پاییز فصل آخر سال است


معرفی کتاب |

«پاییز فصل آخر سال است» نخستین رمان نسیم مرعشی و برگزیده‌ی جایزه‌ی جلال آل احمد روایت زندگی سه دختر جوان به نام‌های شبانه، روجا و لیلا است. کتاب دو بخش دارد با عنوان‌های «تابستان» و «پاییز» که هر کدام از این دو بخش نیز سه فصل دارد. هر فصل از نگاه یکی از این سه دختر  ‌‌که هر کدام به افق‌های فرهنگی و طبقه‌های اقتصادی متفاوت تعلق دارند‌‌، روایت می‌شود.یکی از این دخترها از رشت آمده، یکی از اهواز و یکی هم اهل تهران است. هیچ شخصیتی قهرمان نیست، همه خاکستری هستند، همه خودشان هستند، انسان‌هایی عادی و از دلِ جامعه‌ که قلب‌شان متعلق به گذشته است و ذهن‌شان در پیِ آینده. هر سه زن به کانون فیلم می‌روند، فیلم‌های مشابه می‌بینند، هنرمندان محبوبشان یکی است، موسیقی‌ای که گوش می‌دهند یکی است و هر سه میل دارند جور دیگری باشند. هر سه احساس می‌کنند جهان دیروزشان کوچک است و باید به تغییر دادن جهان‌شان اقدام کنند.

 

خشت اول کج شده در ریشه دیوارها

آی معماران ! چرا یک ور شده پندارها

خشت در دستان آدم پخته شد، حالا چرا 

لقمه ی هابیلیان افتاده در زنگارها

بام ها خوابیده و دیوار حاشا هم بلند !

می رسد آیا به گوشی ، ضجه ی نادارها ؟

چپ شده با باغ ها ، بادی که با رقص خودش

جا ندارد تا بپیچد در دل هنجارها

شب دراز است و ولی قوم قلندر باز هم

تکیه خواهد کرد اینجا بر لب گفتارها

با شروع درد ها ، دارو لبی تر کرد و گفت :

چوب خوردیم از همین پیمان لاکردارها 

 

مرضیه ملکیان