نابودی منابع آب زیرزمینی
خبر |
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گلستان گفت: بهترین راهکار در کوتاهمدت برای کاهش سرعت از بین رفتن منابع آبهای زیرزمینی با توجه به کشت بیرویه برنج، روی آوردن به روش خشکهکاری برنج است. به گزارش ایسنا، علیرضا کیانی اظهار کرد: رشد روز افزون کشت برنج در استان گلستان به دلیل توجیه اقتصادی کوتاهمدت آن برای بهرهبرداران، یکی از مشکلات اساسی بخش کشاورزی استان طی سالهای اخیر است. درآمد نسبتاً مناسب این محصول نسبت به گیاهان دیگر از یک طرف و مالکیت خصوصی منابع آبهای زیرزمینی از طرف دیگر، عوامل اصلی ترغیب کشاورزان به کشت این گیاه پرمصرف آب است. وی بیان کرد: بررسیها حکایت از استحصال و اختصاص سالانه بیش از ۵۰ درصد از منابع آب زیرزمینی منطقه برای کشت شالی دارد. به طور کلی اطلاعات میدانی و مشاهدهای حکایت از این مطلب دارد که سطح زیر کشت شالی در استان روندی افزایشی دارد بهطوریکه از سال ۱۳۷۳تاکنون بهطور متوسط سالانه در حدود ۱۵۰۰ هکتار به اراضی شالیکاری استان اضافه میشود. سطح زیر کشت برنج در استان در سال ۱۳۷۳حدود ۲۶ هزار و ۶۰۰ هکتار بوده که این میزان در سالهای اخیر به حدود ۹۰ هزار هکتار افزایش یافته است. اعمال سیاستها برای محدود کردن کشت برنج در گلستان کارایی لازم را نداشته است. معاون پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان با بیان اینکه این روند با توجه به تمهیدات اندیشیده شده توسط متولیان امور، نه تنها کاهشی نبوده بلکه همچنان رو به افزایش است، افزود: این موضوع نشان میدهد اعمال سیاستها برای محدود کردن کشت این محصول کارایی لازم را نداشته است. روند رو به رشد کشت شالی در استان گلستان واقعیتی انکارناپذیر است و در نتیجه مدیریت بهینه آبیاری مزارع شالیکاری یکی از راهبردهای مؤثر برای تعدیل شرایط بحرانی است. به عبارت سادهتر پتانسیل کاهش مصرف آب در این کشت نسبت به دیگر کشتهای موجود در منطقه بالاست و باید در اولویت برنامهها قرار گیرد. وی با اشاره به اینکه برای کشت برنج در استان گلستان دو دیدگاه متناقض وجود دارد، گفت: نگاه کارشناسی میگوید که گیاه برنج مصرف آب بالایی دارد و موجب تخلیه سفرههای آب زیرزمینی میشود و خاک را نیز تخریب میکند و در نهایت در درازمدت موجب تشدید ناپایداری منابع پایه آبوخاک میشود. از طرف دیگر نگاه بهرهبردار است که به دنبال تأمین معیشت خود است و محصولی را کشت میکند که درآمد بیشتری برای او داشته باشد. در این دیدگاه مسائل درازمدت و عواقب احتمالی برای آنها نسبت به شرایط و درآمدهای کوتاهمدت در اولویت نیست. کیانی ادامه داد: در این راستا باید به راهکاریی دست مییافتیم که هر دو نگاه در آن دیده شود لذا راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدتی را پیشبینی کردیم. در کوتاهمدت با توجه به واقعیت موجود روش کشت مستقیم یا خشکهکاری همراه با اصلاح و تغییر شیوه آبیاری از غرقابی به قطرهای در مزارع برنج است. برنج لزوماً گیاهی که باید در شرایط غرقاب رشد کند، نیست. با این باور باید برنامههای بعدی بهصورت گام به گام ارائه و عملیاتی شوند. این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی گلستان تصریح کرد: دلایل عمده کاهش مصرف آب در روش خشکهکاری با آبیاری قطرهای نسبت به روش سنتی نشائی، حذف مقدار آب مصرفی در مرحله گل خرابی، حذف آب لازم برای نشاکاری و حذف نگهداشت ارتفاعی از آب بهصورت غرقاب، کاهش تبخیر به دلیل عدم خیس شدگی تمام سطح زمین و مهمتر از همه حذف نفوذ عمقی و جانبی آب به دلیل تأمین آب بهوسیله قطره چکان است. در راهکار بلندمدت باید به دنبال تعیین کشت جایگزین همراه با تدوین سیاستهای تشویقی بود. وی با تأکید بر اینکه کشت جایگزین باید بهگونهای باشد که در رقابت با شالی بازنده نباشد، گفت: برنامهریزی دولت و متولیان این بخش باید بهگونهای باشد که درآمد حاصل از کشت محصول جایگزین، بیشتر از شالی باشد.