مهاجرت نخبگان


یاددداشت اول |

با مسووليت سردبير

 

 

مهاجرت در جوامع توسعه نيافته و به شکل و شمايلي که اکنون در کشور ما در حال اتفاق است يک پديده ضد توسعه  است. بنا بر آمارهاي رسمي و آنچه اخيرا چند نماينده مجلس از موج مخرب مهاجرت هاي نخبگان اعلان شده است، به هر دليل نخبگان، ايران را براي زندگي آينده خود انتخاب نمي کنند. مهاجرت به شکل کنوني در واقع سوزاندن ريشه هاي يک تمدن است که با افسردگي مداوم استمرار خواهد يافت و در ميان مدت و دراز مدت علاوه بر خالي شدن انبان مملکت از نخبگان منجر به  زوال توليد نسل در طبقه متوسط خواهد شد و نا اميدي عميق از آينده را نهادينه خواهد کرد. تصور اينکه فرزندان رشيد و دانشمند شما به خاطر سياستهاي حکمراني دقيقا در روزگاري که پدر و مادر آنها  احتياج دارند در دهها هزار کيلومتر آن سوتر زندگي مي کنند با سنت و روح لطيف  ايراني در تضاد است.  لابد مخاطبان گرامي در اطراف خود ديده يا شنيده اند که فرزندان  فلان شخص محترم  که در انزوا و تلخي از دنيا رفت در فلان کشور زندگي مي کنند و در اين سالها که به تعبير ما ايرانيان بايد عصاي دست پدر و مادر باشند مجبور به مهاجرت بوده اند و در نتيجه نتوانسته اند به والدين رسيدگي کنند و يا  لابد حضور مجازي در تشييع جنازه ها و يا عروسي ها را ديده و شنيده ايد اين حضورهاي مجازي در واقع يادآوري دلواپسي هاي فرزندان  مهاجر ما  از سرزمين مادري است که نمي تواند از آنها جدا شود .مهاجرت باعث شده است تا نسل هاي جوان آينده خود را در جايي ديگر از تمدن چند هزار ساله و غني ايران زمين بجويند اما ريشه هاي سنتي ما امري يکباره و دفعي نيست که بتوان يک شبه آنها را فراموش کرد،  زيرا ايران فقط جغرافيا نيست. فرهنگ، سنت، خلق و خو و آدابي است که در روح شرقي ما دميده شده است و انساني متفاوت از انسان غربي تربيت کرده است که پيوند اين دو را سخت و گاه ناممکن مي کند. بنابراين بايد خردمندانه در سياستهاي تنگ نظرانه اي که منجر به حذف نخبگان از جامعه امروز ايران شده است پايان داد. ايران را ملک مشاع همه ايرانيان دانست و مبتني بر عقلانيت، برابري و توسعه مداري کشور را به سوي فلاح و رستگاري پيش برد و الا با مهاجرت جوانان شايسته جز شورزاري بر جاي نخواهد ماند که جناب استاد سخن  سعدي فرمود:

ترسم نرسي به کعبه اي اعرابي

کاين ره که تو مي روي به ترکستان است