مديران طرح مساله


یاددداشت اول |

 با مسووليت سردبير

 

جمعه گذشته توديع و معارفه استاندار برگزار شد. برگزاري جلساتي از اين دست،گاهي  پرده از رخ برخي حقايق کنار مي زند که شهروندان را بيشتر نگران مي کند. نگاهي به سخنان مطرح شده در اين مراسم از صدر تا ذيل به مخاطب عمق نگاه راهبردي مجموعه مديريتي گلستان را نشان مي دهد. مديران و صاحب منصباني که آموخته اند براي آنکه از کاروان وا نمانند با صداي بلند تنها مساله هاي گلستان را فرياد بزنند، گلستان آب ندارد ؟خاک ندارد؟ محيط زيست ندارد؟ پروژه اي براي گشايش ندارد؟ گلستان  هيچ چيز قابل دفاعي ندارد و درآمد شهروندان گلستان از نيمي از درآمد ديگر استانها کمتر است و....همه اينها البته درست است اما آنچه که روز جمعه خود را بيشتر نشان داد، آن بود که گلستان مديران قابل اعتنايي هم ندارد، مديراني که حتي در بين خودشان و براي برگزاري يک جلسه معمولي هم توان برنامه ريزي ندارند، نمايندگاني در مجلس دارد  که حتي با خود و دبيرشان هماهنگ نيستند و همه مي خواهند مديران طرح مساله مهمتري باشند، در حالي که گلستان امروز به مديران حل مساله نياز دارد نه مدعيان طرح مساله. و ديديم شوربختانه  هيچ کس در آن جلسه پيشنهادي راهبردي براي رفع مشکلات نداشت، همه چيز وابسته شد به فلان وزير و فلان بند بودجه و اينک چندمين استاندار است که  مي بينيم در جلسه توديعش  مساله پتروشيمي، آب، الگوي کشت و.... طرح مي شود و هيچ اتفاقي هم نمي افتد تا مدير ارشد بعدي بيايد و نمايندگان چهار سال بعد باز همين حرفها را به گوش ما بزنند و ما دوره مي کنيم روز را هنوز را. نکته تلخ ديگر آنکه گويا گلستان و شهروندانش در نگاه اين مديران، نه نيازي به برنامه هاي فرهنگي دارند و نه محتاج توسعه سياسي و اجتماعي هستند و البته نه نيازمند الگويي براي ارتقا زندگي؟ پرسش آن است  به عنوان يک شهروند انتظار زيادي  است تا بدانيم گلستان در چهار سال آينده به سوي  کدام چشم انداز در فرهنگ، سياست، اجتماع، محيط زيست و... گام خواهد زد؟ آيا فرهنگ، سياست، اجتماع را مديران گلستان جزو بنيان هاي اساسي زندگي ميدانند؟ اين جلسه نشان داد نبايد اميدي به حل مساله با اين سطح از  مديران را داشت و قرار نيست اتفاقي در مسير بهبودي بيفتد. به قول مهدي اخوان ثالث:

نادري پيدا نخواهد شد اميد

 کاشکي اسکندري پيدا شود