راه عبور از چالش


اقتصادی |

هادي حقشناس

ثبت نام اين دوره چه تفاوتي با ادوار قبل داشته و افکار عمومي به سمت چه نامزدي گرايش پيدا خواهد کرد؟ پاسخ سوال اول در يک نکته ساده است که در ادوار گذشته هرکس ميتوانست بدون شرط لازم ثبت نام بکند. اين دفعه يک شروط لازمي هم اعمال شد که سن بين 40 تا 75 سال باشد، مدرک کارشناسي ارشد هم داشته باشد، ضمن اينکه سوابق اجرايي متناسب با رياست جمهوري را هم دارا باشد. منظور اينکه چهار سال سابقه اجرايي يا جزو مقامات کشور بوده باشد. اما در ادوار گذشته اين شروط را نداشتيم، در نتيجه ثبت نام شده ها زياد بود و معمولا با حاشيه هايي هم در فضاي مجازي مواجه مي شد. اين بار اما به يک معناي ديگر، افراد معمولي از ثبت نام حذف شدند و اشخاصي آمدند که به نظر ميرسد جزو مقامات باشند ولي وقتي به اين اشخاص نگاه ميکنيم با توجه به اظهار نظرشان طبيعي است که بخش قابل توجهي از آنها شرط کافي را ندارند و اصلا خودشان هم مي دانند که ندارند در نتيجه در دفعات قبل آدم هايي که داراي شرايط بودند، خيلي کم مي آمدند اما اين دفعه عکس قضيه رخ داد و آدم هايي که ظاهر قضيه و به ظاهر شکلي شرايط دارند، زياد آمدند. اما کساني که به معني واقعي، هم شرط لازم و هم شرط کافي که در قانون اساسي گفته شده که بايد از رجال سياسي مذهبي باشند، طبيعي است که بخش عمده ثبت نام شده ها ندارند. اما در خصوص پاسخ به سوال دوم، واقعيت مطلب اين است که در ادوار گذشته هر يک از دولتها دستاوردهايي داشتند. اين انصاف نيست که دولتهاي گذشته را بدون دستاورد ذکر کنيم اما برخي از دولتها دستاوردهايشان بيشتر بوده و برخي از دولت ها به دلايل مختلف، دستاورد کمتري داشتند که هر کدام جاي تحليل دارد. به عنوان مثال از دولت هاي نهم و دهم که حدود 700 ميليارد دلار درآمد ارزي داشتند، انتظار اين بود که رشد اقتصادي و رشد اشتغال بيشتري نسبت به ساير دولتها داشته باشند ولي چنين اتفاقي نيفتاد. مثلا دولتهاي يازدهم و دوازدهم که شروعش با تحريم و پايانش هم با تحريم بود. يعني از هشت سال دولت هاي يازدهم و دوازدهم بيش از نصف آن در شرايط تحريم بود و کرونا هم بدان اضافه شد و طبيعي است که دستاورد متفاوت از ديگر دولتها داشتند. اما نکته کليدي اين است که با همه دولت ها به نوعي برخورد شده است که دستاوردهاي آنها به حاشيه رفته. درنتيجه امروز هم که بحث رياست جمهوري مطرح است، اين سوال در ميان است که مگر رياست جمهوري ميتواند مسائل و مشکلات کشور را حل بکند؟ و اين، آن حاشيه پررنگ فضاي انتخابات کشور است. به عنوان مثال؛ الان چالشهاي انرژي داريم. از چند روز پيش ساعت کار از 6 صبح تا يک بعدازظهر تغيير کرد چون مصرف انرژي کشور حدود 75 هزار مگاوات است، اما توليد 65 هزار مگاوات است، يعني 10 هزار مگاوات کمبود انرژي وجود دارد. قطعا در زمستان اين بحث در خصوص گاز مطرح است و در برخي مواقع سال مشکل محدوديت آب مطرح است. صندوقهاي بازنشستگي به معني واقعي دچار کسري بودجه هستند. تقريبا ميتوان گفت قدرت خريد اغلب کارکنان و بازنشستگان کشور جوابگوي هزينه روزانه نيست. اجاره مسکن خيلي بيش از حداقل حقوقي است که امسال تعيين شده لذا چالشها، چالشهاي جدي است و چون دستاوردهاي دولتهاي قبلي به حاشيه برده شده در ادامه اين سوال مطرح است که آيا اين کانديداها مي توانند اين مسائل و مشکلات را حل کنند؟ پاسخ اين است که اگر به معني واقعي شايسته ترين فرد انتخاب بشود، حتما بخشي از مشکلات و چالش ها قابل حل است. نکته دوم اين است که اگر شايسته ترين فرد انتخاب شود و راهبرد مناسب براي عبور از اين چالشها انتخاب بکند و همه ارکان از قانون اساسي حمايت بکنند، طبيعي است که اين چالشها حل بشود. همچنان که هم کشورهاي همسايه و هم کشورهاي دور دست چنين چالشهايي داشتند. همين کشور ترکيه در دهه هاي گذشته چالشهاي جدي داشت و از اين چالش ها عبور کرد. قصد ندارم به سمت مثال ساير کشورها بروم ولي دنيا کم و بيش چالش هايي مثل اقتصاد ايران را داشته اند اما زماني توانسته اند از اين چالش ها بگذرند و عبور بکنند که بهترين ها در يک فضاي رقابتي در راس قوه مجريه قرار بگيرد و همه هم حمايت بکنند. نکته کليدي اينکه از چالش هايي که در اقتصاد ايران وجود دارد، اگر پنج سال پيش با تلاش معمولي مي توانستيم عبور کنيم، طبيعي است که امروز با تلاش مضاعف بايد از آن عبور کرد و اگر انتخاب شايسته انجام نگيرد، طبيعتا پنج سال بعد کار بسيار سخت تر است. اين گزاره هميشه مي تواند مصداق داشته باشد که اگر ما مسئله را امروز نتوانيم حل بکنيم.

 

اقتصاددان