مجتبي مينوي


یاددداشت اول |

 احسان مکتبي

 

ما ايرانيان بسياري از اوقات نمي انديشيم که ميراث دار چه سرمايه بزرگي بوده و هستيم. بسياري از اوقات تامل نمي کنيم که در کجاي تاريخ وجود ايستاده ايم  و اينجا که به ثبات رسيده ايم، بر دوش کدام بزرگان ايستاده ايم، بسياري از اوقات اصولا فکر نمي کنيم. گاه اگر بينديشيم چنان به روزمره گي در افتاده ايم که از خود شرمنده مي شويم، سن و سال خود را با بزرگاني چون فردوسي و سعدي و خيام و ... قياس کنيم و سپس بينديشيم که آنها در کجاي هستي ايستاده بودند و ما کجا.

 جناب سعدي مي فرمايد:

 اي که پنجاه رفت و در خوابي             مگر اين چند روزه در يابي

خجل آن کس که رفت و بار نساخت      کوس رحلت زدند و کار نساخت ...

او در پنجاه سالگي بوستان و گلستان را خلق کرد  اما من و شما در پنجاه سالگي براي ايران چه کرده ايم؟

يا جناب فردوسي بزرگ که آنقدر بزرگي و شکوه با خود دارد که راست قامت ترين انسانها در برابرش کوچک مي نمايند وقتي در ميانه شاهنامه بزرگش مي فرمايد:

يکي ميوه داري بماند زمن     

که بارد همي بار او بر چمن

از آن پس که پيمود پنجاه و هشت      به سر بر فراوان شگفتي گذشت ( آغاز داستان سياوش)

و نشان مي دهد در پنجاه و هشت سالگي تمام وجود خود را براي فرهنگ و اعتلاي ايران گذاشته است و آنگونه که در ابيات واپسين شاهنامه مي سرايد که:

دو چشم و دو گوش من آهو گرفت          تهيدستي و سال نيرو گرفت ( آهو به معناي عيب )  

و ادامه مي دهد:

ازو يادگاري کنم در جهان

که تا هست مردم نگردد نهان....

و در آن از تنگدستي و کهنسالي شکوه مي کند و آرزو دارد اين نامه باستان را به اتمام برساند در کجاي تاريخ ايستاده است و من و شما کجا. اين چنين بزرگاني علاوه بر گذشته  در تاريخ معاصر ايران  هم داشته ايم  که تمام وجود خود را وقف فرهنگ و اعتلاي ايران کرده اند نمونه آن را مي توان در مجتبي مينوي، پرويز ناتل خانلري، محمد علي فروغي و بسياري ديگر  جست و درباره آنها سخن گفت و شنيد...

مجتبي مينوي

ششم بهمن ماه سالروز درگذشت مجتبي مينوي است که از قضا نسبش به استرآباد مي رسيد، او که نوشته بود اگر به اندازه بال پشه اي به تمدن و فرهنگ ايران خدمت کرده باشم پس زندگاني من بيهوده نبوده است و از خود دهها مقاله، کتاب، تاليف و تصحيح بر جاي گذارد و تمام عمر خود را وقف خدمت به ايران و فرهنگش کرد  و در ششم بهمن ماه از دنيا رفته است، تا امروز من و شما در برابر فرهنگهاي غريبه اي که بر ما مي تازند دست خالي نباشيم و بدانيم که اعقاب ما انسانهايي فرهيخته، صاحب تمدن و فرهنگ بوده اند و جايگاه خود را در تاريخ مي شناخته اند، جداي از آثار اين استاد فرزانه  اين روزها کتابخانه ماندگار استاد مجتبي مينوي هم به مدد يکي ديگر از خدمتگزاران فرهنگ اين ديار کهن  يعني جناب دکتر محمد دهقاني، مترجم صاحب نام و پژوهشگر قابل کشورمان ساماني يافته است. به اين خاطر و به دليل يادآوري زندگي و خدمات استاد مينوي  مقاله اي از استاد دکتر محمد دهقاني در صفحه مياني گلشن مهر منتشر شده است. اميد که بخوانيد و در اعتلاي فرهنگ اين آب و خاک بکوشيد.     

 

صاحب امتياز