جاده صاف کن مجاهدان شنبه نباشيم!
یادداشت |
وحيد دليجه
اين روزها بعضي از فعالين اجتماعي و انتخاباتي براي اينکه آرا ترکمن ها به سر منزل مقصود برسد، اسامي به زعم خود نخبگان ترکمن را براي تصدي پست هاي گوناگون مديريتي سطوح ملي و استاني در فضاي مجازي منتشر مي کنند. وقتي به برخي از اين نام ها برخورد مي کنيم پيشينه سياسي آنها در دوره هاي مختلف مشخص و عيان است، برخي از اين نام ها در دوره گذشته براي ديگران فعاليت کردند. امروز نيز براي رقيب پزشکيان فعاليت نموده اند و کارنامه عملکرد بعضي نيز آنچنان افتضاح است که مطرح کردن دوباره آنان توهين به شعور مخاطب است. متأسفانه، اکثر اين افرادي که نام برده شده در هيچ يک از معادلات سياسي و فعل و انفعالات اجتماعي در ترکمن صحرا، نمود و آثاري از خودشان ندارند و صرفا نماينده ي ادوار مجلس بودند و در جايگاه کنش گري، آدم هاي منفعل، خنثي و بي تفاوت نسبت به اتفاقات و رويدادهاي منطقه هستند!.. و يا در انتخابات رياست جمهوري، در جناح مقابل فعاليت داشته اند و در گفتمان دکتر پزشکيان، جايگاهي ندارند!.. کدام يک از اينها در وقايع يلمه ساليان يا موضوع سد گلستان يا ورود زباله هاي خارج استان به گلستان يا تاثيرات زيست محيطي کانسار خزر و ديگر مطالبات اهل سنت لب سخن گفته باشد يا اينکه مطالبات آنها را مطرح کرده باشد ...!؟
بنابراين، معرفي چنين افرادي، توهين به مردم تحول خواهي است که آگاهانه به تفکر و انديشه اي رأي داده اند که تغيير و اصلاح در امورات جامعه را خواستارند، نه حفظ وضعيت موجود جامعه .... اکنون بنظر راقم اين سطور در پارادوکس نخبه سوزي و آگاه کردن مردم از فرصت طلبان مانده ام. هرچند مردم آگاهي بيشتري از آنچه که فرصت طلبان مي پندارند، دارند.