محمد اسماعيل اسدي  - فقر جزء پديده هايي است  که فقط شامل نداشتن ثروت و پول نيست، در زندگي اجتماعي اگر فردي از لحاظ فرهنگي بي صلاحيت باشد دچار فقر فرهنگي شده است.بي شک بستر امنيتي جامعه از راه فرهنگ و اطلاع رساني مناسب صورت مي گيرد و اگر ساختار جامعه اي به شکل مطلوب آماده باشد، ناهنجاري ها، جرايم و تخلفات به حداقل مي رسد. انسان در گذشته هاي دور جزئي از طبيعت بوده و رفته رفته طي قرن ها خودش را از طبيعت جدا کرده است. حيات وحش، بستر تکامل انسان بوده و به ناچار نمي توانيم خودمان را جداي از حيوانات وحشي بدانيم.

در رابطه با جانوران وحشي مي توان گفت: جانوران وحشي، حيواناتي هستند که بدون دخالت انسان، به صورت طبيعي زندگي مي کنند مثلا در کشور بيش از 500 گونه پرنده يا پستانداران، ماهي ها، دوزيستان، مجموعه حيات وحش جانوري ما را تشکيل مي دهند. از ديد سيستمي وقتي به موضوع نگاه کنيم و جامع نگر باشيم، طبيعت مجموعه اي است از گياهان، جانوران و شرايط محيط

 بي جان.

بنابراين به همان نسبت که يکي از گونه هاي جانوري از طبيعت حذف شود و در معرض خطر انقراض قرار بگيرد، طبيعت به  مشکل بر مي خورد.

انسان هم به طبيعت وابسته است و  اگر پشتوانه اي به عنوان طبيعت نداشته باشد

مطمنا آسيب مي بيند.

بايد مشکل را در اطلاع رساني دانست، وقتي به اندازه کافي اطلاعات ندهيد که طبيعت چقدر ارزشمند است و تمام انسان ها وابسته به طبيعت هستند، بديهي است که بيگانگي با طبيعت و حتي خصومت با طبيعت را شاهد خواهيم بود. محيط زيست ما انسان ها را احاطه کرده است، براي مثال هوايي که تنفس مي کنيم، آبي که مي نوشيم، غذايي که مي خوريم از

 محيط زيست گرفته شده است، در واقع ما قسمتي از محيط زيست هستيم و‌ وابسته به آنيم. اين ما هستيم که به طبيعت و محيط زيست نياز داريم و طبيعت به ما نيازي ندارد.

اين موضوع ثابت شده که هرچقدر کشورها فقيرتر باشند، کمتر به محيط زيست فکر مي کنند و اين بخاطر خودخواهي انسان است که به علت فقر شروع به برداشت منابع از طبيعت مي کنند.

وقتي سلامت خودمان را مي بينيم بايد سلامت تک تک اجزا را هم ببينيم. بايد در جهان به اين باور برسيم که ما تنها نيستيم. در اين صورت آينده بهتري خواهيم داشت.

متاسفانه ما اکثريت جمعيت کشور در زمينه حفظ محيط زيستمان و حيات وحش بي فرهنگ هستيم و اين را خيلي ساده از ته سيگارهاي فراوان رها شده در عرصه پارکهاي جنگلي و معابر شهري و پارکهاي شهري مي توان ديد. همچنين از رها سازي زباله هاي فراوان به ويژه پسماندهاي پلاستيکي رها شده از خودروها در جاده هاي بين شهري و حمل زباله بر روي کاپوتهاي خودروها مي توان هر روزه مشاهده نمود. وقتي فقر فرهنگي از بين برود افراد مي توانند

 نگاه بلند مرتبه تري را داشته باشند.

در زمينه محيط زيست کمبود آموزش و سردرگمي وجود دارد، تمام محيط زيست به صورت شبکه پيچيده اي بهم متصل است و

مثلا نمي توانيم راجع به يوز صحبت کنيم و به فلامينگو توجه نکنيم و يا از زنبور عسل غافل شويم و يا برايمان روشن کردن آتش بر روي زمين جنگلهاي هيرکاني مهم نباشد.

اما چگونه مي توانيم کمي با فرهنگ محيط زيستي باشيم و هر روز از زمين خود به عنوان تنها سياره قابل زيست محافظت کنيم؟

کاهش مصرف، استفاده _ مجدد و بازيافت، دورريزهاي خود را کاهش دهيم تا از منابع طبيعي محافظت کنيم.

اقدامات داوطلبانه _ براي پاکسازي در جامعه خود داوطلب باشيم. صرفه جويي در مصرف آب_ هرچه آب کمتري مصرف کنيم، رواناب و فاضلاب کمتري به اقيانوس ها وارد خواهد شد. خردمندانه خريد کنيم_

پلاستيک کمتري بخريم، کيف خريد داشته باشيم، مد پايدار(چيزهايي که هميشه مد هستند)، را انتخاب کنيم.

از لامپ هايي با عمر طولاني_ استفاده کنيم.

لامپ هاي کم مصرف باعث کاهش انتشار گازهاي گلخانه اي مي شوند. يک درخت بکاريم

- يا خانه خود را با گياهان آپارتماني سبز نگه داريم.

- در طبيعت و‌جنگل از روشن کردن آتش پرهيز کنيم.

 - با حيوانات مهربان باشيم و موجب اذيت و آزار آنان نشويم.

-    فيلمهاي آموزشي و‌مستند محيط زيستي بيشتر ببينيم. -  در اوقات فراغت از مزارع و باغهاي پيرامون شهر خود بازديد کنيم و‌در جريان توليدات محصولات کشاورزي و باغي و دامي و سختيهاي آن قرار بگيريم.

-  سعي کنيم در طبيعت ردپايي بر جاي نگذاريم و چيزي جز عکس يادگاري نيندازيم.

پژوهشگر بين المللي آب و خاک

 و دوستدار محيط زيست