چاره هایی برای اندوه زدایی




 دکترسیدعلی میرموسوی

 

 

 

 

این روزها که زندگی برای بسیاری از مردم اندوه بار و ملالت آور شده و شادی از آن رخت بسته است، هر گونه کوشش، هر چند اندک، برای کاهش آن غنیمت خواهد بود. یکی از قدیمی ترین آثار در این باره رساله «فی الحیله لدفع الاحزان» نوشته ابو یعقوب اسحاق کندی(م۲۵۲ ه.ق/ ۸۶۶ م) مشهور به فیلسوف عرب است. او در پزشکی، فلسفه، حساب، منطق و هندسه دانشمندی فوق العاده بود و در ترجمه و ویرایش آثار فیلسوفان یونانی مهارت داشت. زندگی نامه نویسان قدیمی، حدود ۲۷۰ اثر را به او نسبت داده اند که امروز کمتر از یک دهم آن ها در دسترس است. او با خوانش جدی آثار ارسطو نه تنها در بسط فلسفه نظری در جهان اسلام کوشید، بلکه از فلسفه در حل برخی مسائل عملی نیز بهره برد.

*این رساله بسیار مختصر از سه بخش تشکیل شده و با زبانی ساده به بیان چاره هایی برای درمان اندوه پرداخته است. کندی درباره پدیداری انسانی، از چشم اندازی استدلال کرده است، که همه می دانیم و مشاهده و حتی تجربه کرده ایم. در این راستا او به بیان ده چاره  می پردازد که می توانند در برطرف کردن اندوه تاثیر گذارند یا هنگامی که اندوه برما چیره شود، تسلی بخش باشند.

* کندی با توضیح چیستی اندوه آغاز می کند: «اندوه رنجی روحی است که در اثر از دست دادن چیزهای دوست داشتنی یا دست نیافتن به چیزهایی که  در جستجوی آنیم، پدید می آید.» از آنجا که روشن است هیچ کس نمی تواند همه چیزهایی که می جوید را بیابد و نه از دست رفتن هر آنچه دوست دارد جلوگیری کند، تنها راه گریز از اندوه رها شدن از این دلبستگی ها است. در واقع ما نباید انتظار داشته باشیم که امور غیر از آن باشند که هستند. « هنگامی که آنچه را می خواهیم نباشد، ما باید آنچه را که هست بخواهیم و نباید اندوه همیشگی را بر خوشی همیشگی ترجیح دهیم.»

*به نظر او ما باید پیروی از روش توده فرومایه را وانهیم و برای راهنمایی به اخلاق شهریاران والا رتبه بنگریم. اینان آنچه به دست می آورند را می پذیرند و با آرامش از آن لذت می برند و با توجه به امکان از دست رفتن آن تا هنگامی که برپا است آن را می پایند. این استدلال ما را به نتیجه ای رهنمون می کند که هرگز حق آن ادا نشده است، یعنی تشویق ما به این که روح خود را به عادات والا آموزش  یا سامان دهیم.

*بحث تا این جا بیش تر نظری بود. کندی توضیح داد که چرا مردم اندوهگین می شوند و چگونه می توانند با تغییر عادات و نگرش شان به جهان از اندوه جلوگیری کنند. او با این مقدمه به این نتیجه می رسد  «ما باید برای  چاره ای آرامش بخش کوشش کنیم که از دوره اندوه بکاهد.» چاره هایی که ما را از تیره روزی نگه می دارد؛ آن ها حتی ممکن است برای ما شادی بخش باشند به همان اندازه که به ما کمک می کنند که بر آثار اندوه فایق آییم، ولی نه این که از زیان هایی که اندوه برانگیزند بگریزیم. در این راستا او ده چاره مهم را این گونه برمی شمارد:

۱. یاد آوری اندوه هایی که ما و دیگران برای آن ها دل داری داده شده ایم: از آنجا که هیچ کس از بلا و مصیبت در امان نیست، ما نباید بر از دست رفته ها غمگین باشیم.

۲. یادآوری این که دیگران هم خواسته هایی را از دست داده اند و با این حال شادند، نشان می دهد اندوه پنداری بیش نیست. از آنجا که اندوه تنها پنداراست ما نباید اندوهگین باشیم.

۳. جهان هستی چنان است که ما نمی توانیم  از مصیبت رها شویم، ما باید همچنین بپذیریم که در نهایت ازدست رفته را تحمل خواهیم کرد و تصمیم می گیریم اندوه مان را با آرامش برتابیم.

۴. جهان چنان است که همه دارایی ها در اصل مشترکند؛ آنچه ما آن را دارایی خودمان می خوانیم از دارایی مشترک برگرفته شده است، و احمقانه است که بر چیزی اندوهگین باشیم که زمانی مشترک بوده است. افزون بر این بیزاری از دستیابی دیگری به چیزی از این دارایی مشترک حسادت و ناپسند است.

۵. دارایی ها در واقع وام هایی از وام دهنده برترند؛ چون او می تواند با اراده آن را بازستاند، ما نباید بر از دست دادن آن ها احساس تاسف کنیم.

۶. گاهی او تنها اندکی از این وام را فرامی خواند، حتی اگر همه آن را فراخواند، ولی او مهمترین دارایی ما یعنی  روح مان را به ما وامی گذارد.

۷. تلاش برای گریز از اندوه ناسازه ای نومیدانه را دربردارد: نداشتن دارایی ما را دچار اندوه می کند، همچنان که داشتن و از دست دادن آن.

۸. حتی بزرگترین فقدان؛ یعنی مرگ، ممکن است خیلی بد نباشد؛ ممکن است به دگرگونی مطلوب تری بیانجامد.

۹. شادی نسبت به داشته ها، تسلی بخش از دست رفته ها  است.

۱۰. ما هنگامی که نبود چیزی را تحمل می کنیم، دلیل کمی برای نگرانی از آن داریم، زیرا ما چیزی کمتر برای از دست دادن داریم.

*این اثر هر چند در مقایسه با یافته های دانش بشری درباره افسردگی، چندان نکته ای ندارد، ولی  توجه به توصیه های آن چه بسا بتواند به کاهش اندوه کمک کند.

استاد دانشگاه