جانبازان و روز آنها
یاددداشت اول |
■ با مسووليت سردبير
اين روزها را به ميمنت فرخنده زادروز جناب جوانمردي و معرفت ابوالفضل (ع) روز جانباز نام گذاشته اند. حقيقت آن است که نزديک به 40 سال از جنگ رفته است و بسياري از نسل امروز خاطره اي از آن شهادت ها و رشادت ها ندارند، بازي سياست متفاوت شده است و دشمنان، دوست شده اند و دوستان، دشمن و البته در اين ميان توضيح آنچه گذشته است نيز براي نسل جوان، بسي صعب و سخت است، شهدا دير سالي است رفته اند، نامهايشان تنها بر سر کوچه و معابر و يا اسمي در ميان بچه هاي فاميل ماندگار شده است و بقيه امور را هم خود بهتر مي دانيد، اما با همه تغيير و تحولات و فراز و نشيبها برخي امورات هيچ تغييري نکرده اند که حتي مي توان گفت نه تنها از شدت آنها کاسته نشده است بلکه بر آنها افزون شده است و آن عبارت است از جراحت و صدمه هايي است که جانبازان جنگ تحميلي در بدن خود از دفاع مقدس به يادگار دارند. آنها که شب همه شب تا صبحگاه با سرفه هاي تلخ شيميايي هم خود عذاب مي کشند و هم خانواده هايشان، آنها که موج هاي انفجار روح و روان آنها را در هم شکسته است و هنوز در بند آن امواج سهمگين هستند و نتوانسته اند از پس اين همه سال سلامت خود را باز يابند، آنها که دست و پايشان را داده اند و سالهاست که با بدن رنجور و نحيف توان تمشيت خود را ندارند. باري همه چيز تغيير کرده است اما آنچه هيچ تغييري در آن اتفاق نيفتاده است، درد و رنج جانبازاني است که به خاطر دردها و شايد اين روزها حرفها و طلب کاري هاي ديگران روزي هزار بار از خداوند طلب مرگ مي کنند و ما کجا مي توانيم درک کنيم که گذر روزگار با درد و رنج و شايد بدون بضاعت مالي و گرفتاري هاي اقتصادي و ناتواني در پاسخگويي به خانواده و فرزندان چه حس و حالي را مي تواند براي انسان داشته باشد. آن چنان که جناب سعدي مي فرمايد:
خفته خبر ندارد سر در کنار جانان
کاين شب دراز باشد بر چشم پاسبانان
اين روزها کمي به آنها بينديشيم و به راه طي شده فکر کنيم.