عبور از کوتوله هاي سياسي
یادداشت |
حسين پايين محلي - دولت سيزدهم با انتخاب وزيران در دولت چهاردهم به دالان خروجي از مديريت اجرايي کشور نزديک ميشود. دالاني که يقينا باغربال دولت چهاردهم اکثريت مديرانش تغيير خواهند کرد. چرا که اولا حق دولت کنوني است که مديران ارشدش با سياستهاي همسو باشند، دوما جهوري اسلامي درسير تاريخي خود در حوزه مديرتي با نوعي نزول مواجه بوده. اگر روزگاري ضد انقلاب مديران کشور را ترور ميکرد به اين دليل بود که مديران اولا انقلابي بودند به عبارتي تعهد ايدئولوژيک وسوادش را داشتند دوما درحوزه مديريتي خود تراز انقلاب بودند و نيرو پرورش ميدادند وتلاش ميکردند سيستم به جلو حرکت کند نه اينکه سيستم را معطل خود کنند و از سيستم براي خويش هزينه زايي کنند. متاسفانه همواره در بازيهاي سياسي و انتخابات به خصوص تغيير دولتها شاهد روي کار آمدن افرادي هستيم که به واسطه فاميل بازي، همشهري بازي، و يا هم حزبي بودن مراحل رشد سازماني را نه آسانسوري بلکه مثل فيلمهاي تخيلي بر اساس فيزيک ريماني با ورود به پرتالهاي زماني راه صدساله را در يکسال مي پيمايند که حتي تصورش در خواب براي آنها ناممکن بود. يکي از دلايل شکست جريان اصولگرايي در انتخابات کنوني گماشتن چنين مديراني با چنين کار نامه اي بود. افرادي که نه رزومه تشکيلاتي داشتند، نه عقبه ايدئولوژيک و نه تخصص ونه تجربه!چنين افرادي با وجود چنين کارنامه عملکردي با معجون ارتباطات لساني در مرکز تصميم گيري استان به طرف العيني بر صندلي مديريتي مي نشستند به خصوص اگر در مثلث علي آباد،آزادشهر و بندرگز قرار ميگرفتند و به قول همکار پيشکسوت عرصه رسانه استان تبديل به باند بين الممدي شد که در آن حتي بسياري از نيروهاي تراز بالاي جريان اصولگرايي به جرم همشهري نبودن با آقايان حذف شدند و وا اسفا که ارگانهاي نظارتي نيز به صرف اينکه اين افراد داراي سابقه کيفري نبودند يا پرونده سفيدي داشتند تاييد کردند تا اينان برعملکرد فاجعه بار خود هم دولت رئيسي را زير سوال ببرند وهم تراز نظام را در ترازوي مردم ناچيز کنند. اکنون فرصتي است تا دولت وفاق ملي با برکناري اين مديران نالايق زمينه را براي افراد در تراز مديريتي مد نظر قرار دهد اگر چه دولت وفاق ملي نيز با راي شکننده توانسته زمام اجرايي کشور را به دست بيارد لذا باتوجه به شعار دولت وفاق ملي بايد از نيروهاي شايسته و نخبه دولت قبل نيز در سطوح استاني و کشوري استفاده کند. با اين تفاسير با توجه به تغيير استانداران جريان انتصابات بايد با عبرت از فرايند انتخاب مدير ارشد استان و حواشي آن در دولت رئيسي و روحاني (انتصابات لويي چهاردهم حسن صادقلو در استان و دکتر زنگانه در دولت رييسي و رديف کار شدن مديران علي آبادي و ودوضلع ديگر آزادشهر وبندرگز)زمينه اميد در استان را مهيا کند و از سويي با اشراف بر فضاي تبليغاتي و رسانه اي و آگاهي از پمپاژهاي اخبار جعلي و تحليلهاي آبکي برخي لمپني سياسي که تصور ميکنند با قلم به دست گرفتن تحليلگر سياسي اند و يا با تخريب برخي چهره هاي محل وثوق در جريانات سياسي ميتوانند گزينه هاي مدنظر خود را -که از آنان خط و ربط ميگيرند- بر سرزبانها بياندازند شناسايي و با اين دلقکهاي سياسي برابر قانون برخورد شود.همگان بر اين جمله پوپر متفق اند که جامعه دشمناني دارد لذا ما بايد داهيانه با تصميم درست در انتخاب مديران ارشد استان و برخورد با شارلاتانهاي عرصه رسانه که تلاش دارند از آب گل آلود براي خود ماهي بگيرند و الحمدالله در استان به عنوان پيمانکار رسانه اي شناخته شدند را مانع شود.