جامعه دانشگاه وتحول
یادداشت |
■ ابوالفضل حاجي ملاحسيني
■ سيد حميد موسوي
در طول تاريخ، دانشگاهها به عنوان بخشي از جامعه، همواره نقشهاي متفاوتي را بر عهده داشتهاند. اين تحولات تاريخي به اصطلاح نسلهاي مختلف دانشگاه معروف است که شامل دانشگاههاي آموزشمحور (نسل اول)، پژوهشمحور (نسل دوم)، کارآفرينمحور (نسل سوم) و اجتماعمحور/تحولآفرين (نسل چهارم) ميشود. هر يک از اين نسلها با توجه به شرايط زماني و نيازهاي جامعه، تمرکز خاصي را در حوزههاي آموزش، پژوهش، کارآفريني و حل مسائل اجتماعي دنبال کردهاند. امروزه، در شرايطي که بحرانهاي جهاني مانند تغييرات اقليمي، ناامني غذايي و بحرانهاي زيستمحيطي، جوامع را به چالش کشيدهاند، نقش دانشگاهها به ويژه در حوزه علوم کشاورزي و منابع طبيعي، اهميت بيشتري يافته است. اين دانشگاهها نه تنها بايد به عنوان مراکز علمي عمل کنند، بلکه بايد به عنوان بازوي عملي و مشاورهاي جامعه، در حل مسائل مرتبط با تأمين امنيت غذايي، حفاظت از محيط زيست و توسعه پايدار فعاليت کنند. در ادامه، به تلفيق اين دو موضوع - نسلهاي دانشگاهي و انتظارات جامعه از دانشگاههاي علوم کشاورزي و منابع طبيعي - پرداخته ميشود.
دانشگاه نسل اول: آموزشمحور
در اين نسل، تمرکز اصلي بر انتقال دانش و تربيت نيروي انساني متخصص بود. دانشگاههاي قرون وسطي مانند دانشگاه بولونيا و آکسفورد، نمونههايي از اين نوع دانشگاه هستند که در رشتههاي سنتي مانند فلسفه، الهيات، پزشکي و حقوق فعاليت ميکردند.
دانشگاه فردوسي مشهد که در سال 1334 تأسيس شد، ابتدا به عنوان يک مرکز آموزشي عمل ميکرد. تمرکز اصلي اين دانشگاه بر انتقال دانش و تربيت نيروي انساني متخصص در رشتههاي سنتي مانند ادبيات، علوم انساني و حقوق بود. در اين دوره، دانشگاهها بيشتر به عنوان مراکزي براي آموزش نظري شناخته ميشدند و پژوهشهاي علمي و کاربردي نقش کمتري داشتند.امروزه، اين نقش در دانشگاههاي علوم کشاورزي و منابع طبيعي به آموزش روشهاي نوين کشاورزي و مديريت منابع طبيعي تبديل شده است. جامعه انتظار دارد که اين دانشگاهها، با ارائه برنامههاي آموزشي کاربردي، به کشاورزان و جوامع محلي در افزايش بهرهوري و کاهش ضايعات کمک کنند. به عنوان مثال، آموزش استفاده از فناوريهاي مدرن مانند کشاورزي دقيق و سيستمهاي آبياري هوشمند، از اولويتهاي اين حوزه است.
دانشگاه نسل دوم: پژوهشمحور
با ظهور دانشگاههاي مدرن در قرن نوزدهم، نقش دانشگاهها از صرفاً آموزش به توليد علم و گسترش مرزهاي دانش تغيير کرد. اين تحول تحت تأثير مدل هومبولتي در دانشگاههاي آلمان شکل گرفت و به تأسيس آزمايشگاهها و پژوهشسراي تخصصي انجاميد.
دانشگاه صنعتي شريف که در سال 1344 تأسيس شد، به عنوان يکي از دانشگاههاي پيشرو در زمينه پژوهشهاي علمي و فناوري در ايران شناخته ميشود. اين دانشگاه با تأسيس آزمايشگاهها و مراکز تحقيقاتي، نقش مهمي در توليد علم و گسترش مرزهاي دانش ايفا کرده است. مقالات علمي، پروژههاي تحقيقاتي و همکاري با صنعت از ويژگيهاي برجسته اين دانشگاه است.در حوزه علوم کشاورزي و منابع طبيعي، اين نقش به تحقيقات کاربردي مانند توليد بذرهاي مقاوم به خشکي، مديريت پايدار آب و مهار بيابانزايي تبديل شده است. جامعه امروز انتظار دارد که دانشگاهها با اجراي پروژههاي پژوهشي، به حل چالشهاي محيط زيستي و زيستمحيطي کمک کنند. براي مثال، احياي جنگلها و توسعه سيستمهاي کشاورزي مقاوم به تغييرات اقليمي، از جمله اقداماتي است که از اين دانشگاهها انتظار ميرود.
دانشگاه نسل سوم: کارآفرينمحور
در اين نسل، دانشگاهها به عنوان مراکز نوآوري و کارآفريني شناخته ميشوند که با تجاريسازي دانش و ارتباط با صنعت، نقش فعالي در اقتصاد دارند. ايجاد شرکتهاي دانشبنيان، مراکز رشد و پارکهاي علم و فناوري از ويژگيهاي اين نوع دانشگاه است.
دانشگاه صنعتي اميرکبير در سالهاي اخير به عنوان يکي از دانشگاههاي کارآفرينمحور در ايران شناخته شده است. اين دانشگاه با ايجاد شرکتهاي دانشبنيان، مراکز رشد و پارکهاي علم و فناوري، نقش مهمي در تجاريسازي دانش و ايجاد فرصتهاي شغلي ايفا کرده است. پروژههايي مانند طراحي و توسعه فناوريهاي نوين در حوزههاي مختلف مهندسي و علوم، نمونههايي از فعاليتهاي کارآفرينانه اين دانشگاه هستند.
در حوزه علوم کشاورزي و منابع طبيعي، اين نقش به ايجاد استارتآپهاي مرتبط با کشاورزي دقيق، بيوتکنولوژي و مديريت منابع طبيعي تبديل شده است. جامعه انتظار دارد که دانشگاهها با تبديل پژوهشها به محصولات و خدمات قابل اجرا، شکاف بين علم و صنعت را پر کنند. براي مثال، راهاندازي پارکهاي فناوري در حوزه کشاورزي و محيط زيست، گامي مؤثر در اين مسير خواهد بود.
دانشگاه نسل چهارم: اجتماعمحور/تحولآفرين
در اين نسل، دانشگاهها به عنوان نهادهايي عمل ميکنند که به حل مسائل اجتماعي، حکمراني دادهها و پايداري ميپردازند. اين دانشگاهها نگاهي جامع به تأثيرگذاري فرهنگي، اجتماعي و زيستمحيطي دارند.
دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي گرگان در راستاي رسيدن به دانشگاههاي نسل چهارم، اقداماتي از جمله اجراي پروژههايي که به مديريت پايدار منابع آب، مهار بيابانزايي و ... کمک کنند را در دستور کار خود قرارداده است.جامعه انتظار دارد که دانشگاهها به مسائلي مانند توزيع عادلانه منابع آب، حقوق کشاورزان خردهپا و نقش زنان در توسعه پايدار توجه ويژهاي داشته باشند. به همين دليل، دانشگاهها بايد با برگزاري پويشهاي آگاهيبخشي درباره مصرف مسئولانه منابع و حمايت از گروههاي محروم، به ارتقاي سطح آگاهي جامعه کمک کنند.
جمعبندي
دانشگاهها به عنوان نهادهايي که با تحولات تاريخي همراه بودهاند، همواره نقشهاي متفاوتي را در جوامع ايفا کردهاند. امروزه، در شرايطي که بحرانهاي جهاني مانند تغييرات اقليمي و ناامني غذايي، جوامع را به چالش کشيدهاند، دانشگاههاي علوم کشاورزي و منابع طبيعي بايد به عنوان نهادهايي عمل کنند که نه تنها علم توليد ميکنند، بلکه به حل مسائل اجتماعي و زيستمحيطي نيز کمک ميکنند. اين امر تنها با همکاري سهجانبه دولت، بخش خصوصي و جوامع محلي ممکن خواهد بود. آينده پايدار، نيازمند دانشگاهي است که پا به ميدان عمل بگذارد و به عنوان حلقه اتصال علم، فناوري و مردم عمل کند.
کارشناسان کارآفريني