مهران قجري- کشاورزي در استان گلستان امروز دچار ابرچالش هاي متعددي است. استاني با قابليت هاي ويژه، با شرايط اقليمي مناسب، خاک حاصلخيز و موقعيت جغرافيايي ممتاز امروز مي بايست يکي از مهمترين مناطق کشاورزي کشور و تامين کننده غذاي تعداد زيادي از مردمان اين سرزمين مي بود. بحران آب، فرسايش شديد خاک، فرونشست زمين و بالا رفتن هزينه هاي توليد محصولات زراعي و باغي و از همه مهم تر فقر سرمايه از جمله مصايب بخش کشاورزي در اين استان است. کمترين انتظار، رسيدگي سريع به مشکلات کشاورزان، افزايش بهره وري در بخش کشاورزي، بهبود معيشت کشاورزان، توسعه صنايع تبديلي و غذايي و تسهيل سرمايه گذاري در اين حوزه است (در بخش صنايع تبديلي و تکميلي، استان به شدت با مشکل مواجه است). نبود صنايع تبديلي در استان کشاورزان را ناچار مي‌کند که محصولات خود را به نازل‌ترين قيمت به دلالان بفروشند.  هزينه‌هاي سرسام‌آور توليد هم کابوس کشاورزان و يکي از مهم‌ترين چالش‌هايي است که کشاورزان استان با آن دست و پنجه نرم مي‌کنند. افزايش چشمگير هزينه‌هاي حمل و نقل، خريد کود شيميايي، بذر، سم، اجرت کارگر و ..... از جمله مواردي هستند که بار سنگيني را بر دوش کشاورزان تحميل مي‌کنند.  اين افزايش هزينه‌ها در کنار کاهش قيمت محصولات کشاورزي، سوددهي کشاورزان را به شدت تحت تاثير قرار داده و بسياري از آن‌ها را به مرز ورشکستگي کشانده است. بارها و بارها از کمبود و نبود آب نوشتيم تا امروز که ديگر تبديل به بحران شد تا جايي که هم اکنون 200 روستا در استان گلستان با تنش آبي شديد مواجه شده‌‌اند. در برخي مناطق روستايي استان، کمبود آب شرب به نقطه بحراني رسيده و با تانکر آب رساني مي شوند. تعدادي از پروژه هاي آبرساني در استان به دليل ناکافي بودن اعتبارات به تعويق افتاده و مسوولان و نمايندگان مجلس به جاي تلاش براي تامين آب شرب پايدار مردم روستانشين و شهرنشين وقت و انرژي و هزينه شان را صرف رفتارهاي نمايشي مي کنند. آنچنان دست روي دست گذاشتند که امروز متخصصين، وضعيت خاک را نيز بحراني توصيف مي کنند. خاک گلستان در معرض فرسايش شديد، کاهش حاصلخيزي و شوري است با اين حال هيچ گونه اقدام قابل توجهي براي رفع اين بليه مشهود نيست. گويي خودمان به دست خودمان و آگاهانه کمر به نابودي خود و نسل آينده بسته ايم. بيراه نيست اگر بگوييم حکايت ما امروز مصداق آن مثل معروف است که :

يکي بر سر شاخ و بن مي بريد

همه اينها يعني مسوولان براي انتخاب و انتصاب مسوول و متولي بخش کشاورزي و منابع طبيعي در استان بايد زمان، دقت و توجه بيشتري خرج کنند. قصه ي مديران ناکارآمد، کارنابلد و نمايشي به سر رسيد. ضروري است ميزان دانش و تسلط کانديداها و افراد پيشنهادي اين مسووليت درباره چالش هاي مهم کشاورزي استان به درستي و با دقت و وسواس سنجيده شده و راهبردهاي مناسب براي برون رفت از اين چالش ها توسط يک تيم متخصص و صاحبنظر ارزيابي و پايش شود. فراموش نکنيم با توجه به بلايايي که در سالهاي گذشته بر سر کشاورزي و منابع طبيعي اين سرزمين آمده، اتخاذ رويکردهاي پيشين و استمرار آن نه تنها مشکلي از کشاورزي استان حل نمي کند بلکه شرايط را بحراني تر کرده و امکان بهبودي را سخت تر، پر هزينه تر و حتي چه بسا ناممکن تر خواهد کرد.