حافظ چه مي گفت
یاددداشت اول |
■ احسان مکتبي
جمعه بيستم مهر ماه روز جناب حافظ است، متفکراني مانند حافظ همواره براي انسانها درسهاي بسياري دارند، از سويي طرز سخن گفتن و فرم کلام او که در کنار همه زيبايي ها، آنقدر رندانه است که گاه مخاطب را در بهت و حيرت فرو مي برد که درباره آن بسيار گفته اند و شنيده ايم، اما وجه ديگر انديشگي جناب حافظ نيز مي تواند براي ما در دنياي امروز آموزه هاي بسياري داشته باشد. او مشفقانه به انسانها توصيه کرده است با يکديگر به مدارا روزگار بگذرانيد وقتي مي فرمايد:
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
و يا وقتي به همگان توصيه مي کند از رياکاري و دين فروشي خود را محافظت نمايند و طعنه مي زند که:
يارب اين نو دولتان را بر خر خوشان نشان
کاين همه ناز از غلام ترک و استرمي کنند و در جاي ديگر مي فرمايد:
باده نوشي که در او روي و ريايي نبود
بهتر از زهد فروشي که در او روي و رياست
ما نه رندان رياييم و حريفان نفاق آنکه او عامل سرست به اين حال گواست
حافظ ريا و دورنگي را يک خطر جدي براي تربيت انسانها بر مي شمارد، نگاه او به دين مقوله اي فقهي نيست و به شدت از شريعت، مفهومي اخلاقي در ذهن ترسيم مي کند و مي فرمايد:
مباش در پي آزار و هر که خواهي کن
که در شريعت ما غير از اين گناهي نيست
و يا
فرض ايزد بگذاريم و به کس بد نکنيم
و آنچه گويند روا نيست نگوييم رواست
از نظر او گناه تضييع حق الناس است. حفظ حقوق ديگران براي او مرز دين داري و بي ديني است. او به ما توصيه زندگي عاشقانه کرده است و خواسته است در اين چند صباح عمر قدر وقت را بدانيم و مي فرمايد:
عشقت رسد به فرياد گر خود به سان حافظ
قرآن زبر بخواني با چارده روايتاز نظر جناب حافظ زندگي بدون عشق اتلاف وقتي پر عسرت است و بايد از آن اجتناب کرد...
اما امروزه در هجوم انديشه هاي مختلف،
نسل جوان در سر گشتگي است،
ما ايرانيان به مدد فرهنگ و ادبيات قدرتمند و ريشه دارمان مي توانيم حرفهاي بسياري براي دنياي جديد داشته باشيم، يک نگاه گذرا به انديشه هاي بزرگاني مانند فردوسي، سعدي، حافظ، مولانا، خيام و بسياري ديگر و نگاهي به کليله و دمنه، گلستان و آثاري از اين دست فرزندان ما را در برابر تند باد حوادث بيمه خواهد کرد. کاش نهادهاي فرهنگي کمي در ارج گذاري به بزرگان ايران زمين جديت بيشتري به خرج مي دادند.
صاحب امتياز روزنامه