■  احسان مکتبي 

پنجشنبه يکم آذرماه برابر با بيست و يکم نوامبر روز جهاني فلسفه است. فلسفه به ما روش زندگي را مي آموزد و به لحظات زندگي ما معنا مي بخشد. زندگي، مملو از تجربه هايست که بايد کشف کرد و آنها را به کار برد، تجربه هايي که مي تواند ما را تغيير دهد و زيستي آگاهانه تر و عاقلانه تر به ما هديه کند. همين تجربه ها و کشف هاست که محصول آن در قالب زندگي و فرهنگ عمومي من و شما در رفتارهايمان تجلي پيدا مي کند. يکي آرام است و در خود فرو رفته است، ديگري همواره شاد است و لبخند بر لب دارد و مي کوشد ديگران را هم به شادي وا دارد، آن ديگري حال و حوصله اي ندارد که با کسي قسمت کند، يکي بنده زر است و ديگري در بند قدرت،  يکي حريص است  و ميل بي اندازه پيدا کرده است و ديگري قانع، يکي اينگونه است و ديگري نوعي ديگر و.... دقيقا اين رفتارها بر خاسته از شناخت و فهم انسانها از زندگي است که شکل مي گيرد و انسانها پيش و بيش از آنکه به ديگران ببازند يا  بر آنها پيروز شوند، ابتدا بر خود پيروز مي شوند يا به خود مي بازند، فهم آنها از زندگي راه پيروزي و يا مسير شکست را نشان مي دهد، به همين خاطر است که بايد براي زندگي بهتر به دنبال فلسفه ورزي بود، فلسفه به ما براي زندگي هويت مي دهد و مي تواند روح و روان ما را در انتخاب هاي زندگي آراسته کند، فلسفه براي ما آينده را قابل پيش بيني مي کند و به ما مي آموزد در برابر اتفاقات عجيب و غريب زندگي، در برابر انتخاب هاي بزرگ و کوچک، چه انتخابي داشته باشيم، اهل فلسفه به آرامش دروني مي رسند و با خود و خداي خود و طبيعتي که در آن زندگي مي کنند به نوعي تعامل دست مي يابند که گاه باعث حسرت است. انسانها اگر بتوانند، پاسخي براي اين پرسشهاي اساسي که از کجا آمده اند، براي چه آمده اند و به کجا خواهند رفت را دريابند، بسياري از انتخاب هاي بعديشان را درست و دقيق بر مي گزينند، به اين خاطر است که بايد براي زندگي بهتر تلاش کنيم...

 تا پاسخ سوالات دروني مان را دريابيم، آنها را درک کنيم و براي آنها پاسخي درخور داشته باشيم تا وجود بي قرارمان آرامش پيدا کند، آنگاه مي توانيم تفاوت انسانهاي اهل فلسفه با ديگران را درک کنيم.  فردا روز جهاني فلسفه است، زندگي  هر يک از ما، محصول انتخاب هاي ماست و انتخابهاي خوب است که انسان را به سعادت مي رساند. اگر آراميد، اگر بي قراريد، اگر با دنيا سر جنگ داريد و اگر در خود به آرامش رسيده ايد، همه اين احوالات محصول چگونگي برخورد شما با پديده هاي بيروني است، آن نوع برخورد را شما انتخاب مي کنيد، پس شرط اول براي رستگاري آن است که خود زمين بازي را انتخاب کنيد و سپس در پي ارتقا روح و روان خود باشيد، ذهن آشفته هيچ انساني را به سر منزل نمي رساند و رسيدن به مرز نگاه فلسفي نيازمند هم نشيني با خردمندان در گذشته است. با خوانش آثار آنها و هم کلامي با دانشوران آگاه معاصر است. با ديدار و لذت بردن و بهره بردن از آثار ارزشمند آنها. پس بشتابيد که فرصتها چون گذشتن ابرها در گذر است.

صاحب امتياز