دموکراسی و انتخابات آزاد!
تحلیل |
■ عظیم قرنجیک
راهکار و مانیفست حل مشکلات، اعم از سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی و... جز از طریق دموکراسی ، آزادی احزاب و تشکل های صنفی و مدنی ، انتخابات آزاد و آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن و ... میسّر نمی گردد . ارائه یک نسخه درست و تجویز داروی شفابخش معضلات ، بدون تحقق دموکراسی به معنای واقعی کلمه ، و بدون فربهی جامعه مدنی، صرفاً بازی با مفاهیم و ماندن در مباحث تئوریک خواهد بود.در آستانه مرحله دوم انتخابات یازدهمین دوره مجلس در حوزه انتخابیه غرب استان گلستان قرار گرفته ایم ، و مباحث انتخاباتی در فضاهای مجازی، همگام با نشست ها و همایش های انتخاباتی در فضاهای واقعی ، رفته رفته اوج گرفته ، و داغ و داغتر می شود . پس جا دارد، ملهم از این فضاهای ملتهب از شور و احساسات (که در این مرحله و در این حوزه بجهت راه یافتن دو گزینه از یک قوم و مذهب ، بیشتر شاهد شور و غلیان مبتنی برطایفه محوری بوده و هستیم تا حزب و تشکل و سازمان محوری و...) ، شاید بد نباشد کمی هم از زاویه دموکراسی به بحث انتخابات نظری بیافکنیم ؛
■ همه فعالان سیاسی و انتخاباتی اذعان دارند که یک حکومت دموکراتیک ، بدون خاستگاه مردمی ، معنا و مفهومی نخواهد داشت ، بنابراین خواست و اراده مردم نقش محوری داشته ، و قدرت سیاسی از طریق اعمال اراده مردمی، مشروعیت و مقبولیت می یابد .و زمامداران و نمایندگان و ... از طریق قراردادی نانوشته میان مردم ، به مثابه امانتداران قدرت مردمی هستند، و از طریق جلب رضایت و کسب خواست مردم، اعمال قدرت سیاسی در جهت خواست و منویات مردم و ... برای زمامداران و نمایندگان، امکان پذیر خواهد بود .نقش انتخابات در این میانه ، صرفاً انتقال مسالمت آمیز قدرت است ، بحث انتقال قدرت ، آنچنان که کارل پوپر معتقد است ، "خلع زمامداران همیشه معضل اصلی در سیاست بوده است" و به زعم او ، " دموکراسی باید امکان جابجایی زمامداران و نمایندگانی، که خواست و مطالبات مردم را نمایندگی نمی کنند را، فراهم نماید، و انتخابات محملی است که ، بعد از هر دوره معین، این فرصت را به مردم می دهد ، که قدرت سیاسی ، به مرجع یا شخص دیگری منتقل شود. در اینجا ما می توانیم این سوال را مطرح کنیم که ، آیا در جامعه ما، و در وضعیت و فضای واقعاً موجود ، انتخابات - با توجه به این که در زمان ثبت نام نامزدها ، روند تایید صلاحیت ها همیشه حرف و حدیث هایی بدنبال داشته - می تواند ، نقش موثر خود را ایفا نماید؟ و به تعبیری دیگر ، چگونه می توانیم یک انتخابات موثر و مفید داشته باشیم که برآیندش توسعه و آبادانی منطقه ، و جلال و شکوه کشور باشد ؟ آیا تا زمانی که آزادی در حوزه سیاسی ، به معنای آزادی احزاب و تشکل های سیاسی ، صنفی و سازمانهای مردم نهاد ، و گردش سیال اطلاعات به پشتوانه مطبوعات و رسانه های آزاد و مستقل ، وجود نداشته باشد ، صحبت از دموکراسی و انتخابات آزاد ، محلی از اعراب خواهد داشت ؟
■ ارسطو با نگاهی بدبینانه بر این باور بود که : " دموکراسی نظام سیاسی است که توده بی شکل در آن بر اقلیت حکومت می کند ". مردم نمایندگانی را به منظور وضع قوانین ، اجرای آن و داوری در مورد آن انتخاب می کنند ، مردم این مهم را از طریق مکانیسم انتخاباتی آزاد انجام می دهند ،یعنی با برگزاری انتخابات ، مردم نمایندگان خود را در بخش قانون گذاری ، اجرایی و ... انتخاب می کنند. بنابراین انتخابات یکی از مولفه های محوری دموکراسی بمثابه مردم سالاری است. و سالاریت مردم در انتخاباتی آزاد متجلّی و انتخابات دال محوری دموکراسی محسوب می گردد.
■ لذا نماینده ای که انتخاب می شود، طوری نباشد که مردم را فقط برای روزهای پیش از انتخابات، و برای زینت المجالس، و نمایش در همایش های انتخاباتی بخواهند، و از فردای انتخابات ، مردم و رای دهندگان فراموش شوند، و خواست ها و حل معضلات آنان ، دغدغه خاطر نمایندگان منتخب نباشد. البته این را نیز باید مدنظر داشته باشیم که ، قانون گرایی، و وضع و تقنین قوانین ملهم از خواست و نظر مردم ، از اصول دیگر دموکراسی شمرده می شود . و این امر جز از طریق انتخاب نمایندگانی اصلح میسّر نمی گردد، که قوانین را بنا به اراده مردمی، و جهت تنظیم امور مبتلابه مردم وضع کنند، و بدینسان بلوغ سیاسی و قدرت مدیریت امور جامعه را به منصه ظهور برسانند. نماینده مقتدر، جسور ، صاحب نظر و آشنا به سیاست های داخلی و بین المللی در مجلس ، در خصوص لوایحی که در صحن مجلس مطرح می شود، مسئولانه نظر و رای داده ، و در وضع قوانینی مشکل گشا، به عنوان عضو موثری از قوه مقننه ، متعهدانه دخیل خواهد بود .
■ اینک در آستانه انتخابات دور دوم مجلس، و موسم تبلیغات داغ انتخاباتی نمایندگان راه یافته به این مرحله از انتخابات در حوزه غرب استان هستیم . مردم ما هشیارتر و به آن مرحله از بلوغ سیاسی رسیده اند که، نیازی به ذکر مواردی در خصوص وظایف نمایندگان منتخب شان و اهمیت اختیارات آنها باشد . و از طرفی ، نمایندگان هم به این امید نباشند که مردم ، وعده و وعیدهای انتخاباتی آنان را فردای انتخابات ، پشت گوش می اندازند، لذا با دقت بیشتری با وعده های انتخاباتی خود برخورد کرده ، از طرح وعده هایی که امکان و توان اجرائی کردن آن را ندارند ، حذر نمایند. و برنامه محورانه پیش آمده ، و با برنامه های فراگیر تدوین شده و با قابلیت اجرایی ، به سراغ مشکلات ریشه ای جامعه، در حیطه و حدود وظایف خود رفته، و آنها را بررسی و بدنبال رفع بنیانی معضلات مردم باشند . ایّام تبلیغات انتخاباتی ، دوران تخریب و تهدید و توهین رقیب و رقبا نیست بیشتر به فکر ارائه برنامه های خود و حل مشکلات مردم باشند، و از حاشیه پردازی ها اجتناب کنند. مردم ما سرمایه های اجتماعی ما هستند ، حرمت و احترام آنان را حفظ و پاس باید داشت . مردم ما اینک و در این وضعیت موجود، و حال و روزی که دست به گریبان هستند، همه در یک نظر متفق القولند و آن هم رسیدگی به مشکلات مردم، در حیطه وظایف و اختیارات قانونی نمایندگان، و البته در کلان قضیه، برخورد صاحب نظرانه و مسئولانه نسبت به وضع قوانین فراگیر به نفع جامعه است .
■ انتطاری هم که از مردم بایستی داشته باشیم این است که، وظیفه خود را با انتخاب نماینده ، تمام شده نبینند ، بلکه بلوغ سیاسی خود را - در طول دوران نمایندگی نماینده شان، و با حفظ روحیه مطالبه گری فراگیر شان،- نشان داده ، باشد که از این طریق بتوان بخشی از مشکلات گریبانگیر و نامحدود جامعه نقصان پذیرفته، و بصورت ریشه ای از طریق وکلای منتخب شان، حل و رفع گردد.
■ امیدواریم نماینده منتخب هم ، با نشستن بر کرسی سبز مجلس ، مردم را فراموش نکنند . چرا که ، این جلوس را مدیون همان مردمانی هستند که روزی برای رفتن آنها به خانه ملت، با شور و شوق برپای صندوق ها آمده اند .
■ جامعه ما ، اگر بخواهد از " آنچه هست"(ما هو واقع )، به " آنچه باید"(ما هو واجب ) برسد ، گسل و گرداب های حائلی را مرتفع نماید، و این امر ، جز از طریق حفظ و بهره مندی از توانمندی های سرمایه های اجتماعی نهفته در متن جامعه ، و برخورداری از توانمندی های آنان و بکارگیری افراد شایسته در مناصب مدیریتی و اجرایی و البته با حمایت نمایندگانی مستقل و جسور و توانمند ، میسّر نخواهد گشت .
■ آری ، انتخابات یکی از ساز و کارهای دموکراسی است ، و البته برای انتخابات آزاد وعادلانه ، بایستی دیگر مولفه های اساسی دموکراسی نیز در چارچوب قانون اساسی تحقق یابد، تا همگان از ثمره آن بهره مند شوند . در اینجا مجالی برای طرح دیگر مولفه های اصلی و اساسی دموکراسی نیست ، و تا آن مولفه ها در کنار هم و با هم دیده نشوند ، نظام دانایی سیاسی جامعه - در معنای واقعی کلمه - متجلّی نشده، و دوام و قوام نخواهد یافت.