يادداشتي براي بيمارستان صياد شيرازي گرگان


یادداشت |

 حسين ضميري

 

اماکن درماني، فضاهاي اجتماعي، پزشکي و رواني خاصي هستند که نياز دارند تا به صورت کاملاً حرفه‌اي به آنها پرداخت. يک فضاي پزشکي شبيه بيمارستان، با سه مخاطب خاص و تفکيک شده  سر و کار دارد:

1- تيم پزشکي و درمان شامل: کارمندان، خدمه، پرستاران و پزشکان

2- بيماران: چه بستري و چه اورژانسي و سرپايي

3-  همراهان و ملاقات کنندگان

براي هر سه مورد فوق مي‌بايست در مدت مراجعه به فضاي پزشکي، برنامه ويژه‌اي را تدوين، تنظيم و به اجرا رسانيد. امکانات پزشکي به حد لازم و کافي مي‌بايست موجود باشد تا هم کادر درمان و هم بيمار و همراه ايشان  با فراق بال و بي‌هيج استرسي، طول درمان را گذرانيده و با سلامت جسم و روح، از آن فضا خارج شوند. در بيمارستان‌هاي عمومي تحت نظارت دولت کمبود امکانات، کمبود اعتبارات، ناتواني در مديريت بخش‌هاي عمومي و خاص و ... باعث مي‌گردد تا قبل از مداواي جسم بيماران، روان هر سه دسته نام برده شده به هم بريزد. وقتي همه با هم از موقعيت پزشکي فوق، احساس نارضايتي کرده و دسترسي هاي ساده به حداقل ها را هم ندارند؛ شاهد بروز سردرگمي، ناهنجاري و به هم ريختگي واضحي مي‌شويم. کمبود پرسنل متخصص و مديران آگاه، کسري اعتبار و عدم پشتيباني لازم و کافي از سوي دانشگاه علوم پزشکي استان، روان جامعه ي مخاطب اين فضا را دچار فرسايشي مي‌کند که همه و همه در آن غرق مي‌شويم. وقتي وارد بيمارستان صياد شيرازي گرگان مي‌شويم، در وهله نخست فضايي زيبا با حياطي پر از گل و بلبل را مشاهده مي‌کنيم. اما پس از ورود از همان اورژانس گرفته تا بخش‌هاي ديگر، شاهد نارضايتي همگاني هستيم. پرسنل از کمبود دستمزد واقعي مي‌نالند و اين کسري حقوق  در ارائه بهينه ي خدمات آنها به بيماران و همراهان ايشان، تاثيري به سزا مي‌گذارد. صد البته ضمن قدرداني از زحمات شبانه روزي کادر درمان بيمارستان صياد شيرازي، بر آن شدم تا پرسش‌هايي را به عنوان يک شهروند آگاه - که بارها و بارها در آن مجموعه به عنوان همراه بيماري يا عيادت کننده مراجعه کردم - داشته باشم. اميدوارم تا مديريت زحمتکش بيمارستان اين سطرها را به عنوان ذره بيني حساس و مطالبه گر  در نظر گرفته و همگام با مسئولين دانشگاه علوم پزشکي به رفع نواقص آن بپردازند.

1 - محيط بيمارستان صياد شيرازي گرگان به علت قرارگيري بيمارستان در کوريدور بلوار صياد ظرفيت مراجعه اين حجم از بيماران و همراهان محترم و دردمند را ندارد. با نگاهي سطحي به بخش اورژانس و ديدار بيماران بستري شده بر روي برانکارد و گاهي اوقات در کف راهروها، در مي يابيم که نبود تخت خالي در بخش هاي بيمارستان،  باعث انباشت بيماران در اورژانس مي شود. در اين بيمارستان از روي ناچاري مجبور به ترخيص بيماران بخش‌ها قبل از انجام کامل سير درمان شده‌اند تا بتواند بيماران را از بخش اورژانس به بخش‌هاي داخلي بيمارستان منتقل کنند. اين اقدام تحقيرآميز به جسم و روان بيمار، همراه و کادر درمان  آسيب فراواني وارد مي کند.

2- بيماران بسياري از شهرهاي ديگر استان به اين بيمارستان مراجعه کرده و در آن بستري مي‌شوند. هيچ تمهيد لازمي براي اقامت شبانه روزي همراهان آن ها  در اطراف بيمارستان انجام نشده و ما شاهديم که همراهان با وضع اسفباري در اطراف بيمارستان براي چند روزي سکونت داشته و دارند. اين موضوع به خودي خود، به زيبايي شهر گرگان، آسيب وارد مي کند. ناهنجاري رواني و بصري بوجود آمده، بازتاب اجتماعي ناخوشايندي را براي اين بيمارستان با اعتبار و همچنين  شهر گرگان - به عنوان مرکز استان گلستان-  رقم مي‌زند.

3- در صورت امکان مسئولين محترم دانشگاه علوم پزشکي گلستان به صورت شفاف و روشن  مبلغ تخصيص يافته و اعتبار بيمارستان صياد شيرازي را در سال جاري به تفکيک، در يک نشست خبري اعلام کنند تا همه آحاد جامه از آن با خبر باشند. تخصيص اعتبارات و ارقام شنيده شده از سوي مسئولين دانشگاه، با ميزان ارائه خدمات بهينه به کادر درمان، بيماران و همراهان گرانقدر؛ همخواني ندارد - و شايد اين گونه به نظر مي‌آيد.

4- شهرداري گرگان نيز گويا هيچ برنامه خاصي براي تسهيل گري ترافيکي، پارکينگ کافي و احداث فضاهاي مناسبِ همراهان بيمار در بيرون اين بيمارستان ندارد. هر روزه مشاهده مي‌کنيم که هيچگونه خدمات شهري خاصي به اين مجموعه - تا فاصله‌هاي بسيار زيادي - داده نشده است. لازم است تا در اين خصوص نيز دانشگاه، بيمارستان، فرمانداري و شهرداري گرگان به رفع معضلات بسياري که گريبانگير همه مخاطبين اين مجموعه پزشکي ست، بپردازند.

و اما سخن آخر

حال سوال اين است که چرا مسئولين استاني با اين منابع عظيمي که ماهيانه در اين دانشگاه هزينه مي شود - طبق شنيده ها، قريب هشتصد ميليارد تومان در ماه - فکري به حال اين بيمارستان نمي کنند.

يا شايد منتظرند تا طعم تلخ اين رويه را خداي ناکرده  بچشند  تا به عمق نارسايي هاي آن پي ببرند. اين که راه حل هاي بسياري هست و مسئولين دانشگاه در طول  سال هاي گذشته به جهت بي تجربه گي - نمي خواهم بگويم که از روي عمد - در انجام تدابير لازم که روزانه با جان مردم سرو کار دارد  ناموفق اند ! مثلي هست که علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد. و ما متاسفانه هرروز شاهد وقوع اتفاقات دردناکي هستيم که جان عزيزترين مردم شريف استان، در معرض آسيب هايي ناشي از اين کوتاهي محرز و جدي است. بيماران و همراهان براي درمان و از روي درد و بيماري به بيمارستان مراجعه مي‌کنند. حفظ کرامت انساني، ارائه خدمات مطلوب براي بازگشت سلامت جسم و روان، ايجاد فضاي مناسب به منظور بستري سالم و درست از لحاظ پزشکي - در تمام ابعاد - باعث مي‌گردد تا بيمار و همراه، با جسم و روحي سالم به آغوش خانواده و جامعه بازگردند.‌ لطفاً به ابعاد رواني مراجعين، همراهان و همچنين کادر محترم درمان، پيش از پيش عنايت ويژه داشته و با استفاده از ظرفيت‌هاي بيروني و سرمايه گزاران بخش خصوصي  به عنوان همراهان تندرستي جامعه، همه با هم در کاهش آسيب‌هاي اجتماعي و پزشکي موجود، اقدامي سريع و صحيح  را به انجام برسانيم. بسترسازي لازم و شايسته براي ورود سرمايه‌گذاران عرصه تندرستي روان و جسم بيماران در پيرامون اين مرکز آموزشي خدماتي، به حتم مي تواند  راه درستي براي برون رفت از اين بن بست بوجود آمده باشد.

اميد آنکه مسئولان دانشگاه علوم پزشکي گلستان، اين سطرها را آينه اي براي ديدار و پاسخگويي به خود و جامعه ي هوشيار استان بدانند.

 

فعال اجتماعي