5 مناظره و يك دنيا وعده‌هاي مبهم


اقتصادی |

دکترهادي حق شناس

سرانجام آخرين مناظره انتخاباتي نامزدها هم برگزار شد؛ از 5 مناظره برگزار شده، 3مناظره با موضوع اقتصاد برگزار شد تا از دل آن مخاطبان و كارشناسان بتوانند تصويري از مهمترين برنامهها و اولويتهاي اقتصاد كشور به دست آورند. اما در شرايطي كه مسعود پزشكيان تلاش ميكرد از رويكردهاي علمي، كارشناسي و واقعگرايانه در حوزه اقتصاد دفاع كند، ساير نامزدهاي اصولگرا اغلب وعدههايي مبتني بر توزيع ثروت و يارانههاي عجيب مطرح كردند. از وعده كاهش قيمت بنزين 3000هزار توماني به 1500 تومان گرفته تا وعده اهداي مسكن 75 متري به زوجهاي جوان، توزيع طلا، اهداي زمين رايگان و... كه هر كدام از نامزدهاي اصولگرا مطرح كردند. اما آيا تحقق اين وعدهها ممكن است؟ به عنوان مثال 4 ميليون ايراني در طرح مسكن ملي به عنوان افراد بدون خانه ثبتنام كردهاند، اگر قرار باشد بر اساس وعده يكي از نامزدها به هر كدام از اين شهروندان 200 متر زمين داده شود تا آنها خود مسكن مورد نظرشان را بسازند، آمادهسازي اين زمينهاي 200متري از منظر زيرساخت آب، برق و گاز و ساير نيازمنديها به حداقل 3 ميليون ميليارد تومان منابع نياز دارد كه اين عدد بيش از بودجه عمومي كشور است. اين عددها در حالي مطرح است كه اقتصاد ايران با كسري بودجه روبروست. وعدههايي از اين دست، جز اينكه انتظارات عمومي را افزايش دهد، دستاورد ديگري ندارد. البته كه در ادوار گذشته هم برخي نامزدها وعده يارانه 300 الي 400 هزار توماني علاوه بر يارانههاي قبلي داده بودند.اين افراد و گروهها اما با تشكيل دولت مورد نظرشان، نتوانستند اين وعده را محقق كنند، تنها زماني اقدام به اين كار كردند كه نرخ ارز را از 4200 تومان به 28500 تومان افزايش دادند و از اين طريق، محل پرداخت اين نوع يارانهها هم تعيين شد. امروز اما هيچ يارانهاي نميتواند پرداخت شود مگر اينكه تورمي را بر ملت تحميل كند. يكي از دلايلي كه طي 3 سال گذشته، تورم ميانگين 40 درصد بوده است، توزيع همين يارانههايي است كه بدون حساب و كتاب اقتصادي، پرداخت شده است. چه يارانه آرد، چه يارانه گندم، چه يارانه اقلام اساسي و... كه پرداخت شدهاند! آنچه كه در جريان مناظرههاي انتخاباتي از سوي نامزدهاي اصولگرا مشاهده ميشود، مسابقه در توزيع ثروت بوده است، نه مسابقه براي توليد ثروت. اين در حالي است كه وظيفه مسوولان اجرايي، توليد ثروت است. به عنوان مثال براي تحقق برنامه 5 ساله توسعه هفتم هر سال به 200 ميليارد دلار، بودجه ارزي نياز است. هيچكدام از اين دوستان اصولگرا در مناظرهها اشاره نكردند، محل تامين منابع مورد نياز برنامه هفتمي كه خودشان مصوب كردهاند و در شمايل رئيس، نمايندگان مجلس و معاون رييسجمهور در تدوين آن نقش داشتهاند، طي 5 سال آينده كجاست؟ طبيعي است كه پاسخ به اين نوع پرسشهاي چالشي براي افراد فاقد برنامه، دشوار است، اما وعده زمين رايگان، وعده بيمه رايگان، بنزين ارزان و وعده اعتبار 20 گرمي طلا، اعتبار يك ميليارد توماني هر خانوار و... مثال حاتم بخشي وخاصه خرجيهايي است كه معلوم نيست منابع آن قرار است چگونه تامين شود. بنابراين در وعده نخست، امكان تحقق اين وعدهها وجود ندارد و اگر هم قرار باشد، اجرايي شود، دقيقا شبيه مسكن مهر در سال 86 خواهد بود كه به يكباره حجم نقدينگي را در اقتصاد ايران از 200 هزار ميليارد تومان به حدود 400 هزار ميليارد تومان رسانيد و منجر به تورم افسارگسيخته انتهاي دهه 90 شد. تورمي كه خانوارهاي بسياري را در ايران فقير كرد. البته تعدادي از خانوادههاي ايراني خانهدار شدند اما به قيمت وارد آمدن تورم بر زندگي بخش قابل توجهي از ايرانيان شد. چون ايران در ايام انتخابات به سر ميبرد و هيچ موسسه معتبري هم وجود ندارد كه در اين فاصله كوتاه اقدام به راستي آزمايي اين وعدهها كند، نامزدهاي پوپوليست هر وعده ريز و درشتي كه بخواهند ميدهند. اساسا مسابقهاي ميان نامزدهاي اصولگرا بر سر وعدههاي بزرگتر راه افتاده است، اما تجربه ادوار گذشته نشان ميدهد كه گوش مردم از اين وعدهها پر شده است. وعدههايي كه در خوشبينانهترين حالت مانند مُسكني است كه ممكن است اثرات كوتاهمدت خوشايندي هم داشته باشد اما نهايتا مشكلات بيشتري را متوجه اقتصاد بيمار ايران و مردم ميكند. لذا به نظر ميرسد در اين مناظرهها 4نامزد اصولگرا، هيچ راهي براي برونرفت از مشكلات ارائه نداده و بيشتر به فكر توسعه يارانهها بودهاند.

 

اقتصاددان