شروع زندگی مشترک موفق
گزارش |
ندبه محمدی / گلشن مهر -شروع زندگی مشترک موفق همیشه پر چالش تر از مراحل دیگر زندگی زناشویی بوده است؛ چرا که در ابتدای زندگی همه چیز بوی تازگی میدهد و بسیاری از شرایط را برای اولین بار تجربه میکنیم.اکثر افراد تصور می کنند هر گاه پای سفره عقد نشستند و یک زندگی مشترک را شروع کردند؛ باید مهارت های زندگی زناشویی را یاد بگیرند. عده ای پا را فراتر گذاشته و گمان می کنند از شب عروسی به بعد به مرور خودشان راه و رسم همسرداری را فرا خواهند گرفت!در حالی که اگر چنین تصوری داشته باشیم، بی شک از همان لحظه های اول زندگی مشترک دچار تنش خواهیم شد.همانطور که برای ورود به دانشگاه و قبولی در کنکور همه ملزم به طی کردن مقدماتی مانند رفتن به دبستان و راهنمایی و دبیرستان هستند؛ برای ورود به زندگی مشترک هم پیش نیازهایی وجود دارد که اگر آنها را قبل از انتخاب همسر بشناسیم بی شک موفقیت خود را در کنکور ازدواج تضمین کرده ایم. قبل از اینکه بخواهید به انتخاب همسر فکر کنید؛ تصمیم بگیرید که مهارت های زوج موفق بودن را در خودتان نهادینه سازید تا در هنگام قرار گرفتن در کنار فرد دیگری به عنوان همسر، نیازمند تمرین و ممارست بیش از حد در این زمینه نباشید. زوج های موفق از زمان مجردی آینده نگری زناشویی را در خود تقویت می کنند. زیرا می دانند رابطه زناشویی رابطه ای دوطرفه است و برای رسیدن به یک رابطه ایدهآل هر دو نفر زن و مرد باید تمام تلاش خود را بکار گیرند. زنان بهخوبی از این امر استقبال میکنند اما مردان فکر میکنند که خانه تنها محل استراحت است و زمانی که به خانه میرسند، دیگر در اندیشه انجام وظایف زناشویی نیستند. تمام تواناییهایی که در طی سالیان دراز، از مرد، یک مرد واقعی میساخته است، مانند در کمین نشستن، زیر نظر گرفتن حیوان و ذخیره انرژی، همه و همه مزیتهایی بود که او را یک شکارچی ماهر میساخت. ولی امروز این خصلتهای مردان دال بر تنبلی آنهاست. هنگامیکه مرد خسته از کار به خانه بازمیگردد و به سوی تلویزیون می رود زن از او می رنجد و می پندارد هیچ علاقهای به زندگی زناشویی ندارد. مردان از دیرباز منشأ تأمین درآمد و ترفیع نیازهای مادی زندگی بودهاند اما امروزه به دلیل حضور زنان در حرفهها و مشاغل این انتظار از مردم کمرنگتر شده است و زنان انتظار تأمین خواستهها و نیازهای عاطفی را دارند و گاه این امر مشکلآفرین میگردد. به طور کلی باید دانست که در زندگی زناشویی مهارتهایی لازم است تا بتوان یک رابطه ی سالم و صمیمی ساخت:
■ خودشناسی
اولین و ضروری ترین مهارتی که دختر و پسرها قبل از ازدواج باید کسب کنند، مهارت خودشناسی است. هر فردی قبل از ازدواج باید تیپ شخصیتی، اخلاق ها و انتظارات خودش را از زندگی مشخص کرده باشد. خود آگاهی به معنای شناخت احساسات، اهداف و برنامه های زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، فرهنگ و مذهب، علایق، آرزوها و استعدادهاست. خودآگاهی به این دلیل مهم است که هر دختر و پسری قبل از ازدواج باید بداند چه هدفی دارد و بر همان اساس در زندگی برنامه ریزی کند. اگر فردی خودش را به میزان مورد نیاز نشناسد، در انتخاب شریک زندگی اش نمی تواند موفق عمل کند؛ بنابراین رسیدن نسبی به خودشناسی در مرحله انتخاب شریک زندگی باعث می شود که فرد همسری انتخاب کند که با خودش تناسب و نقاط مشترک بیشتری داشته باشد.
■ تفاوت ها
دانستن این که زن و مرد دو موجود متفاوت هستند، امری ضروری ست. اما عملاً چیزی که در زندگیهای امروز به چشم میخورد، نادیده انگاشتن این مهم است. کسی که خودش را برای ورود به زندگی مشترک آماده کرده قصد تغییر دادن طرف مقابل را ندارد او زندگیاش را براساس تغییر کردن همسرش نمیسازد او میداند که عشق واقعی عشقی است بدون قیدوشرط. هنگامیکه وجود تفاوتها را به رسمیت بشناسیم دیگر در صدد تغییر دادن افراد برنمیآییم و به ارزشهای شخصی آنها احترام میگذاریم. پذیرش تفاوتهای روانی امکان به وجود آمدن وحدت را در اختیارمان میگذارد و ما به یگانگی میرسیم که در تعالیم دینی نیز به آن اشاره شده است. هنگامیکه مرد روحیات مردمی خود را میشناسد به دنبال زنی می رود تا محبت و صمیمیت را در او جستجو کند چرا که این زن با او تفاوت دارد و مرد با او به کمال میرسد. پس تفاوتها باعث تکامل و بهتر شدن زندگی میشوند.
■ تصمیم گیری
داشتن مهارت تصمیم گیری یکی دیگر از مهارت های مهم قبل از ازدواج است. تصمیم گیری و به دنبال آن داشتن اراده ای مصمم، به مهارت نیاز دارد. اگر فردی مهارت تصمیم گیری داشته باشد، تصمیم های خردمندانه تری خواهد گرفت و به طور طبیعی موفق تر خواهد بود. چنین فردی در زندگی با چالشهای جدی کمتری مواجه شده و روزگار امنی را در سایه قدرت تصمیم گیری اش تجربه خواهد مرد. البته نباید این قدرت را با خودرای بودن یکسان دانست. مشورت کردن همیشه سودمند است. منظور توانایی به نتیجه رسیدن بر اساس عقل و حکمت و تجربه و مشورت می باشد که در سایه ی مهارت تصمیم گیری حاصل می شود.
■ ابراز صمیمیت
توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن که از نشانه های رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد. جوان آماده ازدواج، باید بداند که یکی از مهم ترین سرمایه های او برای زندگی موفق، رسیدن به رشد و توانمندی در زندگی است. چه بسا دختر و پسرهایی که از امکانات مالی و مادی فراوانی برخوردار هستند اما از آن جا که مهارت محبت کردن و عشق ورزیدن را نیاموخته اند، قادر به تحمل طرف مقابل شان نیستند و نمی توانند پاسخگوی نیازهای عاطفی او باشند. آن وقت است که به راحتی زندگی مشترک شان با مشکلی به نام طلاق عاطفی و حتی شکست روبرو می شود.
■ تفاوت ازدواج سنتی و مدرن
تأکید بر تفاوت بین ازدواج سنتی و مدرن یکی از نکات مهمی است که باید در آموزش مهارتهای پیش از ازدواج مد نظر قرار داد. امروزه ازدواج به عنوان سنت چندان مطرح نیست، بلکه به عنوان یک رابطه نگاه می شود و این نوع رابطه انتظارات زناشویی متفاوت و حتی غیرمنطقی ای را از ازدواج ایجاد کرده است. انتظارات یکی از ابعاد شناختی است که تحریف در آن باعث آشفتگی زناشویی میشود. در تمام روابط بین فردی، افراد با انتظارات مشخص و معینی وارد رابطه میشوند که این انتظارات بر رفتار آنها به شیوه ی مثبت و منفی تأثیر میگذارد. بیشتر افراد انتظارات غیر واقع بینانه ای نسبت به شریک زندگی دارند. آنها انتظار دارند که همسرشان تمام خلاء و نقصهایی که قبل ازدواج داشته اند را برطرف سازد.
■ اعتیاد
اعتیاد یکی دیگر از مهمترین عوامل هشدار دهنده برای ازدواج است. یک فرض منطقی اما محافظه کارانه و محتاطانه این است که زندگی حداقل دو نفر تحت تأثیر فرد معتاد قرار میگیرد. در بعضی مواقع چیزی حدود 1 تا 92 درصد جمعیت و یا تقریباً 99 درصد افراد جامعه انتظار میرود که آسیبهای جدی را در زندگیشان بر اثر اعتیاد تجربه کنند. فردی که در مرکز سیستم اعتیادی قرار دارد، خود را درگیر یک وضع دشوار می یابد. رابطه ی اعتیادی باعث حذف و قطع رشته های پیوندی فرد میشود. این رشته ها شامل شغل، خانواده، دوستان، بدن فرد، گذشته، آینده، شریک زندگی، سرگرمی و ورزش و ... میشود و تمام این پیوندها به قیمت حفظ پیوند اعتیادی قطع میشود. بنابراین در نهایت مهمترین رشته ی پیوند که زندگی خصوصی با شریک زندگی است قطع شده و آسیبهای زیادی را به رابطه ی زناشویی وارد می کند.
■ طلاق
طلاق در زندگی قبلی یا طلاق والدین دو طرف ازدواج یکی دیگر از عوامل هشداردهنده در ازدواج است. طلاق والدین میتوانند تأثیرات منفی طولانی مدت بر عملکرد اجتماعی، هیجانی و شناختی کودکان داشته باشند. همچنین طلاق در زندگی قبلی ممکن است باعث سخت گیری های بیجا، مشکلات عاطفی، بی اعتمادی، و... در فرد شود. با در نظر گرفتن مطالب یاد شده و فراگرفتن مهارت های زندگی می توان به داشتن ازدواجی موفق امیدوار بود. همچنین مشاوره قبل از ازدواج بسیار کمک کننده و راهنماست.وقتی در آموزش های پیش از ازدواج بر اصلاح این ملاکها تأکید می شود، طبیعتاً فرد ملاکهای واقع بینانه تری برای خود خواهد ساخت و در نتیجه اصلاح این باورهای شناختی و نگرشها، باعث بالا رفتن کیفیت رابطه زناشویی و پایداری ازدواج خواهد شد. همچنین تاکید بر مهارتهای ارتباطی در طی آموزش باعث میشود که فرد در آینده بتواند رفتارهای منطقی تر و سازنده تری با همسرش تجربه کرده و تبادلات رفتاری مؤثرتری داشته باشد.