حمله اخیر مجاهدین یمنی به تاسیسات نفتی آرامکو در جده عربستان یک عملیات با مفاهیم نهفته بسیار است؛ عملیاتی با یک تیر و چندین نشان بود که سعی داریم در این نوشتار به تحلیل و ارائه نکاتی در مورد آن بپردازیم.

۱- مقاومت در این حمله طرح سازش عربستان و اسرائیل را در همان ابتدا به چالش کشید. پیام ما و مبارزین یمنی به عربستان این بود که اتحاد با اسراییل هیچگونه امنیتی برای شما به ارمغان نخواهد آورد هیچ، بلکه بدتر به سیبل حملات ما تبدیل خواهید شد(هر چند در چند سال گذشته اسراییل در جنگ یمن به همه نوع حاضر بوده است).

با اتحاد عربستان و اسراییل، عربستان از حالت یک کشور همسایه ناسازگار برای ایران خارج و به مانند امارات تبدیل به یک کشور دشمن و متخاصم خواهد شد.

۲- این حمله اثبات کرد که ایران نه تنها کنترل کامل خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان بلکه امکان کنترل تنگه باب المندب و دریای سرخ را نیز داراست و امکان قطع خطوط تجاری و نفتی دریایی غرب به شرق دنیا را دارد.

۳- پیام دیگر این حمله اینکه صادرات نفت عربستان از هر مسیری در تیررس مقاومت است. چه از شمال، چه از جنوب، چه از غرب و شرق عربستان.

تنها اراده محور مقاومت کافی است تا کل تاسیسات حیاتی نفتی و تجاری عربستان نابود شود.

۴- یمن کشوری است که پس از شش سال جنگ دیگر هیچ هدف عمده‌ای به عنوان تاسیسات مهم و استراتژیک برای تخریب توسط ائتلاف عربستان و متجاوزین همراهش ندارد.

در نتیجه یمن تا زمان نامعلومی امکان زدن اهداف مهم در خاک عربستان و امارات را دارد اما آنها در مقابل امکان پاسخ نظامی ندارند. مگر هدف قرار دادن مردم عادی.

۵- حمله دقیقا در زمان دیدار مقامات امریکا، عربستان و اسراییل رخ داده است. با توجه به محتوای جلسه، اهمیت طرحهای مورد بحث و همچنین اثرات این تصمیمات بر کشورهای منطقه دوست عربستان و اسراییل امکان حضور طرفهای دیگر مانند امارات و بحرین نیز در این نشست قابل تصور است.

آنچه گفته شد یعنی پدافند هوایی منطقه و نیروی هوایی عربستان در آماده باش کامل و در حالت جنگی قرار داشته‌اند. همچنین امکان حضور جدی نیروی هوایی اسراییل و امریکا در آسمان منطقه نیز هست.بر اساس پروتکلهای امنیتی امریکا، مسئولین سیاسی این کشور طبیعتا باید زیر چتر دفاع هوایی قرار داشته باشند، آن هم با توجه به وضعیت جنگی عربستان.

در نتیجه تمام دفاع هوایی مانند سیستمهای راداری و سامانه‌های پاتریوت عربستان که همگی ارتقاء داده شده‌اند فعال بوده‌اند. همچنین آواکسهای عربستان و امریکا تمام منطقه را زیر چتر خود داشته‌اند.

با تمام این تمهیدات تنها یک تیر موشک کروز توسط نیروهای یمنی شلیک و همان یک تیر هم با دقت کامل به عمق خاک عربستان نفوذ و هدف خود را نابود کرده است.این یعنی به چالش کشیده شدن تمام تکنولوژی و تسلیحات به‌روز غربی در عربستان.پیام این حمله این است که تمام فناوری تسلیحاتی غرب مسخر محور مقاومت است و هر لحظه امکان هدف قرار گرفتن دشمن در هر نقطه‌ای وجود دارد.فناوری موشکی مقاومت به حدی از بلوغ رسیده که تنها یک شلیک برای زدن دشمن و عبور از لایه‌های پدافند کافی است.

۶- طرح حمله به ایران در صورتی که واقعیت داشته باشد، در همان ابتدا به محاق رفته است. این حمله نشان داد که در صورت آغاز نبردی با ایران چه بلایی در انتظار حمله کنندگان خواهد بود. آغاز یک جنگ علیه ایران به معنای شلیک‌های نامتقارن موشکی نیروهای مقاومت نیست بلکه تمام منطقه باید آماده تخریب تمام زیر ساختهایش باشد. 

تبعات این جنگ نه تنها برای امریکا، اسراییل و عربستان بلکه برای تمام دنیا بسیار سنگین و شاید غیر قابل تحمل باشد.البته اگر اسراییل در چنین حماقتی شرکت کند معلوم نیست سال آینده را به چشم ببیند یا نه؟

۷- پیام دیگر این حوله اینکه اقتصاد کشورهای عرب چه مقدار شکننده و سست است. ساختمان شیشه‌ای که با چند سنگ و تلنگر از هم خواهد پاشید. 

عربستان، امارات و اسراییل حتی توان تحمل یک نبرد یک هفته‌ای تمام عیار با تسلیحات مقاومت را ندارند.

اما ایران با کشوری پهناور ۴۰ سال در برابر جنگ و تحریم مقاومت کرده و طبیعتا با یک دولت کارآمد تاب‌آوری بسیار بالایی نیز در نبردهای جدید خواهد داشت.

۸- توان تسلیحاتی، دفاعی و تهاجمی ایران چنان مخرب و قوی است که حتی حساب و کتاب حمله به ایران نیز برای دشمن سخت است. دشمن از این حمله چنین پیام دریافت کرد.

۹- اثبات این امر که امریکا توان دفاع از هیچکدام از متحدین خود را ندارد، چه اسراییل، چه عربستان، چه امارات و...امریکا اکنون حتی توان دفاع موثر از نیروهای خود را نیز ندارد و در عراق هر روزه در پی رایزنی با محور مقاومت برای کاهش حملات به نیروهای خود است.

۱۰- اما شاید بزرگترین، مهمترین و عمیق‌ترین پیام این حمله نه گزینه‌های بالا بلکه این مبحث باشد که ایران و محور مقاومت چه اشراف عمیق و گسترده‌اطلاعاتی و امنیتی به تمام اتفاقات منطقه و حتی مسائل به کلی سری دارند.اطلاع از ‌مکان جلسه، تاریخ و ساعت ملاقات، حاضرین در جلسه، مباحث طرح شده در جلسه، هماهنگی یگانهای موشکی برای هدف قرار دادن دشمن، شناسایی عملیاتی بسیار قوی و شناخت کامل از حلقه‌های پدافندی و دفاعی دشمن در اطراف شهر و تاسیسات نفتی، شلیک موفق موشک، کسب اطلاعات نهایی و برآورد تخریب حمله و... همگی نشان میدهد که نیروهای اطلاعاتی ایران و مقاومت در عمیق‌ترین لایه‌های امنیتی و اطلاعاتی امریکا، اسراییل و بقیه کشورک‌های غرب آسیا نفوذ کرده و هیچ چیز از چشمان تیزبین ایران به دور نمی‌ماند.پوشش موارد ابتدایی گفته شده تا حدودی امکان دارد، هر چند نیازمند هزینه‌های فراوان باشد. اما نفوذ اطلاعاتی و امنیتی ایران مسئله‌ای نیست که با صرف زمان، تلاش و بودجه زیاد بتوان به راحتی آن را محدود کرد.

همین مسئله است که به نظر نگارنده مهمترین پیام این حمله موشکی بود.

از سویی با چنین رخدادهایی می‌توان احتمال داد که ایران تا چه میزان به اطلاعات طبقه‌بندی شده به کلی سری منطقه دسترسی داشته و به سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی نفوذ کرده است. 

دشمنان ایران و مقاومت اصلا اطمینانی ندارند که تحرکات آنها  مورد اشراف و رصد ایران نباشد. به زبانی ساده‌تر هیچ اتفاقی هر چقدر هم که جنبه فوق سری داشته باشد در داخل شبه حکومتهای منطقه وجود ندارد که ایران از آن خبر نداشته باشد.

فعال اصولگرا