توسعه گرايان بنياد گرايان


یاددداشت اول |

احسان مکتبي

 

 جريان هاي سياسي که امروز در سپهر آسمان ايران سويي دارند، کف هاي روي آب نيستند که بيايند و بروند، به گواهي تاريخ اين جريان ها از تصادم دنياي سنتي ما ايرانيان با واژه هاي نو آمده از غرب، در پيش از مشروطه به دنياي سياست و اجتماع پا نهاده اند، اينکه ما آزادي را بر اساس قانون عرفي بپذيريم يا قانون شرع ؟ اينکه در عصر غيبت معصوم حق حکمراني داريم يا چنين حقي از ما ستانده شده است؟ اينکه شهروندان حق قانون گذاري دارند يا ندارند و دهها مساله ديگر که منجر به دو  و يا به تعبيري سه گفتمان مشخص با مرزبندي هاي شفاف و معلوم شد، اين گفتمان ها در دوران حکمراني پهلوي البته به خاطر استبداد يا هر دليل ديگر مجال بروز پيدا نکرده بودند اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي اندک اندک خود را بازيابي کرده، تعريف هاي خود را از دنيا ارائه دادند. قطعا مخاطبان ما نامگذاري چپ و راست در مجلس سوم و تقسيم چپ ها به چپ متدين و چپ ليبرال را به خاطر دارند و لابد به ياد دارند، در دهه اول انقلاب در روحانيت مبارز با نظر مساعد امام خميني(ره) انشعابي اتفاق افتاد و روحانيت مبارز به عنوان ملجا گروههاي دست راستي و روحانيون جدا شده از روحانيت مبارز با عنوان مجمع روحانيون مبارز به عنوان  پايگاه نيروهاي چپ  شناخته شدند، اين اتفاق تا پايان دولت هاشمي رفسنجاني ادامه داشت و پس از پيروزي سيد محمد خاتمي  چپ و راست  در افکار عمومي به اصلاح طلب و اصولگرا تغيير نام دادند و باز همان درگيريهاي انديشگي را در حکمراني و ... در فرم نو ادامه دادند تا اينکه پس از دولت احمدي نژاد اتفاقي متفاوت افتاد و کمي  مرزبندي ها متفاوت شد و در انتخاب حسن روحاني- که تا آن زمان اصولگرا و برخاسته از پايگاه روحانيت مبارز بود - مرزها جابجا شد، اصلاح طلبان و بخشي از اصولگرايان به او راي دادند و روحاني در رقابت با اصولگرايان رييس جمهور شد، آشکارا مرزهاي سياسي به هم در تنيد و نشان از تولد اسامي تازه داشت اما هم چنان اين نامگذاري به تاخير افتاده است ...

 

 و اين در حالي است که شهروندان نيز در شعارهايشان ناخواسته پايان نامگذاري اصلاح طلب و اصولگرا را اعلام کرده اند، بنابراين از انتخاب حسن روحاني در سال 92 بايد بپذيريم که دو جريان سياسي در برخورد با حوادث و اتفاقات، خود را باز تعريف کرده اند. اينک آنگونه که مي بينيم خاتمي، روحاني، ناطق نوري، لاريجاني و بسياري ديگر که روزگاري رقيبان يکديگر بوده اند در کنار هم و به دنبال يک نامزدند و جريان ديگر به دنبال کانديداي خود، شايد بهتر است بر اساس گفتمان امروز اين دو جريان را توسعه گرايان و بنيادگرايان بناميم تا دقيقتر ادبيات گفتماني هر دو جريان را درک کنيم و رييس جمهور منتخب  را رييس جمهور توسعه گرا بدانيم، اين پيشنهاد به واقعيت سياست در ايران نزديکتر است.اما هم چنان اين نامگذاري به تاخير افتاده است  و اين در حالي است که شهروندان نيز در شعارهايشان ناخواسته پايان نامگذاري اصلاح طلب و اصولگرا را اعلام کرده اند، بنابراين از انتخاب حسن روحاني در سال 92 بايد بپذيريم که دو جريان سياسي در برخورد با حوادث و اتفاقات، خود را باز تعريف کرده اند. اينک آنگونه که مي بينيم خاتمي، روحاني، ناطق نوري، لاريجاني و بسياري ديگر که روزگاري رقيبان يکديگر بوده اند در کنار هم و به دنبال يک نامزدند و جريان ديگر به دنبال کانديداي خود، شايد بهتر است بر اساس گفتمان امروز اين دو جريان را توسعه گرايان و بنيادگرايان بناميم تا دقيقتر ادبيات گفتماني هر دو جريان را درک کنيم و رييس جمهور منتخب  را رييس جمهور توسعه گرا بدانيم، اين پيشنهاد به واقعيت سياست در ايران نزديکتر است.      

صاحب امتياز روزنامه