منصف باشيم
یادداشت |
مهدي سيف حسيني
واقعيت اين است که در سالهاي اخير حاکميت آنچنان رکود و ناترازي و نارضايتي در جامعه ايجاد کرده که اگر چند کار خوب هم کرده باشد، انسان جرات نمي کند در مورد آن مطلب بنويسد، زيرا فورا مارک طرفداري از نظام به نويسنده زده مي شود و جبهه اي از مخالفان شکل مي گيرد که انسان را از تمجيد حاکميت منصرف کرده و عطايش را به لقايش مي بخشد. اما بياييم کمي منصف باشيم و به خودمان به عنوان يک ملت نگاه کنيم. آيا ما مردم همه کارهايي که مي کنيم درست و در جهت رشد و ارتقاء جامعه است؟ طبيعي است که بسيار از تلاش ها و فريادها در جهت حقيقت که با آن به ناحق برخورد مي شود، اما آيا کارهاي ما به تمامي به عنوان يک شهروند درست است؟ مي خواهم بگويم که حفظ منابع ملي و حفظ محيط زيست زندگي، رفتار متقابل و ارتقاء اخلاق اجتماعي و موارد ديگر که در اختيار خودمان است، چرا در اجراي آنها کوتاهي مي کنيم؟ اگرچه معتقدم که ملت ايران از آنچنان رشد و آگاهي برخوردار است که تلاش براي بهتر شدن محيط به منظور بهتر زندگي کردن انجام مي دهد، اما من وقتي فرياد بسياري از کارشناسان را در مورد کمبود آب مي شنوم، مي بينيم واقعا اين کم لطفي است که ما تمام مشکلات را به گردن حاکميت بياندازيم اما سرانه مصرف آب کشور دو برابر جاهاي ديگر باشد. وقتي کارشناسان مي گويند اگر روزي يک ليوان آب صرفه جوئي شود 000/000/17 ليتر ذخيره آبي صورت خواهد گرفت، اين براي شهروندان کار دشواري است. به گفته ناسا ايران دوره خشکسالي را مي گذراند که شدت آن به حدي است که کشاورزي اين کشور در معرض نابودي قرار گرفته و در آينده، ايران تبديل به وارد کننده محصولات زراعي خواهد شد. پس آيا بهتر نيست ما در مصرف آب (اين منبع کمياب حيات) صرفه جويي کنيم و موقع شستن ظرف، حمام رفتن، لباس شستن، مسواک زدن، وضو گرفتن، شستشوي اتومبيل و ... به ارزش اين آب که مايه حيات است، بيانديشيم؟ موارد ديگر نيز حفظ محيط زيست است. به هر کجا که مي رويم از خود زباله تلمبار مي کنيم و آنچنان با گستره حيوانات موذي به گسترش بيماري ها دامن مي زنيم که نهايت ندارد. بهتر نيست بطري هاي نوشابه و زباله هاي فاسد شدني را جمع آوري کرده و در زباله دان بريزيم؟ يا هنگامي که ورود به منابع طبيعي و جنگل ها مي کنيم، در حفظ نهال ها و درختان کوشا باشيم و به اينهمه پارچه نويسي و تابلو که مي نويسند (آتش روشن نکنيد) توجه کنيم؟ آيا نمي دانيم که جنگل هاي اين کشور ظرف اين چند دهه بر اثر بي توجهي رو به نابودي مي رود؟ اگرچه محيط بان هاي خودکار در حفظ محيط بخصوص گونه هاي ناياب گياهي و يا جانوران در مناطق کوهستاني بسيار تلاش مي کنند، اما اين چه ميلي هست که مي خواهد يک آهو و يا گوزن را شکار کرده و طبيعت را از چرخه توليدات گياهي و جانوري به انقراض بکشاند؟ باشد که همه دلسوزان در رعايت بسياري از مسائل که در توان ماست حمايت کنند. زيرا به هر حال ما محکوم به زيستن در ايران هستيم. لذا حداقل کاري را که مي توانيم انجام دهيم، حفظ محيط و منابع ملي است که بايد براي آيندگان که فرزندان ما هستند، بگذاريم و به آن شجاعان که در مقابل سوءاستفاده برخي قدرتمندان از اين منابع و محيط، ايستادگي و افشاگري مي کنند درود مي فرستيم و براي ايجاد شرايطي مناسب براي يک زندگي زيبا فقط مي توانيم دعا کنيم.