هزينه هاي ناشي از تصادفات رانندگي


یادداشت |

حيدر حسين نژاد

 

در کشورهاي مختلف جهان ميزان مرگ و مير ناشي از حوادث رانندگي بسيار متفاوت است. آسياي شرق وجنوب شرق و اروپا چين و روسيه اين آمار کمتر و در کشورهاي آفريقايي و خاورميانه بخصوص ايران و آمريکا ميزان مرگ و مير بيشتر است. نرخ بالاي مرگ و مير در آمريکا با وجود قدرت اول اقتصادي در جهان عجيب است. بطور کلي ميزان مرگ و مير حوادث رانندگي به 3 عامل بستگي دارد. يکي خطاي انساني دوم راه وجاده و سوم خودرو. عامل اصلي در مرگ و مير در آمريکا راه نيست بلکه خطاي انساني هست. آمريکايي ها چندين برابر ژاپني ها و کانادايي ها رانندگي ميکنند. در ايران طبق آخرين آمار بيشترين سهم مرگ و مير ناشي از حوادث رانندگي مربوط به خودرو 51 درصد بوده است.29 درصد خطاي انساني و20 درصد راه بوده است. حوادث رانندگي در همه کشورها حدود 6 درصد توليد ناخالص داخلي را به خود اختصاص ميدهد و اين عدد در ايران حدود 7 درصد است. يعني حجم زيادي از بودجه درآمد و سرمايه را همين هزينه هاي ناشي از حوادث رانندگي تلف ميکنند. هزينه هاي جاني و فشارهاي مالي و روحي رواني براي خانواده متوفيان هم بخش ديگري هست که بسيار مهم هستند. از چالش هاي اساسي حوزه سلامت اينست که در حال حاضر سهم سلامت از توليد ناخالص داخلي حدود 3 درصد است عددي که در کشورهاي رو به رشد و توسعه يافته دنيا تا 9 درصد ميباشد. مشخص است که اين بار مالي واردشده به نظام سلامت و ادامه چنين روندي آسيب هاي جدي به توان سلامت براي ارائه خدمت با کيفيت زده و خواهد زد. حقوق پايين کارکنان نظام سلامت و کادر درمان يک نا اميدي در دل آنها افکنده است. از طرفي بيمارستان ها براي ارائه خدمت نيازمند تجهيزات نو و با کفايت براي ارائه خدمت هستند. چرا با وجود چنين وضعيتي کشور ما به امور پيشگيري بها نميدهد يا کم بها ميدهد؟ نميشود با فرهنگ سازي و آموزش افراد حداقل در بدو آموزش رانندگي و نيز گذاشتن دوره هاي بازآموزي آموزش رانندگي به آنها رعايت موارد ايمني رانندگي را تکرار و نهادينه کرد؟ نميشود با ايمن سازي راه ها و اصلاح نقاط حادثه خيز که بخش زيادي از عامل اتلاف مالي و روحي رواني را شامل ميشود کمتر کرد؟ نميشود با افزايش کيفيت خودروهاي داخلي و جلوگيري از سياست هاي غلط مونتاژ کاري خودروهاي بي کيفيت چيني، خودرو با ايمني بيشتر براي حفظ جان مردم توليد يا وارد کرد؟ در کشور نگران پيري و توقف رشد جمعيت هستيم در حاليکه بسياري از اين مرگ و ميرهاي بالا جوانان زير 40 سال هستند که ميتوانستند مواليد داشته باشند. آنوقت راه حل پيري جمعيت را فقط دادن تسهيلات ميدانيم که آنهم بعضا ديده ايم که چه فسادهايي در همين تسهيلات رخ ميدهد و نتيجه مورد نظر بدست نمي آيد. حتي ميل به فرزندآوري هم کاهش يافته است. کشور ما نيازمند اصلاح حکمراني خود در تمام حوزه هاست. بايد به امور عمراني زيربنايي و زير ساخت ها و امور فناوري هاي نوين و تکنولوژي دنيا بيشتر بها بدهد. ما بايد تعاملات جهاني خود را براي رفع تحريم ها بکار بگيريم. نبود سرمايه گذاران داخلي وخارجي باعث ايجاد چنين وضعيتي در راه جاده خودرو وحتي فرهنگ رانندگي و اجتماعي و زيست مردم شده است. ناکارآمدي مديران و مسئولان نيز بخش ديگري از ايجاد چنين فضايي را شامل ميشود. نميشود حمل ونقل عمومي نداشت اما به مردم بگوييم از خودروهاي شخصي کمتر استفاده کنيد. نميشود مترو و اتوبوس هاي برقي به تعداد کافي و مورد نياز و در دسترس عالي نداشت بگوييم از اين وسيله هاي استفاده کنيد نميشود در يک شهر تعداد ماشين ها از تعداد انسانهاي آنجا بيشتر باشد بعد بگوييم تصادف نباشد، مرگ و مير نباشد، آلودگي هوا و ترافيک و آسيب به روح روان نباشد. 

اگر مردم به خدمات خوب حمل و نقل عمومي و راحت دسترسي داشته باشند از ماشين هاي شخصي کمتر استفاده ميکنند. مصرف بنزين هم بهتر مديريت ميشود، رفاه اجتماعي و اميد و انگيزه وحس وطن پرستي آنها افزايش مي يابد. هر مشکل و بحراني در کشور راه حل و راهکار علمي و تجربي مشخص دارد منتهي بايد عزم و اراده تک تک افراد بخصوص مسئولين و مديران براي رفع آن بحران وجود داشته باشد. بنظر ميرسد ما هنوز به درک وجود چنين بحران ها و مشکلاتي نرسيده ايم و گويي هنوز فرصت براي ادامه آنها داريم. راه حل اين مشکلات داشتن نگاه به علم و پژوهش و فناوري هاي نو هست. احترام به خرد و عقلانيت در ساختار حکمراني است.

 

متخصص بيهوشي درد و مراقبتهاي ويژه