بيم و اميد بيمه - 2


پیام شهروندان |

بيمه در واقع نوعي پشتيباني و حمايت از اقشار ضعيف جامعه در برابر حوادث و وقايع است و به عبارتي ديگر قراردادي مالي‌ست که فرد در ازاي پرداخت مبلغي به شرکت بيمه در برابر خسارات جاني و مالي حمايت مي‌شود.

بيمه‌ي پزشکي چون با جان و حيات انسان رابطه‌ي مستقيم دارد بايد تحت پوشش دولت يا زير نظارت دقيق و مستقيم آن برقرار شود تا افراد اجتماع فارغ از وضعيت اقتصادي بتوانند از درمان‌هاي پايه تا تخصصي بهره‌مند شوند. اين نظارت دقيق و مستمر سبب مي‌شود تا هزينه‌هاي درمان براي مردم کاهش يابد و از سودجويي و افزون‌طلبيِ بيمارستان‌ها و شرکت‌هاي دارويي جلوگيري شود، اما متأسفانه سال‌هايي چند است که شرکت‌هاي بيمه به حال خود رها شده‌اند و نظارتي درست بر آن اعمال نمي‌شود. صرف‌نظر از پوشش بيمه‌اي ناقص که بسياري از خدمات درماني را شامل نمي‌شود، در پرداخت مطالبات پزشکان و داروخانه‌ها و بيمارستان‌ها چنان تعللي صورت مي‌گيرد که امروزه هزينه‌ي درمان بار ماليِ سنگيني بر مردم ايجاد مي‌کند و علاوه بر آن فساد حاکم بر برخي شرکت‌هاي بيمه و ناکارآمديِ نظام اداري، بيمه‌ي پزشکي را از اهداف اصليِ خود دور کرده است چنان‌که امروز مي‌بينيم برخي از داروخانه‌ها و پزشکان و بيمارستان‌ها از پذيرش بيماران بيمه‌اي خودداري مي‌کنند.

در شرايط اقتصاديِ امروز که همه‌ي شرکت‌ها به دنبال هزينه‌ي کم‌تر و سود بيش‌تر هستند، وظيفه‌ي اصليِ دولت پوشش بيمه‌ايِ افراد جامعه است و بر همين اساس بايد تمام شرکت‌هاي بيمه تحت پوشش دولت باشند يا دست‌کم نظارت دقيقي بر آنان اعمال شود. چرا پرداخت مطالبات بسياري از پزشکان و داروخانه‌ها و بيمارستان‌ها با چندين و چندماه تأخير صورت مي‌گيرد؟ ميزان دقيق يارانه‌هاي دولتي براي بخش‌هاي پزشکي چه‌قدر است و چرا به‌موقع پرداخت نمي‌شود؟ چه کساني از اين‌همه تأخير سود مي‌برند؟

چرا پوشش بيمه‌اي ناقص است؟ چرا برخي از درمان‌هاي ضروري يا اصلاً تحت پوشش نيستند يا تنها درصد ناچيزي از هزينه‌ها را پرداخت مي‌کنند؟ چرا تماميِ هزينه‌هاي درمانيِ بيماران سرطاني که نياز به داروهاي خاص دارند تحت پوشش بيمه نيست؟  چرا بين بيمه‌هاي دولتي و خصوصي تبعيض برقرار است. کارگران کم‌درآمد با بيمه‌ي تأمين اجتماعي معمولاً خدمات پايين‌تر و کم‌کيفيت‌ دريافت مي‌کنند، اما شرکت‌هاي بيمه‌ي خصوصي خدمات بهتري ارائه مي‌دهند. چرا يک بيمار با بيمه‌ي تأمين اجتماعي براي يک عمل جراحيِ ضروري بايد ماه‌ها در انتظار بماند، اما اگر تحت پوشش يک شرکت خصوصي باشد با بهترين کيفيت و در کوتاه‌ترين زمان ممکن تحت درمان قرار مي‌گيرد؟

در گذشته سطح پوشش بيمه بسيار محدود بود و تنها اقشار خاصي آن‌هم فقط در شهرهاي بزرگ از آن بهره‌مند بودند، اما کيفيت درمان بسيار بالا بود، اما امروز به‌رغم پوشش بيش‌تر بيمه و برقراري بيمه‌ي همه‌گاني، کيفيت بسيار پايين آمده که دليل عمده‌ي آن سودجوييِ شرکت‌هاي بيمه و پرداخت نشدن به‌موقع مطالبات پزشکان و داروخانه‌ها و بيمارستان‌ها از سوي شرکت‌هاي بيمه است و همين موضوع در برخي مواقع همه‌ي هزينه‌هاي سنگين درمان را که روزبه‌روز سنگين‌تر مي‌شود بر دوش مردمي گذاشته است که دست‌شان از همه‌جا کوتاه است و فريادرسي ندارند.

اگر از انصاف نگذريم امروز نسبت به قبل بيمه سراسر کشور را نسبتاً تحت پوشش قرار داده است، اما ناکارآمدي‌ها و نيز رانت‌خواري و عدم نظارت دقيق و مستمر دولت و سودجويي و افزون‌طلبيِ شرکت‌هاي بيمه سبب عدم رضايت بسياري از بيمه‌شده‌گان است. در گذشته بسياري از داروها از کشورهاي پيشرفته از جمله از اروپا وارد کشور مي‌شد و قيمت ثابتي نيز داشت و در دسترس همه بود، اما امروز عمده‌ي داروهاي موجود از توليدات داخلي‌ست که کيفيت مناسبي ندارند و همين داروها با کيفيت پايين روزبه‌روز هم گران‌تر مي‌شوند و خصوصاً اگر بيماري نياز به داروي خاصي داشته باشد هم بايد هزينه‌ي بيش‌تري بپردازد و هم گاهي در صف انتظار براي دريافت آن قرار بگيرد و چه بسا بيمار بميرد  و هنوز نوبتش نرسيده باشد!

يکي از دوستان تعريف مي‌کرد که دچار ديابت است. اگر هرسه‌ماه به درمان‌گاه مراجعه کند براي تمديد داروها، مراجعه‌اش بي‌هزينه است، اما اگر دو سه روز زودتر مراجعه کند حتماً بايد مبلغي بابت ويزيت دکتر بپردازد. خب، مگر دارو نقل و نبات است که گيرنده اصرار بر دريافت آن داشته باشد. شايد اين بيمار با مشکلي در رابطه با بيماري‌اش برخورد کرده باشد. حتماً بايد آن‌قدر درد بکشد و ناراحتي را تحمل کند تا قرار سه‌ماهه سر برسد؟

همين بيمار تحت پوشش بيمه‌ي تکميلي هم قرار دارد. اگر هر سه ماه براي آزمايش برود مشکلي نيست، اما اگر کمي زودتر برود بايد بخشي از هزينه‌ي آزمايش را از جيب بپردازد. چرا؟ شايد اين بيمار دچار نوسان قند شده باشد و پزشک هم داروهاي جديدي تجويز کرده باشد. آيا نبايد اين امکان برايش فراهم باشد که بتواند اثر و نتيجه‌ي داروهاي جديد را با آزمايش ببيند و به پزشک اطلاع دهد؟ شايد نياز باشد داروها عوض شود. شايد آن داروها عوارض مخربي براي سلامتيِ بيمار داشته باشد. کدام عقل و انصافي حکم مي‌کند که همه‌ي مصيبت‌ها  عوارض را به زمان گره بزنيم؟ بسياري از داروهاي تقويتي و ويتامين‌ها تحت پوشش بيمه نيستند. اين موضوع شايد تا حدي قابل توجيه باشد، اما چرا دارويي که به تشخيص پزشک براي درمان يا کنترل بيماري لازم است به صرف وارداتي بودن تحت پوشش بيمه نيست؟ يعني چون دارو وارداتي‌ست بيمار بيچاره يا بايد درد بکشد يا از جيب مبارک هزينه کند؟ آخر با کدام درآمد؟ وقتي تورم بالاي 40 درصد است و اضافه حقوق روي 20 درصد و گاهي هم کم‌تر؟ پس بيمه چه‌کاره است؟ اصلاً فلسفه‌ي بيمه چيست؟ مردم را تنها نگذاريد اگر...

 

يک مخاطب  گلشن مهر