جالب از جهان
یادداشت |
ویرجینیا وولف یکی از تاثیرگذارترین نویسندههای قرن بیستم آثار خود را در حالت ایستاده روی یک میز شیبدار به رشته تحریر درمیآورد. او مثل یک نقاش ترجیح میداد که بعد از کمی نوشتن یک قدم به عقب بردارد تا با نگاهی متفاوت اثرش را نظاره کند.
جاناشتاینبک، نویسنده آثار کلاسیکی چون «خوشههای خشم»، «موشها و آدمها» و «شرق بهشت» تمایل داشت پیشنویسهای کتابهایش را با مداد بنویسد. او همیشه و به طور دقیق دوجین مداد تیز روی میزش نگاه میداشت و خیلی هم درباره برند مدادها و نحوه تیز شدنشان حساسیت نشان میداد. تکنیک نوشتار موجز او در خلق آثار سترگ، دو جایزه پولیترز و یک نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد.مایا آنجلو، نویسنده و شاعر سرشناس آمریکایی و فعال حقوق مدنی، هر روز ساعت 6 صبح از آپارتمانش بیرون میآمد و وقتش را تا ساعت 2 بعدالظهر برای نوشتن در هتلی کوچک میگذراند. او تنها چیزهایی که با خود میبرد یک دسته کاغذ، فرهنگ لغت، انجیل، فرهنگ معنایی، یک دسته کارت و یک بطری بود و سپس از کارکنان هتل میخواست که همه عکسها را از روی دیوارهای اتاقش پایین بیاورند.هاروکی موراکامی، نویسنده سرشناس ژاپنی همانقدر که نویسنده خوبی است، ورزشکاری منضبط نیز هست. ورزش کردن، جزء لاینفک برنامه روزانه این نویسنده برجسته خالق آثاری چون «کافکا در کرانه» است. او عادت دارد هر صبح ساعت 4 از خواب بیدار شود و ساعت 9 شب به رختخواب برود. به گفته خودش، دویدن به آرامش ذهن او کمک کرده و او را در وضعیت سحرآمیزی که لازمه نوشتن است، قرار میدهد.
چالز دیکنز همیشه با خود یک قطب نمای ناوبری همراه داشته و هرزمان که میخواسته بخوابد عقربه آن را به سمت شمال تنظیم میکرد. او اعتقاد داشته این کار بر نوشتن و خلاقیتاش تاثیر مثبت میگذارد. نویسنده آثار کلاسیکی چون «سرود کریسمس» و «انتظارات بزرگ» یک منتقد اجتماعی نیز بود که با یک قطبنمای اخلاقی قدرتمند هدایت میشد.