خطر همچنان در کمين خليج گرگان
تیتر اول |
مهران موذني- چهارشنبه گذشته وبيناري توسط پژوهشکدهي اکولوژي درياي خزر به مناسبت روز درياي خزر برگزار شد. جمعي از محققين به بررسي پسروي آب و تغييرات اکو بيولوژيک اين دريا و پيامدهاي ناشي از آن پرداختند.
عبدالعظيم فاضل، عضو هيئت علمي مرکز تحقيقات ذخاير آبزيان آبهاي داخلي کشور به تأثيرات پسروي آبهاي درياي خزر و تأثيرات آن بر خليج گرگان پرداخت. وي ابتدائاً دربارهي بازگشايي کانال آشوراده گفت: با کاهش آبهاي درياي خزر، مساحت خليج گرگان از 401 کيلومتر مربع در سال 2017 به 240 کيلومتر مربع در سال 2023 رسيد و پهنهي آبي ما به شدت تحت تأثير قرار گرفت. تبخير بالاتر از انتظار خليج گرگان در سال 2023 نيز باعث کاهش تراز خليج گرگان تا پايينتر از تراز درياي خزر شد. طبق پيشبيني ما ممکن بود تا انتهاي سال 2023 اين رقم از 240 کيلومتر مربع به 190 کيلومتر مربع برسد. اما بازگشايي کانال آشوراده با افزايش مساحت خليج گرگان همراه شد که خبر خوبي براي ما بود. آبي که از سوي درياي خزر به خليج گرگان وارد شد، با توجه به منفيتر بودن تراز خليج نسبت به درياي خزر، به سرعت تا جزيرهي آشوراده را تحت تأثير قرار داد. اما متأسفانه سبب طبقهبندي شوري نيز شد. به طوري که در سطح آب شوري تقريباً 21 و در کف آب شوري تقريباً 48 داشتيم. اين روند ادامهدار شد. تا اينکه با بارندگيهايي که در خليج گرگان اتفاق افتاد، سطح شوري سطح و کف خليج گرگان همتراز شد و تراز آب خليج گرگان نيز به تراز آب درياي خزر رسيد. شوري پهنهي آبي خليج فارس تقريباً 30 و شوري پهنهي درياي خزر تقريباً 13 بود. اين اختلاف پتانسيل بين دو پهنه، باعث شد آب از خليج گرگان به درياي خزر برود. به طوري که با هر بادي که ميوزيد، آب دريا به سمت خليج ميآمد. اما با قطع شدن باد، با توجه به اختلاف پتانسيلي که وجود داشت، آب به سمت درياي خزر ميرفت. وي در ادامه، دربارهي پسروي آبهاي درياي خزر و تأثيرات آن بر خليج گرگان عنوان کرد: بعد از لايروبي کانال آشوراده، ميزاندبي آبي که درياي خزر ميتواند از طريق اين کانال به خليج گرگان داشته باشد را محاسبه کرديم.
با در نظر گرفتن کاهش 20 درصدي سطح آب درياي خزر که بدترين سناريو است، در 8 سال آينده اگر سطح درياي خزر به منفي 22 برسد، کارايي کانال آشوراده از بين خواهد رفت و بايد راهکار ديگري براي نجات خليج گرگان و تالاب ميانکاله انديشيده شود. در حال حاضر، پمپاژ آب و لايروبي کانال چپاقلي شايد تنها راهکارهاي ممکن براي ما باشند. هماکنون چيزي حدود 42 متر مکعب بر ثانيه آب وارد خليج گرگان ميشود. اين عدد در سال پنجم حدود 13 و در سال هشتم به 1.3 متر مکعب بر ثانيه که مقدار بسيار ناچيزي است، خواهد رسيد. اينها همه در صورتي است که روند کاهشي آبهاي درياي خزر ادامهدار باشد. همچنين گفتني است که سال 1396 تنوع گونهاي خوبي در خليج گرگان وجود داشت. اما سال 1402 حدود 95 درصد از جمعيت ماهيان خليج مربوط به کفال ماهيان بود. در نظر بگيريد که در ماههاي آخر 1402 که شوري آب خليج گرگان به 50 رسيده بود، کفال ماهيان نيز وجود نداشتند و ما از انجام هرگونه صيدي عاجز بوديم. از اين رو، شرايط خليج گرگان بسيار بد بود و به لايروبي نياز داشت. در شرايط کنوني، ماهيان در حال احياي جمعيت خودشان هستند و فعلاً شرايط خوبي برقرار است. اما با کاهش سطح آب درياي خزر، دوباره خليج گرگان را از دست خواهيم داد.
فريدون عوفي، عضو هيئت علمي مؤسسهي تحقيقات علوم شيلاتي کشور دربارهي اهميت حوزهي آبريز درياي خزر و خطرات پيرامون آن گفت: حوزهي آبريز درياي خزر با 174 هزار کيلومتر مربع يکي از مهمترين حوزههاي آبريز کشور است و حدود 750 رودخانهي دائمي، فصلي و آبراهه در اين حوزه وجود دارد. اما از اين ميان تنها 48 رودخانه به دريا ميريزد. همچنين بر اساس اطلاعات سازمان حفاظت محيط زيست، نزديک به 13 منطقهي تحت پوشش مناطق چهارگانه (پارک ملي، اثر طبيعي ملي، پناهگاه حيات وحش و مناطق حفاظت شده) وجود دارد که در اين ميان، بيشترين تنوع مختص به پناهگاه حيات وحش است. در حال حاضر مجموع تالابهاي بندر انزلي به علت عدم مديريت صحيح، مشکلات حقابه و کاهش شديد سطح آب در فهرست مونترو قرار دارند. اين تالابها سال 1372 از فهرست کنوانسيون رامسر خارج شدند. دبيرخانهي کنوانسيون همچنان منتظر است که مديريت جامع و کاملي در اين منطقه صورت بگيرد. در حال حاضر عزيزاني در پژوهشکدهي انزلي بر روي اين موضوع کار ميکنند. ما تاکنون 2 اخطار بابت تالاب انزلي دريافت کردهايم و اگر اخطار سوم صادر شود، اين تالاب به طور کامل از فهرست خارج خواهد شد. وي افزود: افزايش تراز آب باعث گسترش تالابهاي ساحلي و زيستگاههاي جديد ميشود. همچنين سرعت چرخهي آب و چرخهي مواد غذايي نيز کاهش پيدا ميکند. افزايش تراز آب بر ترانزيت، ترافيک دريايي، بندر و سازهها نيز اثرگذار خواهد بود داشت. در مقابل، کاهش تراز آب آسيبهاي زيادي در پي دارد و سبب کاهش گسترهي تالابها ميشود. به طوري که تالابهاي کوچک به کلي از پهنهي روزگار محو ميشوند. زيستگاه آبزيان و پرندگان مهاجر نيز با خطرات جدي روبهرو خواهند شد. عوفي در نهايت اظهار داشت: ما به طور کلي دو دليل عمده را براي نوسانات درياي خزر در نظر ميگيريم. عوامل اول تغيير اقليم و عامل دوم سدسازي است. بر اساس اطلاعاتي که ما از گزارشات جهاني تغيير اقليم در اختيار داريم، اين تغييرات در حوزهي درياي خزر کمترين تأثير را دارد. به همين خاطر، نقش سدسازي پررنگتر است. تاکنون در اين ناحيه 40 سد ساخته شده و قريب به 20 سد در برنامهي ساخت قرار دارند. از طرفي، تأثيرات استرس محيطي - اجتماعي جنگ روسيه و اوکراين نيز بر وضعيت اکو بيولوژي درياي خزر مشهود است. تحريمهاي غرب عليه روسيه منجر به کاهش واردات محصولات کشاورزي اروپا و آمريکا شده. در نتيجه، برداشت بيشتري از منابع آبي صورت ميگيرد. به خصوص براي کشت گندم.
حسن فضلي، عضو هيئت علمي پژوهشکدهي اکولوژي درياي خزر دربارهي ميزان کاهش سطح درياي خزر گفت: پيشبيني ميشود سطح آب درياي خزر 9 تا 18 متر کاهش پيدا خواهد کرد. بنابراين قسمتي از درياي خزر که کمتر از 18 متر عمق دارند، از سيستم درياي خزر خارج خواهند شد. وي در ادامه به شرح آسيبهاي کاهش سطح درياي خزر بر گونههاي جانوري درياي خزر از جمله ماهي کفال و کيلکا پرداخت و افزود: مطالعات ما نشان ميدهد که متأسفانه رشد ماهي سفيد در دهههاي 50، 70 و در دههي اخير به شدت کاهش پيدا کرده. به طور مثال ماهيهايي که در مدت 4 سال به 40 سانتيمتر ميرسيدند، با کاهش رشد 5 يا 6 سانتيمتري روبهرو شدند. البته از سال 1362 ايران شروع به تکثير مصنوعي ماهي سفيد کرد که صيد اين ماهي را به شدت افزايش داد. اما بايد به اين نکته توجه داشت که تکثير تنها يک گونه و بيتوجهي به گونههاي ديگر، اثرات منفي زيادي خواهد داشت. در حال حاضر اين اثرات بر تنوع گونهها مشهود است. علاوه بر اين، ممکن است فراواني گونهاي بر اثر عوامل محيطي به شدت کاهش پيدا کند. به طور مثال، گونهي کيلکاي آنچوي گونهي اصلي کيلکاي درياي خزر بود که 80 درصد از صيد کيلکاي ايران و کشورهاي حاشيهي درياي خزر را شامل ميشد. کيلکاي چشمدرشت نيز به عنوان گونهي دوم کيلکاي خزر شناخته ميشد. در طي 15 سال اخير، اين دو گونه از صيد کشور ما محو شدند. بايد در نظر داشت که با کاهش آب رودخانههايي که وارد درياي خزر ميشوند، قسمت عظيمي از درياي خزر را از دست خواهيم داد و قسمت وسيعي از مساحت چراگاهي از بين خواهد رفت. همچنين در دههي 70 پس از فروپاشي شوروي صيد غير مجاز در درياي خزر افزايش پيدا کرد و مسبب صدمات زيادي براي ذخاير اين دريا شد. در دههي بعدي حضور وجود گونهي شانهدار آسيبهاي بسيار شديدي در پي داشت و اکوسيستم درياي خزر را تغيير داد. در دههي 90 نيز علاوه بر صيدهاي بيرويه و غير مجاز و حضور گونهي شانهدار، تغييرات اقليمي نيز اضافه شد که اين موجب ادامهدار شدن کاهش سطح آب درياي خزر خواهد شد.
لقمان خداکرمي، عضو هيئت علمي دانشگاه کويه کردستان عراق که مهمان ويژهي اين وبينار بود، به ارائهي توضيحاتي دربارهي اهميت ارزيابي پايداري اکوسيستمهاي دريايي پرداخت و عنوان کرد: اکوسيستمهاي آبي نقش بسيار مهمي در زندگي ما دارند و در تنظيم آب و هوا، حفظ تنوع زيستي و تأمين مواد غذايي نقش بسزايي را ايفا ميکنند. آلودگيهاي شيميايي و پلاستيکي، تغييرات اقليمي، گرمايش جهاني، تخريب زيستگاهها، بهرهبرداري بيرويه، ورود گونههاي غير بومي، تغييرات کاربري اراضي، شهرسازي و کشاورزي در اطراف زيستگاههاي آبي، استخراج منابع معدني و تغييرات در جريانهاي آبي از جمله چالشهاي پيش روي اکوسيستمهاي آبي هستند. کاهش تنوع زيستي، تخريب اکوسيستم، کاهش منابع غذايي، افزايش خطر بلاياي طبيعي از جمله پيامدهاي اين چالشها هستند. براي مقابلهي مؤثر با اين چالشها، ارزيابي دقيق پايداري اکوسيستمهاي آبي حياتي است. چرا که ابتدا بايد مشکل اکوسيستمهاي آبي را تشخيص داد و اين تشخيص دقيق، همان ارزيابي مستمر پايداري است. پايداري در اين مورد به معناي توانايي يک سيستم براي حفظ تعادل و ادامهي حيات در درازمدت است. همچنين پايداري به طور کلي در حوزهي محيط زيست به معناي بهرهبرداري از منابع به گونهاي است که نيازهاي ما و آيندگان را برآورد کند. از اين رو، ارزيابي پايداري اکوسيستمهاي آبي کليدي براي آيندهي پايدار است. امروزه شهرها به دليل افزايش جمعيت يکي از عوامل اصلي مشکلزا براي اکوسيستمهاي آبي هستند. متأسفانه نزديک به 60 الي 80 درصد منابع طبيعي ما در شهرها مصرف ميشود و بخش بزرگي از آلودگيهاي حاصل از آن، به سمت سفرههاي آب سطحي و زيرزميني ما هدايت ميشود.