عملکرد اجتماعي سياسي و فرهنگي
یاددداشت اول |
■ بامسووليت سردبير
زندگي همه چيز در خود دارد. در کنار اقتصاد، فرهنگ و سياست دارد، در کنار آنها بايد بخشي را به اجتماع اختصاص داد، به همين خاطر انسان هايي موفق و پيشرو هستند که همه اين لايه ها را به صورت نسبي با هم و در کنار هم به سامان برسانند، آنکه تنها به اقتصاد مي انديشند، چيزي در فرهنگ و اجتماع و سياست کم خواهند آورد و آنکه تنها به فرهنگ تکيه کند در جامعه اي مانند ايران لاجرم تهيدست خواهد ماند. اين تناسب در همه عرصه ها چنين است و بر همين مبنا مديران وقتي سخن مي گويند بايد همواره به گونه اي کلمات را به استخدام در بياورند که مخاطب احساس موزوني در کلمات استخدام شده را احساس کند، وقتي همه کلمات به بخشي خاص اختصاص دارند و لايه هاي ديگر فراموش مي شوند در بهترين حالت انساني تک بعدي و نا موزون را به جامعه تحويل داده ايم که بايد همواره ديگران او را تمشيت و مراقبت کنند، از همين منظر هم مي توان به عملکرد مديران ارشد دولت سيزدهم نقدي جدي وارد کرد و پرسيد حتي اگر در اقتصاد و ارتقاي زندگي مالي شهروندان کارنامه موفقي داشته ايد -که گويا اين چنين نيست و آمارها اين مدعا را تاييد نمي کند- اما بر فرض صحت بايد پرسيد اگر ممکن است گوشه اي هم از موفقيتها، طرح ها و برنامه هاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي انجام شده در سه سال گذشته را نيز براي مخاطبان توضيح دهيد تا پديدار شود هر که در او غش باشد، نمي شود که مدام بر طبل شعارهاي بي ريشه کوفت و انبان خالي اقتصاد را به رخ کشيد و توسعه در حوزه فرهنگ، اجتماع و سياست را به بهانه مشکلات اقتصادي رها کرد. آيا مي توان نمونه اي از موفقيتهاي دولت سيزدهم در حوزه اجتماع، فرهنگ و سياست را شرح داد ؟ شهروندان مالک و صاحب اختيار قدرت و دولتند، اينک همان شهروندان انتظار دارند تا گوشه اي از اين موفقيتها را بشنوند چرا دريغ مي کنيد؟ اين حق دو طرفه است، هم حق مديران فرهنگي، اجتماعي وسياسي است و هم حق شهروندان گلستان.