سرمایه گذاری اقتصادی نیست


اقتصادی |

 یادداشت  شنبه شما را خواندم  ، تمام مشکلات و نکته های ضعف را در این عرصه در این یادداشت  دقیقا برشمرده اید و تاکید ورزیده اید، من با یک مثال عینی که تماما شاهد و ناظر بوده ام  را در این باره  بیان می کنم. یکی از بستگان، تمام دوره تحصیلات و مدارج دانشگاهیش را طی کرد و مانند بسیاری جوانان دیگر خانه نشین شد و قید ازدواج را زد. آمد با خرید دو گوسفند، شروع به کار تازه ای کرد که روشن است در شان و جایگاه اونبود. بعد از چند سال دو گوسفند شد ۲۸ راس. یک شب دزدها آمدند و ریز و درشت را جارو کردند و بردند. چند ماه این جوان افسرده بود و ستون روی تراس را بغل میکرد و به نقطه ای خیره می شد و گویی در دنیا نبود. سرانجام دو گوساله خرید وکار را دوباره شروع کرد. دو گوساله را بیش از ده جوانه پرواری کرد. چندی پیش دیدمش و تصمیم داشتم تحسینش کنم و امیدوارش کنم که او زودتر شروع کرد و گفت: جوانه هام خیلی بزرگ وسنگین شدن تصمیم گرفتم بدهم کشتار. همه را بردم و کشتار کردم. ولی هزینه ها و در آمد را برآورد کردم. با اینکه زحمت خودم را محاسبه نکردم،۴۰ میلیون  تومان خسارت داشتم. به نظر ما وشما، این جوان چه باید بکند!؟

 

■  امیر سعادتی

با سپاس وبدرود.