توسعه وآموزش و پژوهش در ميراث فرهنگي


یادداشت |

فريدون فعالي  

 

 تا سالهاي اخير، نقش ميراث  فرهنگي بهعنوان نگهبان منفعل گذشته درک و محدود شده بود و اغلب بهعنوان يک سد، مانع از توسعه ديده ميشد. اگرچه اين ديدگاه هنوز در رويکردهاي سنتي حفاظت وجود دارد، اما تحولات و تغييرات اخير در عرصه هاي فرهنگي، اقتصادي، و اجتماعي و پيامدهاي پيرامون آن نشان مي دهد که نقش ميراث فرهنگي نيز تغيير کرده است.

 

در اين فرآيند اين تغييرات چيست؟

اول، دانش و خلاقيت بهطور فزايندهاي بهعنوان يک دارايي استراتژيک کليدي و موتورهاي قدرتمند محرک رشد اقتصادي شناخته شدهاند و شهرها و به تبع آن فضاهاي هاي تاريخي در سرتاسر دنيا به مکانهاي استراتژيک تبديل شدهاند، زيرا مقياسي ايدهآل براي تعاملات فشرده و رو در رو را نشان ميدهند که ايدههاي جديدي را توليد ميکنند. نوآوري مبتني بر دانش.

دوم، تغييري از مفهوم سنتي تر فرهنگ و صنايع فرهنگي که به هنرهاي زيباي سنتي مرتبط است به سمت درک صنايع خلاق که بر ظرفيت توليد و نوآوري دانش و اطلاعات متمرکز است، مشاهده شده است.

سوم، نقش توليد فرهنگي در اقتصاد جديد، الگوهاي مصرف فرهنگي را به شدت تغيير داده است و شهرها از عملکرد به عنوان «منظر توليد» به «چشم انداز مصرف» تبديل شده اند. که اين الگوهاي جديد مصرف فرهنگي فرصت هاي بزرگي را براي توسعه محلي و منطقه اي ارائه مي دهد.

تمامي اين تحولات جديد مستلزم بازنگري در نقش فرهنگ و ميراث فرهنگي بوده، و در راستاي رويکرد جهاني آموزش و پژوهش در اين زمينه در حال تغيير است. امروزه در سطح دنيا و به ويژه کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، بحث آموزش و پژوهش در عرصه ميراث فرهنگي، به شکلي که بتواند نقش ميراث فرهنگي را با تمامي مؤلفه هاي تعريف شده براي آن، در اقتصاد جديد پررنگ نمايد، بطور جدي مطرح است. آموزش و پژوهش در اين راستا، به بخشهاي گردشگري و ساختوساز، صنايع فرهنگي و خلاق، توسعه املاک و بناهاي تاريخي و بازآفريني شهري، با هدف ارزيابي تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم ميراث در توسعه اجتماعي-اقتصادي ميپردازد. رويکرد جهاني اين است که چگونه ميراث فرهنگي به طور فزاينده اي به محرک توسعه اقتصادي تبديل شده است.

 

ميراث فرهنگي يک موتور اساسي براي توسعه اقتصادي است

امکان ايجاد درآمد از دارايي هاي فرهنگي باعث ايجاد اشتغال، کاهش فقر، تحريک توسعه بنگاه ها، تقويت سرمايه گذاري خصوصي و توليد منابع مي شود. عمده ترين اثرات اقتصادي قابل اندازه گيري ميراث عبارتند از: گردشگري تاريخي و فرهنگي. توليد صنايع فرهنگي؛ توسعه مشاغل کوچک خانگي؛ احياي شهرهاي تاريخي و افزايش ارزش بافت ها و املاک تاريخي. با اين حال متأسفانه تاکنون در ايران بدليل نبود آموزش و پژوهش هاي کافي، تأثير اقتصادي بخش ميراث فرهنگي دست کم گرفته شده است.

پيوند بين فرهنگ و گردشگري بارزترين جنبه مشارکت فرهنگ در توسعه اقتصادي است: 37 درصد از گردشگري جهاني داراي انگيزه فرهنگي است. آمار جهاني نشان مي دهد که بازديدکنندگان فرهنگي ماندگاري طولاي تري دارند، دو برابر مکانهاي بيشتري را بازديد ميکنند و دو و نيم برابر بيشتر از ساير بازديدکنندگان هزينه ميکنند. بنابراين، آنها تأثير اقتصادي قابل توجهي در هر سفر دارند.

 

در برخي نقاط گردشگري ميراث فرهنگي يکي از عوامل اصلي اقتصادي است

بخش گردشگري از ميراث فرهنگي تا حد زيادي به عنوان پشتيبان فعاليت هاي اصلي خود مانند اقامت در هتل، حمل و نقل و پذيرايي استفاده مي کند. با بهره برداري درست از ميراث فرهنگي، مشاغل جديد بسياري مي تواند در بخش گردشگري ايجاد شد. بر اساس برآوردهاي اخير، بيش از 8 ميليون شغل به طور مستقيم توسط بخش ميراث فرهنگي در اروپا حفظ شده است. يک گزارش تحقيقاتي اخير در بريتانيا نيز ارقام بسيار چشمگيري در مورد اثرات اقتصادي گردشگري مبتني بر ميراث فرهنگي ارائه مي دهد. اين گزارش بيان ميکند که اقتصاد گردشگري مبتني بر ميراث بزرگتر از آن چيزي است که مطالعات قبلي نشان داده است. اين تحقيق نشان مي دهد که اندازه بخش ميراث فرهنگي گردشگري در بريتانيا بيش از 12.4 ميليارد پوند در سال است. 195000 شغل تمام وقت - اين بخش را بزرگتر از صنايع تبليغاتي، خودرو يا فيلم مي کند. اين گزارش بيان مي کند که از هر 10 بازديدکننده اوقات فراغت، چهار نفر از ميراث فرهنگي و تاريخي به عنوان انگيزه اصلي سفر خود ياد مي کنند. پولي که از طريق اشتغال غيررسمي مانند فروشندگان خياباني، راهنماهاي غيررسمي، رانندگان و غيره به دست ميآيد به اقتصاد محلي بازگردانده ميشود، زيرا بارها و بارها هزينه ميشود.

 

يکي ديگر از جنبه هاي مشهود سهم فرهنگ در توسعه اقتصادي، صنايع فرهنگي است

صنايع فرهنگي به صنايعي گفته مي شود که موادي با ماهيت فرهنگي ايجاد، توليد و تجاري مي کنند. به چنين صنايعي «صنايع خلاق»، نيز گفته ميشود. صنايع فرهنگي دانش و نيروي کار هستند، اشتغال و ثروت ايجاد مي کنند، خلاقيت را پرورش مي دهند و نوآوري را در فرآيندهاي توليد و تجاري سازي پرورش مي دهند. امروزه صنايع فرهنگي و خلاق از پوياترين بخشهاي تجارت جهاني هستند. در سطح جهاني، صنايع خلاق 7 درصد از اشتغال، بيش از 7 درصد از توليد ناخالص داخلي جهان را تشکيل مي دهند و پيش بيني مي شود به طور متوسط سالانه 10 درصد رشد داشته باشند. ارزش بازار صنايع فرهنگي و خلاق 3.4 درصد از کل تجارت جهاني را تشکيل مي دهد. اين روند مثبت در همه مناطق و کشورها رخ داد و انتظار ميرود با فرض افزايش تقاضاي جهاني براي کالاها و خدمات خلاقانه ي فرهنگي، در دهه آينده نيز ادامه يابد. اقتصاد خلاق به طور کلي و صنايع فرهنگي و خلاق به طور خاص فرصت هاي جديدي را براي کشورهاي در حال توسعه براي افزايش مشارکت خود در تجارت جهاني باز مي کند. و بديهي است که توسعه صنايع فرهنگي مي تواند به کاهش فقر کمک کند. صنايع فرهنگي همچنين ارزشهاي کارآفريني را ترويج ميکنند و به دليل سرمايه و نيازهاي زيرساختي اندک، به سرعت رشد ميکنند که به تعادل ساختاري و جغرافيايي کمک ميکند. علاوه بر اين، صنايع فرهنگي به دليل وابستگي زياد به مواد محلي، به ويژه براي توسعه روستايي مناسب هستند. به طور خلاصه، کالاها و خدمات فرهنگي ارزش هاي فرهنگي را انتقال مي دهند و مي سازند، هويت فرهنگي را توليد و بازتوليد مي کنند و به انسجام اجتماعي کمک مي کنند. صنايع فرهنگي که مبتني بر ميراث فرهنگي ملموس هستند را مي توان به سه دسته اصلي طبقه بندي کرد: (1) صنايع فرهنگي پايين دستي از جمله صنايع دستي، طراحي و انتشار. (2) صنايع فرهنگي بالادستي که خدمات پشتيباني را براي موزهها و مکانها از جمله طراحي و ساخت موزه، طراحي نمايشگاه، نورپردازي، جمعآوري سرمايه و سازمان نمايشگاههاي سيار ارائه ميکنند. (3) ابزارهاي تجاري که توسط موزهها و سايتهاي باستانشناسي مورد استفاده قرار ميگيرند که درآمدها را افزايش ميدهد و اطلاعاتي از جمله صدور مجوز تصاوير، امتيازدهي و اجاره فضاها را منتشر ميکند.

در زمينه صنايع فرهنگي، يکي ديگر از بخش هاي مهمي که فرصت هاي بزرگي را براي حفظ و اشاعه ميراث فرهنگي ارائه مي دهد، فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) است.

فناوري اطلاعات و ارتباطات نه تنها از صنايع خلاق حمايت مي کند، بلکه به بهبود کيفيت زندگي و ارتقاي کرامت، عزت نفس و غرور انساني کمک مي کند.

چند رسانه اي، آموزش از راه دور، وب سايت ها، اينترنت و ساير فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي نه تنها فقر را کاهش مي دهند و به رفاه اقتصادي کمک مي کنند، بلکه فرصت هايي را براي آموزش، مشارکت سياسي، توانمندسازي و تشويق شرکت هاي کوچک و متوسط (SMEs) فراهم مي کنند. با اين حال، اهميت صنايع فرهنگي و خلاق زماني که در سطح شهر مورد بررسي قرار گيرد، بيشتر قابل توجه است. شهرهاي خلاق داراي برخي ويژگيهاي مشترک هستند: اين شهرها «اصيل» و «منحصر به فرد» و داراي هويت محلي هستند. آنها داراي تنوع انساني و همچنين تنوع ميراث فرهنگي هستند. آنها داراي "تاريخ" و سنت طولاني هستند که با خلاقيت و نوآوري عجين شده اند. آنها يک محيط خلاقانه از جمله زيرساخت هاي بسيار توسعه يافته "سخت افزاري" و "نرم افزاري" را فراهم مي کنند. و نسبت به ايده هاي جديد و سبک هاي مختلف زندگي "باز" و "متنوع" هستند. ميراث فرهنگي نه تنها تصوير شهر را تعيين مي کند، بلکه "روح شهر" را منعکس مي کند و يک عنصر ضروري در ايجاد زمينه اي است که باعث خلاقيت مي شود. در سالهاي اخير، ميراث صنعتي قديمي از جمله کارگاههاي متروکه، انبارها و ديگر ساختمانهاي تجاري يا مسکوني قديمي تبديل به داغترين املاک و مستغلات شدهاند که فضاهاي ايدهآلي براي هنرمندان يا ديگر افراد خلاق هستند. از اين رو، ميراث فرهنگي نقش مهمي در تحولات اخير شهري به سمت توسعه شهري خلاق ايفا کرده است. در شهرهاي خلاق، بيشتر راهبردها با تقويت بافت هنري و فرهنگي مرتبط است. هنر و ميراث فرهنگي، رسانهها و صنايع سرگرمي و خدمات خلاقانه کسبوکار به تجارت، محرکهاي نوآوري در اقتصاد خلاق در حوزه ميراث فرهنگي هستند.

 

ارتقاي ميراث راهي براي کمک به احياي مراکز شهرها است

احياي شهر فقط به يک بناي تاريخي محدود نمي شود، بلکه به محدوده وسيع تري از ساختمان هاي قديمي (کارخانه هاي کشتي سازي متروکه، کارخانه هاي صنعتي، کتابخانه هاي قديمي و غيره) محدود مي شود که مي توانند بازسازي شوند و براي اهداف ديگري که قبلاً پيش بيني نشده بود، مجدداً مورد استفاده قرار گيرند. اين به نوبه خود تأثيرات غيرمستقيم اجتماعي-اقتصادي زيادي دارد و تصوير و شهرت منطقه را بهبود مي بخشد که به عنوان آهنربايي براي مشاغل عمل مي کند.

يکي ديگر از بخش هاي مهم ميراث فرهنگي، ساختمان ها و ساير محصولات صنعت ساختمان است. ارتقاء چنين فضاهاي ساخته شده در حال حاضر يک فعاليت اقتصادي مهم را تشکيل مي دهد و در نتيجه بر ايجاد اشتغال تأثير مي گذارد. در مجموع، احياي عناصر تاريخي محيط ساخته شده، با محتواي کار بر آن، داراي مزاياي اقتصادي مهمي است. احياي ميراث در محيط ساخته شده نيازمند نيروي کار است، واقعيتي که مجموعه اي از مزاياي مرتبط با ايجاد اشتغال، ارتقاي بنگاه هاي کوچک و متوسط، کاهش نيازهاي ارزي، توسعه منابع محلي و غيره را به همراه دارد. ارزيابي ها از بخشهاي مختلف از جمله گردشگري فرهنگي- تاريخي، صنايع فرهنگي و خلاق، بخش ساختوساز، توسعه املاک و بازآفريني شهري نشان ميدهد که ميراث نقش مهمي در اين بخشها دارد و اين بخشها تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم مهمي در توسعه اجتماعي-اقتصادي دارند.

 

مديرکل سابق ميراث فرهنگي و گردشگري

کرمان و گلستان