■  بامسووليت سردبير

روزگار بر اساس سنت طبيعي خود در گذر است، ماهها مي آيند و مي روند و روزگار از پس هم نو مي شود.  بر اين اساس  ماه مهر هم مانند هميشه آمده است و به زودي خواهد رفت، کودکان، نوجوان مي شوند و نوجوانان ،جوان و جوانان وارد چرخه اجتماع مي شوند و پدران و مادران اندک اندک موي سپيد مي کنند و پير و خميده مي شوند. آنها که بضاعت اداره امور خانواده را دارند، مي توانند دامن خود را از تنگدستي ها برهانند  و فرزندان خود را براي سال تحصيلي مهيا کنند اما آنها که ندارند چه؟ سالهاست که منتظريم شرايط اقتصادي به سامان شود و  دخل و خرج زندگي شهروندان  با هم بسازد، هر سال نوشته ايم و آرزو کرده ايم که چنين بشود اما نشده است. تحريم، بازيهاي سياسي، کشمکش ها و دهها مساله ديگر سفره مردم را هر روز کوچکتر کرده است و کمر حقوق بگيران و قشر ضعيف را بيشتر خم کرده است. امسال هم در به همان پاشنه خواهد چرخيد و آن چنان که از تحليل ها بر مي آيد، بايد در انتظار گراني و تورم بيشتري  هم باشيم. به اين خاطر لازم است که ما شهروندان هر يک به قدر وسع خود در اين آغاز سال تحصيلي دستگير خانواده ها و دانش آموزاني باشيم که استطاعت مالي ، آنها را در تنگنا قرار داده است.  به خاطر داشته باشيم که بسياري از خانواده هاي آبرومند امکان آن را ندارند که براي فرزندانشان حداقل امکانات را فراهم نمايند، آمار ترک تحصيل ها، افزايش کودکان کار و دهها آسيب ديگر جامعه امروز ما را تهديد مي کند. هر نوجوان دور افتاده از تحصيل مي تواند يک شهروند حاشيه دار براي جامعه باشد بنابراين حتي اگر به آينده خودتان اهميت مي دهيد بايد به آينده فرزندان اين سرزمين حساس باشيد و تا مي توانيد دستگير بي بضاعتان دور مانده از آموزش باشيد. جامعه بدون تربيت و آموزش بي سر و صدا از مدار توسعه خارج مي شود، هم چنان که انسان هاي آموزش نديده در آينده و حتي اکنون حرفي براي گفتن  ندارند.