پیام شهروندان


پیام شهروندان |

تا زمانیکه حصارخودساخته تحریم را با مصلحت سنجی مناسب ازسرمان برنداریم صحبت کردن درباره درآمدزایی ازطریق صادرات حرف گزافی است. بعنوان نمونه دربخش مرکبات ،استان گلستان میتواند بهترین درآمدزایی واشتغال آفرینی را ایجادکند ومردمان ما خوب زندگی کنند. درسال گذشته درفصل برداشت یک دلال افغان وارد منطقه بندرگز شد و رونق بازار را زیرو زبرکرد ومتاسفانه ادامه نیافت.چرا نمیتوانیم بازارهای دم دستی افغان وعراق وترکمن وترک را مال خودکنیم؟آیا غیر از بساط خود پهن کرده تحریم میباشد؟

■ احمدعلی جمال – باغدار

 

تصميمات ارزي بی حساب و کتاب دولتی ها منجر به تورم و تبعات منفي براي اقتصاد شده هیچ کس هم پاسخ گوی این هرج و مرج نیست سبد صادراتي ما بسيار محدود است و ضروري است كه اقلام جديدي تعريف و براي 

صادرات ظرفيت‌سازي و سرمايه‌گذاري 

شود. در مورد صادرات هم باید بگویم که  با شعار و تمركز بر به كارگيري ظرفيت‌هاي خالي واحد‌هاي نيمه تعطيل كه فاقد توان رقابت‌پذيري هستند، نمي‌توان انتظار توسعه ی صادرات داشت. الان در همین استان گلستان بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل یا نیمه تعطیل شده حالا شما که مثلا روزنامه نگار هستید و از همه جا هم مطلعید از صادرات می گویید به نظرتان خیلی در فضا نیستید؟ البته این بخشی از پروژه ی امید بخشی دولت بی تدبیر روحانی شاید باشد الله اعلم.

 

■ احسان محبی فر

 

کالاها در بسته‌ بندی های  زیبا یکی از رازهای توسعه صادرات است. ما متاسفانه در صنعت بسته‌بندی در مقایسه با رقبا بسیار عقب ‌مانده هستیم و ضعف اساسی داریم. صادرات فله‌ای به اعتبار کالاهای کشاورزی ایرانی خیلی صدمه زده است. اگر صادرکنندگان فکری برای نحوه ی بسته بندی و زیباسازی ان انجام ندهند کاری از پیش نمی بریم.

■ سحر تجری

 

دانشگاهی اگر بخواهم بگویم باید گفت که چندنرخی بودن قیمت ارز، نبود مشوق‌های صادراتی و عدم حمایت از صادرات از سوی دولتیها اصلی‌ترین موانع توسعه صادرات است. اما به زبان ساده اش این است که دست سرمایه گذار را می گیرند به هزار مصیبت می آورند در استان که آقا بیا و لطفی بکن و همین جا سرمایه گذاری کن بلکه اقتصاد منطقه تکانی بخورد آن وقت عده ای از خدا بی خبر منفعت طلب که اتفاقا مدیر هم هستند سنگ جلوی پای همین ها می اندازند که چند تا پا هم قرض می کند و پا به فرار می گذارد خانه از پای بست ویران است برادر از پای بست!!!! چند سال پیش ما و تعدادی از همکاران خواستیم یک کارخانه ی کوچک کنسرو زیتون راه بیندازیم همه چیز هم مهیا بود ولی در راه این اداره و ان اداره اینقدر باید سیبیل کارکنان را چرب می کردیم که از خیرش گذشتیم. 

 

 

■ امید علیمحمدزاده

 

من تقریبا تمام یادداشت های روزنامه گلشن مهر را می خوانم راستش گاهی فقط همین یادداشت صفحه اول را می خوانم به نظرم کوتاه و جامع است وموضوعات خوبی دارد اما راستش این موضوع صادرات در استان گلستان اصلا بجا نبود وقتی خواندم با خودم گفتم نویسنده شکمش خیلی سیر است کمی از درد و رنج و فقر و نداری مردم بنویسید فکر نان کنید که خربزه اب است صادرات کجا بود مردم نان ندارند بخورند ما قشر کارمند که مقرری بخور نمیری داریم در خرج روزانه مانده ایم چه برسد به کارگر جماعت الان در رامیان زلزله امده بنویسید به داد مردم برسند درسته دیروز پریروز نوشتید ولی کافی نبود راستی عکسی که اززلزله  رامیان هم زدید خوب نبود انتظار این بود که عکاس روزنامه حضوری می رفت و یک صفحه عکس می زد البته ما هم دور نشستیم و می گوییم برای خودمان به هر حال برای خبرنگاران روزنامه آرزوی موفقیت دارم.

سید صالح عجمی