شعر طنز
طنز | شعر و ادب |
چهچه مستانه ی بلبل که قدقد می شود
ایده های ناب ژورنالیستی مد می شود
روح دام و دامداران نمونه هم که با
ماء جبن وارداتی، "تازه" لابد می شود
ما در افسون نمک، اما برای دیگران
آبی دریاچه هامان مملو از ید می شود
در جوار استواییم و پر از فقر "پنل"
شمس بالای سرمان هم، عطارد می شود
گر چه پیش سنگ پا مان، لنگ می اندازد او
لیک، لنگ سامورایی، صاحب کد می شود
نقطه ی پرگار تحریمیم ما از لطف یار
نازنینم آنچه میگوید که آن شد، می شود
چون کلانترهای ما رفتند در ویلای خویش
داروگ، در شهر ما، جای سپهبد می شود
زوج و فرد و لایی گمرک، تخصص های اوست
چون نباشد چوب تر، او لاجرم قد می شود
از مزایای ژن خوبش همین، کافیست که
بوگاتی، هم قیمت یک جفت، هدهد می شود
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
هر کسی با نصف آن هم، بیخود از خود می شود
مرضیه قاسمعلی