نقدي به يادداشت اول هزينه و فايده گلشن مهر
نقد |
حسين پايين محلي
احتراما يادداشتي باعنوان هزينه و فايده در روز شنبه مورخ 13 مرداد به شماره 2815 به مناسبت شهادت اسماعيل هنيه توسط رژيم کودک کش و واکنش احتمالي ايران چاپ شد که از نظر نگارنده قابل نقد مي باشد، لذا سياه مشق خود را جهت نقد نوشته مذکور و تنوير افکار عمومي تقديم ميکنم.
باسپاس
دير آمدي اي نگار سرمست....
عنوان يادداشت هزينه وفايده است که کلي راجع آن ميتوان نوشت. نگرش هزينه فايده اي ريشه در فلسفه آنگلوساکسون دارد. انگاره معرفتي در فلسفه انگليسي _ آمريکايي که صرف از نظر مادي و منفعت به پديده ها مي نگرد در حاليکه ما نگاهمان به جهان اينگونه نيست.جهان براي ما مقدس هست.زمان ومکان مقدس هست.نه اينکه صرف به دنبال دو دوتا چهارتا باشيم! نکته دوم اينکه کل حرکت تاريخي غرب ايدئولوژيک بوده. از رنسانس تا انقلاب صنعتي از انقلاب روشنگري تا جنگ جهاني اول ودوم. از تشکيل سازمان ملل و ساختارهاي غربي تا نهادهاي بين المللي. از ترويج ارزشهاي غربي تا جهاني سازي. از جنگ سرد تا نظم نوين جهاني. غرب چه هزينه هاي هنگفتي براي ارزشهاي ايدئولوژيک خود پرداخته.حتي اگر نگاه غربي داشته باشيم ميبينيم که تفکر "هزينه فايده "درهمه جا حاکم نيست! نکته قابل تامل اينجاست که تفکر هزينه و فايده در برخي حوزه ها هست نه در همه جا. در پاراگراف اول مطالبي بيان شده که خلاف عقل و واقعيت است. مثلا اينکه بعد از شهادت شهيد سليماني بسياري در طبل جنگ کوبيدند! اينجا چند نکته وجود دارد. نکته اول دو قطبي سازي هميشگي جريان غربزده در کشور که پس از آن موج سواري ميکند. دوم اينکه هيچ آدم عاقلي نميگويد جنگ خوب است وجنگ کنيم. ولي امنيت ملي، منافع ملي، غيرت وعزت ملي ميگويد بايد در برابر ترور سکوت نکرد و در راستاي بازدارندگي دفاع از تماميت تاريخي وجغرافيايي و سياسي اقدامي کرد! فراموش نميکنيم که جريان اصلاحات در غائله 88 شعار: نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران"سر داد اما امنيت و منافع ملي را برهم زدند. سياست خارجي جمهوري اسلامي با منافع ملي ممزوج شده ونفي سياست خارجي جمهوري اسلامي يعني نفي ماهيتي انقلاب! لذا جمهوري اسلامي دست به عمليات ويژه زد نه جنگ! به عبارتي پاسخي که زمان _ مکان مشخص ومحدود اما پيامدش فراتر از زمان ومکان ميباشد. لذا چنانکه ديديد عين الاسد را شخم زديم. و امريکا با يک دکمه زيرساختهاي ما را نابود نکرد. تصور شما از جهان، امريکا، غرب، روابط بين الملل مبتني بر انگاره هاي معرفتي است که ميتوان آن را تفکر قرن هجدهمي يک روشنفکر کشور جهان سومي مقهور هژموني(درحال فروپاشي)دانست. و اين همان راه بازرگان است که اوايل انقلاب گفت ما باجهان جنگ نداريم و لذا اف 14 را بفروشيم و شهيد چمران مقابله کرد. در جزوه نهضت آزادي در آن برهه امده بود درجهاني که ابر قدرتها چون پلنگان تيز دندان هستند ما چون آهوان تيز پا بايد از معرکه بگريزيم! چنين تفکري در جريان غربزده در دولتهاي توسعه هاشمي،تنش زدايي خاتمي، برجام روحاني نمود داشته که همواره شاهد ضربات جبران ناپذير در روابط بين المللي توسط غرب به منافع ملي مان بوده ايم لذا نبايد با دوقطبي سازي کاذب جامعه را به هراس انداخت ونظام را از احياي حق خود و مطالبه آن پرهيز داد! اگر همان روز که شهيد فخري زاده را زده بودند نظام در راستا بازدارندگي و مقابله به مثل اقدامي در خور ميکرد شاهد اتفاقات بعدي نبوديم. دشمن در روز روشن برعليه جبهه مقاومت چند عمليات تروريستي در ايران، لبنان، سودان و غزه انجام داد. حاصل آن شهادت نفر دوم شاخه نظامي حزب ا...وشهادت نيروي ما، شهادت چند تن از فرماندهان حماس و شهادت مهمان ما اسماعيل هنيه بود. در وعده صادق يک ابرقدرتي خود را نشان داديم و هيمنه اسراييل را شکستيم. رهبري فرمود تنبيه اما اکنون به خونخواهي مهماني که براي تحليف آمده بود و در راستاي بازدارندگي و مقابله به مثل پاسخ خون را با خون ميدهيم اما اين به معناي شروع جنگ نيست چنانکه سازمان ملل نيز اين حق را براي جمهوري اسلامي قائل شد.در جهاني که غربيها ماهيت تاريخ را اراده معطوف به قدرت، ماهيت جامعه جهاني را جنگل، ماهيت انسان را موجودي هوشمند که حاصل جهش ژنتيکي محسوب ميشود تعريف ميکنند و جهان در اين انديشه ارزش زدايي وقداست زدايي شده حتي "هزينه وفايده"جايي ندارد چه برسد براي ما که جهان را در تقابل با آنان ميدانيم. ختم کلام اينکه حتي با نگاه "هزينه و فايده بايد جمهوري اسلامي نشان دهد که هزينه ترور در خاک کشور ثالث از فايده آن بيشتر است. جمهوري اسلامي حکومت فتحعلي شاه قاجار نيست که با يادآوري واقعه تاريخي روسيه تزاري غيرت وعزت ملي را فراموش کند.جمهوري اسلامي امروز موازنه قدرت در نظام بين الملل را تغيير داده و خود به احياي ارزشهاي الهي و توليد قدرت پرداخته به نحوي که نظم غربي به عنوان هژمون در جهان درحال فروپاشي است و جهان وارد عصر پسا غربي وپس آمريکايي شده، لذا اقتدار ملي ايجاب ميکند جمهوري اسلامي در راستاي آرمانهاي منطقه اي وسياستهاي مهم در حوزه دکترين امنيت ملي استخوانهاي اسراييل را بشکند و اين امر به معناي جنگ نيست بلکه پاسخي است مقطعي در بازه زماني ومکاني تعريف شده. انانکه با منطق هزينه فايده و ايجاد دوقطبي جنگ و صلح خواهان سکوت جمهوري اسلامي اند درک درستي از امنيت ملي، منافع ملي، عزت و غيرت ندارند و به تعبير رهبري بايد گفت با با الفباي سياست بيگانه اند يا با الفباي غيرت!