همراه با ناور
گزارش خبری |
مهران موذني- عصر روز سهشنبه، 11 دي 1403 پانزدهمين دورهمي سراي فرهنگ و رسانه تحت عنوان «همراه با ناور، نشريه کانون فرهنگي شهيد مکتبي روستاي محمدآباد» برگزار شد. در اين نشست که با اهالي، اعضاي شوراي روستا و دستاندرکاران نشريه ناور همراه بود، به تاريخچه اين نشريه و اهميت آن از منظرهاي تاريخي، فرهنگي و اجتماعي پرداخته شد. علي خورشيدکلايي، سردبير ناور که از جمله حضار و سخنرانان اين نشست بود، درباره آشنايي خودش با اين نشريه و ورودش به حوزه رسانه گفت: سال 1379 اولين شماره نشريه ناور منتشر شد. آن زمان 16 يا 17 سال سن بيشتر نداشتم. 11 شماره ابتدايي ناور را آقاي مجيد مکتبي صفحهآرايي کردند. بعد از آن 11 شماره، کامپيوتري براي نشريه تهيه شد. 4 شماره بعدي را آقاي محمدمهدي قرباني صفحهآرايي و تايپ کردند. ايشان که متوجه علاقهمندي من شده بود، تايپ 10 انگشتي را به من آموزش دادند. اينطور شد که از شماره 16 به بعد شخصاً کار صفحهآرايي و تايپ ناور را بر عهده گرفتم. البته نميشود نامش را صفحهآرايي گذاشت. اين روند تا شماره 34 ادامه داشت که من به خدمت رفتم. البته از شماره 36 به بعد دوباره صفحهآرايي را بر عهده گرفتم. در همان زمان در دوره نرمافزار آقاي صيدانلو شرکت کردم و متوجه شدم کار با اين نرمافزار چقدر سادهتر است. اينگونه شد که تنوع بيشتري به صفحهآرايي داديم و دو صفحه پشت و جلوي جلد را رنگي چاپ کرديم. سايز صفحات آن را نيز افزايش داديم. حجم مطالب از همان زمان خيلي بيشتر شد و ما به ناچار برخي مطالب را حذف ميکرديم. به همين دليل، به اين فکر افتاديم که ناور را به صورت مجله چاپ کنيم. اولين شماره مجله ما در آبان سال 1391 منتشر شد. همان سالها سررسيدي توسط مؤسسه ميرداماد با تصاويري از استان گلستان منتشر شده بود که يکي از عکسهايش از بقاياي قلعه محمدآباد بود. از همين تصوير در جلد شماره اول مجله ناور نيز استفاده شد. سعي ما بر اين بوده است که بازگوکننده مسائل، مشکلات و اتفاقات روستاي محمدآباد باشيم. يعني هم کارهاي مثبت و هم مشکلات و کمبودها را بازتاب بدهيم. همينطور تاريخ شفاهي روستاي محمدآباد را گردآوري کرديم. اما هنوز پيادهسازي آن را انجام ندادهايم. اميد ميرود چراغي که سالهاست اينجا روشن است، همينطور روشن بماند، آگاهيبخشي کند و روستاي محمدآباد را يک گام به جلو ببرد. سالها پيش از ناور، نشريه ديگري در محمدآباد وجود داشت و آقاي احمد کردجزي که محمدآباديها او را به نام احمدي کردي ميشناختند و از سال 1338 تا 1342 دهيار اين روستا بود، 6 شماره از آن را در اختيار ما قرار داد. علاوه بر نشريه ناور، نشريه ديگري نيز در محمدآباد به نام «ناور سبز» وجود داشت که متأسفانه يک نسخه از آن بيشتر منتشر نشد. آقاي صادق ناصري جمعي از بچههاي نوجوان را به قصد نوشتن اين نشريه جمع کرده بودند که حاصلش همان يک شمارهاي بود که منتشر شد. محمد حمزهاي درباره حضور پررنگ اهالي محمدآباد در حوزه رسانه عنوان کرد: بعد از اينکه چندين شماره از ناور چاپ شد، متوجه شديم که روستاي محمدآباد در سال 1340 نشريه داشته است. آقاي احمد کردي که دهيار محمدآباد در همان سالها بود، به ما گفت که چندين شماره از آن را دارد. به طور کلي، در نشريه ناور، تاريخچه محمدآباد شرح داده شده است. طرحهاي ديگري چون جمعآوري زندگينامه شهدا و خاطرات دفاع مقدس نيز از جمله اقداماتي بود که در ناور صورت گرفت.
تاکنون چندين بار در جشنوارههايي در يزد، لرستان، سمنان شرکت کرديم و رتبههاي خوبي آورديم. به ياد دارم که در يزد باور نميکردند که نشريهاي از يکي از روستاهاي استان گلستان موفق به کسب دو رتبه سومي شده باشد. در روستاي محمدآباد بسياري از بانوان و آقايان وارد حوزه نشريات شدند. تعدادي از آنها به واسطه روزنامه گلشن مهر به روزنامهنگاري روي آوردند. اين روزنامه که تا امروز نيز پايدار مانده است، موجب افتخار روستاي محمدآباد است. رحمتاله رجايي، مديرعامل سراي فرهنگ و رسانه استان که واپسين سخنران اين نشست بود، به طور مفصل به اهميت رسانههاي روستايي و نقش ناور در پاسباني از تاريخ و فرهنگ محمدآباد پرداخت و اظهار داشت: روستاي محمدآباد از نظر جغرافيايي در موقعيت خوبي قرار دارد. بسياري از روستاها و آباديها ديگر اثري از آنها باقي نمانده است. اما محمدآباد همچنان باقيست. بسياري از سياحاني که به اين منطقه آمدند، در کتابهايشان از محمدآباد اسم آوردند. محمدآباد مدخل ورود به شهر استرآباد از سمت شمال بوده است. در واقع سنگر دفاعي استرآباد به حساب ميآمد. قلعه تاريخي استرآباد که امروز چيزي از آن باقي نمانده نيز به همين منظور بنا شده بود. بابت ثبت تصوير اين قلعه بايد از ميرزا عبداله قاجار، عکاسباشي ناصرالدين شاه متشکر باشيم. بايد توجه داشته باشيم که روستاها در کشورهاي پيشرفته داراي روزنامه هستند. دولت فرانسه پس از پيروزي انقلاب آمريکا حقوقداني به نام الکسي دو توکويل را به اين کشور فرستاد تا به علت وقوع تحولات آن پي ببرد. دو توکويل در کتاب «دموکراسي در آمريکا» که حاصل کارش بود، ادعا کرد که در هر روستاهايي از آمريکا که به آنها سر زده، روزنامه منتشر ميشد. اين در حالي است که ما نه فقط در انتشار نشريات روستايي، بلکه به طور کلي کارمان در انتشار نشريات را با تأخير آغاز کرديم. در سال 1376 با روي کار آمدن دولت جناب آقاي خاتمي موجي از انتشار نشريات در ايران آغاز شد. از جمله در منطقه ما که با تشکيل استاني به نام گلستان توأم بود. البته کاش اين نام را بر استان ما نميگذاشتند. چرا که نسلهاي آينده ديگر نميدانند جرجان و استرآباد کجا بوده است. در اين دوره نشرياتي مثل گلشن مهر، گلستان ايران و سليم آغاز به کار کردند. برخي از دوستان در اين نشريات به مسائل روستاهاي ما ميپرداختند. خود من نيز در گلستان ايران ستوني تحت عنوان «مزرعه سبز» در اختيار داشتم که در آن با امضاي «دهقان» مسائل کشاورزان را مينوشتم. از همان زمان نشرياتي در برخي روستاهاي استان نيز آغاز به کار کردند. به شخصه تاکنون 35 مورد از اين نشريات را شناسايي و جمعآوري کردهام. بسياري از اين نشريات ديگر منتشر نميشوند. از اين جهت، تداوم ناور بسيار ارزشمند است. البته جا دارد گلايهاي از اين موضوع بکنم که هيچ کتابي درباره اين روستا نوشته نشده است. اين در حالي است که بسياري از روستاهاي اين استان صاحب کتاب هستند. روستاي محمدآباد از جمله روستاهايي است که پيشتر مدخل آن را در دانشنامه گلستان نوشتم. اما به علت وجود نداشتن هيچ کتابي درباره اين روستا، يکي از منابعم همين نشريه ناور بود. اين نشريه نماد هويتي محمدآباد است. يکي از کارهاي خوبي که ميتواند صورت بگيرد، اين است که از نگارش رساله دانشجويان در مقاطع ارشد و دکتري درباره روستاهايي مثل محمدآباد حمايت شود. در نظر بگيريد که در طول اين سالها تمام زحمات بر دوش نشريه ناور بوده تا همه کاستيها را جبران کند. بخشي از فعاليتهاي اين نشريه در حوزه خبر است. گاهي نيز انتقادات خوبي مطرح ميکند که در نوع خودش جالب است. البته ناور تنها به دنبال ديدن عيبها نيست. ناور نهادهاي روستايي محمدآباد را معرفي ميکند. همچنين مطالب خوبي را در راستاي حفظ فرهنگ و آداب محمدآباد چاپ ميکند. عدهاي ميگويند نشريات چاپي بايد به کل کنار گذاشته شود و گوشيهاي همراه به تنهايي کفايت ميکنند. در نظر بگيريد کساني که در آن سر دنيا هستند، گوشيهاي همراه پيشرفتهتري در اختيار دارند. با اين حال، اگرچه که تعداد چاپ و انتشار نشرياتي مثل لوموند کم شده، اما همچنان صورت ميگيرد. از جمله فعاليتهاي مثبت ناور توجه به گويش محلي محمدآباد است. به طور مثال اشعاري را با اين گويش چاپ ميکند. اين اقدام از اين جهت حائز اهميت است که محمدآباد در خطر تغييرات فرهنگي شديد قرار دارد. چرا که رفتهرفته فاصلهاش با گرگان کم ميشود و افراد غير محمدآبادي نيز در اين روستا ساکن ميشوند. شايد حتي تا چندين سال آينده به محلهاي از گرگان تبديل شود. اوزينه و انجيراب از جمله اين روستاها هستند که به محلهاي از گرگان تبديل شدهاند. اين روستاها صاحب فرهنگ خاص خودشان بودند. اما امروز در فرهنگ شهري حل شدهاند. بايد فرهنگ اين روستاها ثبت و ضبط شود. اين امر در راستاي حفظ منافع ملي ايران است. اگر دغدغه ايران را داريم، بايد به اين موضوع توجه کنيم. ناور در زمينه تاريخ نيز اقدامات خوبي انجام داده است. يکي از مطالب جالبي که پيشتر چاپ کردند، درباره ورود و استقرار محمدعلي شاه در محمدآباد است. اين موضوع در هيچ يک از منابع تاريخي پيدا نميشود. دوستان ما در ناور مصاحبههايي با بزرگان محمدآباد داشتند و چنين ادعايي کردند. از جمله اقدامات مثبت اهالي محمدآباد در سيل ساليان اخير بود. در روستاي محمدآباد روزي هزار و 500 غذا ارائه ميشد. اهالي اين روستا خانههايشان را براي اسکان سيلزدگان خالي ميکردند. اگرچه که روزنامه گلشن مهر و ديگر نشريات گزارشاتي در اين باره منتشر کردند، اما ناور به طور جامعتر فعاليتهاي محمدآباد در سيل سال 1398 را پوشش داد. بازتاب اين مطلب در نشريهها در راستاي منافع ايران است. کساني که به دنبال تفرقهافکني هستند، از اين امر متضرر ميشوند. اگر به تماميت ارضي و وحدت ملي ميانديشيم، بايد به اين قبيل موضوعات توجه کنيم.
گفتني است که اين نشست در پايان با همفکري حضار و اظهار نظراتي درباره فعاليتهاي ناور و حمايت از نشريات و اهالي فرهنگ محمدآباد همراه بود.