موسيقي و آسيب هاي اجتماعي
روانشناسی |
کافيست نگاهي به آمار هاي آسيبهاي اجتماعي بيندازيم. مو به تنمان سيخ ميشود. باور کردن اينکه در زير پوست شهر چه فجايعي در جريان است براي من که يک روانشناس هستم بسيار سخت است چه برسد به ديگران.
پس گاهي انکار شايد بهترين راه مقابله به نظر برسد.
متاسفانه هميشه گفته ام اگر جلوي رشد موذيانه آسيبهاي اجتماعي را نگيريم ديگر فرزند هيچکس در امان نيست.
تمام کساني هم که فکر ميکنند فرزند پروي بي نقصي دارند دچار بحران خواهند شد.
شايد گل کشيدن دخترها را در پارک و انتهاي کوچه هاي بن بست نديده باشيد، اما بحران هويت شان، احساس پوچي و افسردگي شان و ميل به خودکشي شان را حتما ديده يا شنيده ايد.
تمام مدت که در سالن نشسته بودم به اين فکر ميکردم اين حجم از شادي و اميد سزاوار تک تک دختراني ست که ميخواهند الگويي از داخل کشور عزيزمان ايران داشته باشند اما تا کنون نديده اند، نداشته اند.
لاجرم روي آوردند به الگوهاي خارجي.
بحران هويت از همين جا شکل ميگيرد وقتي من ندانم به اين سوال که من کيستم ؟ من به چه کسي قرار است تبديل شوم؟ پاسخ بدهم.
در ميان جمعيت شادي و تشويق مادران، تشنگي آنها براي ديده شدن فرزند شان از راهي سالم را نشان ميداد.
مادراني که دختري روي سن زير نورهاي اميد داشتند که خوش به حالشان، اما مادراني که دخترشان گمشدهي راه هاي تارک ترديد و محدود بودند، چه کشيدند. همه با هم آرزو ميکردند کاش دختر من هم آنجا بود.
اگر به نوجوانان مان راه سالم براي رشد و ديده شدن را بدهيم کمک بسيار زيادي کرديم در شکل گيري خودپندارهي مثبت شان، خودپنداره کارآمد و مفيد براي جامعه، اگر به نوجوانان مان الگوي اخلاقي براي پيشرفت بدهيم کمک بسياري کرديم که به نجات آنها از سرگرداني در فضاي مجازي. و چه راهي بهتر از بستر امن فرهنگ و هنر زير سايه اساتيدي که امتحان شان را پس داده اند. اين بار همه با هم براي تزريق اميد و عشق به جامعه قدمي برداريم.
مثل حضور پرشور و انگيزه بخش بانوان آواي مهرباني...
شايد همين آوا از ما به جا بماند و بس.
صنم طالبي - روانشناس حوزه کودک ونوجوان
صلح پايدار