تعامل و تقابل
یاددداشت اول |
■ احسان مکتبي
انسان موجودي است توجيه گر، مي خواهد همه چيز را به نام خود و به کام خود توجيه کند. وقتي در تعامل با تقابل با پديده اي قرار مي گيرد که سود يا ضرري براي خود پيش بيني مي کند، مي تواند روز را شب و شبانگاه را صبحي دلپذير نشان دهد، چنين موجودي وقتي در بازي قدرت قرار مي گيرد و تارهاي نامرعي قدرت او را در حصار خود مي گيرند، پيچيدگي و توجيه گريش بارها افزون مي شود و آنگاه اگر ديديد يا شنيديد که انساني، کشتار، جنگ و نيستي را توجيه کرد و به صلح و دوستي و آشتي بي توجه بود، نبايد تعجب کنيد، زيرا انسان گرفتار قدرت و منفعت است، به همين خاطر است که صاحبان قدرت بايد مداوم در حصار قدرتي برتر از خود قرار گيرند تا حق ديگران را ضايع نکنند. انسان اسير منفعت و قدرت، براي حفظ جايگاه و منزلت خود همه چيز را توجيه و تحريف مي کند، تاريخ را به گونه اي بازخواني مي کند که او را به مقصد برساند، دين را به گونه اي درک مي کند که در آن انسان جايگاهي نداشته باشد، او تلاش مي کند که براي آنچه که خود مي خواهد مباني اخلاقي، مذهبي و شرعي فراهم کند و البته تاريخ مملو از چنين داستان هايي است و تنها راه اصلاح يا جلوگيري از اين فرايند نيز بازخواني دقيق و درست اتفاقات تاريخي در زمان خويش و تکرار بازخواني انساني و اخلاقي از حوادث و متون تاريخي است . بر اين اساس بايد به جماعتي که اينک عليرغم خواست حاکميت و اکثريت ملت هم چنان به بهانه هاي مختلف به دنبال تکرار شعارهاي بدون پشتوانه اند و علاقمند به استمرار تحريم و نزاع با دنيا هستند، گفت: البته مي دانيم که از گفت و گو و ارتباط موثر با دنيا چيزي عايد شما نمي شود اما در همان حال يقين داريم که بدون توسعه روابط مبتني با احترام و بدون ارتقاي جايگاه ملت ايران در افکار عمومي جهان نيز چيزي به انبان خالي ملت اضافه نخواهد شد. ما به خوبي مي دانيم منافع درازمدت و قدرت ملت در استمرار ارتباط سازنده با جهان است و بدون تعامل با جهان ما از جغرافيايي ذهني دنيا کنار گذاشته مي شويم، بنابراين راه گفت و گو و تعامل را هيچگاه نبايد بست تا در شرايط پيچيده دنياي امروز ملت ايران به آنچه مستحق آن است نائل شود.
صاحب امتياز