نامزدها و مبارزه با فساد


یاددداشت اول |

 بامسووليت سردبير

 انتخابات رياست جمهوري نزديک شده است و هر يک از نامزدها مدعي مبارزه با فساد هستند، همه آنها خود را مبرا از آلودگي ميدانند و معتقدند مي توانند بهترين روش ها را در مبارزه با فساد به اجرا در آورند، به راستي آيا اگر شخصي خود پاکدست بود، نمي تواند موسس روشي فساد برانگيز باشد، آيا نمي توان گفت چه بسيار مديراني که قطعا خود با کمترين هزينه معيشت خود را اداره مي کردند و در همان حال سيستمي را طراحي کردند که بزرگترين فسادها را در خود پرورش داد آيا نيت و در مرحله بعد شعار نامزدها يا در گامي پيشتر زندگي آنها مي تواند به ما اميد آن را بدهد که اين نامزدها مي توانند فساد را ريشه کن نمايند. بر اساس گزارش بانک جهاني در مرداد ماه سال گذشته از روند فساد اداري در کشورهاي جهان ايران در مرتبه 179 کشورهاي جهان  قرار گرفته است، بر اساس اين گزارش دانمارک با کسب نمره 2.27 موفق‌ترين دولت در زمينه کنترل فساد طي سال 2020 بوده و در رتبه نخست جهان قرار گرفته است. فنلاند با نمره 2.2 واحدي و سنگاپور با نمره 2.15 به ترتيب در رتبه‌هاي دوم و سوم قرار گرفته‌اند. کشورهاي نيوزيلند، سوئد، نروژ، سوئيس، لوکزامبورگ، هلند و ليختن‌اشتاين نيز رتبه‌هاي چهارم تا دهم را به خود اختصاص داده‌اند. رتبه برخي کشورهاي ديگر در کنترل فساد اداري بر اساس رتبه بندي  بانک جهاني عبارتند از: آلمان 11، انگليس 13، اتريش 20، ژاپن 21، آمريکا 37، قطر 47، عمان 80، چين 99، کوبا 106 و روسيه 169، گابن 170، بنگلادش 174، گواتمالا 180، نيجريه 181، لبنان 184، زيمبابوه 188، چاد 197، و ترکمنستان 200. کشور تازه تأسيس سودان جنوبي نيز با کسب نمره منفي 1.9 در رتبه آخر جهان از نظر کنترل فساد اداري قرار گرفته است. نا گفته پيداست يکي از نشانه هاي کارآمدي هر حاکميتي، مبارزه با فساد و ريشه کني آن است، اما سوال اين است کشورهاي  مدرن و توسعه يافته چگونه و با کدام مکانيزم توانسته اند فساد را به حد قابل توجيهي در حکمراني خود برسانند...

در اين باره بايد گفت بهترين راه مبارزه با فساد استفاده از تجربيات کشورهاي موفق در حوزه مبارزه با فساد است و آن به نظر مي رسد در چند عامل خلاصه شده است، نخست آنکه در همه اين کشورها ثبات اقتصادي و امنيت رواني به نحو قابل قبولي تضمين شده است و به اين خاطر آرامش بر فضاي روان و اقتصاد شهروندان حاکم است، علاوه بر آن احزاب قوي و مستقل با چشمان تيزبين خود رفتار  نادرست دولتمردان و صاحب قدرتان را رصد کرده و آنها را به افکار عمومي مي کشانند و در نهايت رسانه هاي آزاد و قدرتمند با اطلاع رساني و هشدار، زمينه بروز فساد را از بين مي برند، علاوه بر همه اينها شهروندان چنانچه به هر دليل از نحوه اداره امور راضي نبودند با آرا خود دولت مستقر را از قدرت خلع مي کنند و با گردش نخبگان زمينه هاي ابتدايي ظهور فساد را در جا مي خشکانند و بدين گونه آرامش نيز به روح و روان جامعه باز مي گردد و دولتمردان چنانچه بخواهند مردم به آنها اعتماد دوباره داشته باشند بايد با سلامت نفس و کارداني امور را به پيش ببرند و الا شهروندان آنها را خلع مي کنند و کار را به ديگران مي سپارند.  اين منظومه باعث حذف و يا محدود شدن فساد در ساختار اداري و مديريتي کشور مي شود و مادام که نخواهيم به اين تجربيات بشري تن دهيم در بر همين پاشنه خواهد چرخيد. اينک به نامزدهايي که مدعي مبارزه با فساد هستند بايد گفت نسبت خود را با احزاب، رسانه هاي آزاد و گردش نخبگان در قدرت معلوم کنيد تا بگوييم چقدر در مبارزه با فساد و رانت صادق هستيد.