روح الله


شعر و ادب |

محمدديلم کتولي

 

زدند سکّه ايمان بنام روح الله    

که زنده گشت جهاني بنام روح الله

زهمّتش که شده پشت ظلم همچو کمان

ستم به حاشيه رانده امام روح الله

خمين مشرق توحيد شد، که او آمد    

هميشه رهبر و مرجع، امام روح الله

ولايت علوي، فقه شيعه، شوکت دين      

دوباره يافت حيات از امام روح الله

اگر بخال لب دوست او گرفتار است

 برست جان ز علائق، امام روح الله

حديث عشق، کلام بلند عرفاني

به رازهاي نماز و مرام روح الله

شراب و شاهد و ساقي کنايه عارف               

تمام مسلک عِرفان، مرام روح الله

به گوش ما چوحديث جنود را مي خواند   

به عقل مومن و جاهل، سلام روح الله

بهشت را به رجاء مطهّرش دادند

زسبز پوشي باغ، کلام روح الله

«جهاد اکبر» و «سرّالصّلوه»هديه شده

 به عاشقان ولايت، پيام روح الله

به هرکلام تو شاخص، که راه امام                    

بپاست تا بقيامت، قيام روح الله

چو انتظار ز خرداد مي کشيد آقا        

براي رويت خورشيد، امام روح الله 

حقيقتي است هميشه و زنده تا موعود            

پيام و نام و قيام و مرام روح الله

مرا اشارتي ز سر زلف يار مي آيد            

به شام چارده خرداد نام روح الله 

سلام و رحمت و رضوان، درود بي پايان   

به مرقد مطهّر و بر، ياد و نام روح الله 

حکايت تو اماما، به شعر جان بخشد          

و اين حقير که باشد، غلام روح الله