چند گوسفند در طویله کوچک گوشه حیاط بودند. پسرک آمد و پوسته های هندوانه را برای گوسفندان ریخت.بره کوچولو با تعجب به مادرش گفت:«اینا چیه»؟ گوسفند مادر گفت: «اینا پوست هندوانه هست. البته الان فصلش نیست، ولی چون شب یلداست، صاحب خانه هندوانه خریده». حیوانها با اشتها پوسته ها را خوردند وگفتند: «آخی عجب خوشمزه بودا». از بالای ایوان چوبی دخترک سفره را تکان داد. همیشه ته سفره خوردنی های خوشمزه ومتنوع برای مرغ وخروس بود. همگی بدو بدو جمع شدند و ریزه های سفره ای که در حیاط ریخته شد را با عجله وشادی می خوردند. قدقد وجیک جیک کنان با هم حرف میزدند. خروس گفت:«آخی شب یلدا خیلی خوبه انواع تخمه وخوراکی هست». خانم مرغ گفت: «البته پف فیل و پوست کدو حلوایی وانار خیلی خوشمزه ترند». جوجه ها هم زیر بال و پر بزرگترهاشون خوراکی میخوردند و می گفتند:«وای شب یلداست چه عالی»

 ■ مائده احمدی 

پایه نهم از شهرستان بندرگز.