یادمان نرود فارسی شکر است
خبر |
■ مهدی شاکری
هرکسی هرجا قصد زیباتر دیده شدن نوشتههایش را دارد به انگلیسی آن را مینویسد و عجب که از مردم جواب هم میگیرد!! کِی به این نتیجه رسیدیم گفتن کلمات انگلیسی به قولی کلاس اجتماعی بالاتری نصیب مان می کند.
جای افسوس است در این مُلک، که زبان فارسی یکی از اصلی ترین دلایل اتحاد و یکپارچگی ست کلمه ای با اصالت و به حق برازنده ی خودش مانند "زیبا" کاربردش در بین عموم مردم در سراسر کشور انگشتشمار است و معادل انگلیسی اش، کلمه ای مانند کیوت کاربرد روزانه اش در کشور فارسی زبان مان صدهاهزار بار.
همین منوال را بگیرید برای بیانیه و مانیفست، جانشین و آلترناتیو، روشنفکر و اپن مایند، مشغول و بیزی، مورد و کیس، رسمی و آفیشیال، زوج و کاپل، برتر و تاپ و به معنای واقعی هزاران کلمه دیگر که ذکر همه اش از حوصله ی این مقال خارج است و مخصوصاً بین جوانترها مورد دوم به اول ترجیح داده می شود برای بیشتر مقبول افتادن بین هم سن و سالان و در جامعه!!
برخورد فرهنگی مان با کشورهای دیگر خیلی سال است که شروع شده درست و به احترام همین موضوع دانسته یا ندانسته کلماتی را با آغوش باز به زبان مان پذیرفتیم و بی انصافی نیست اگر بگوییم جایگاهشان را هم بین مردم پیدا کردند، کلماتی مانند تاکسی اتوبوس اوکی مانتو دوش تایم الو و خیلیهای دیگر. بسیار خوب در گذر دهه های این قرن به ناچاری و از نداشتن پشتِ فرهنگیِ لازمه ی این کلمات و معادل دقیقی که حق مطلب را ادا کند خیلی از این کلمه ها مقبول زبان مان افتاد و به اقتضای تبادل فرهنگ است درست، اما این هایی که در ابتدا حرفش رفت و روزانه تعدادشان رو به افزایش است دیگر نوبر اند.قرار نیست هر چه کلمه خارجیزبان می بینیم آن را جایگزین کلمه های زبان بسته فارسی کنیم آن هم به توجیه کلاس بالاتر.قرار است اگر اسمش را همان برخورد فرهنگی بین کشورها هم که می گذاریم و پدیدهای را از کشور دیگری می پسندیم، به احترام تاریخ آن فرهنگ و البته از نداشتن معادلی که همان معنا و مفهوم گذشته را به ذهن بیاورد و باز هم از سر ناچاری، دقت کنید، از سر ناچاری چنین کلمه ی خارجی ای را می پذیریم اما اینکه به راحتی اجازه دهیم کلمه ی زمختی مانند ایوِنت جای "رخداد" زیبایمان را بگیرد هرگز!
اگر از شکل نوشتاری حرف ها و کلمات زبان فارسی راضی نیستیم حق هم داریم، کسی برای زیباتر نوشتن اش به آن صورت وقتی نگذاشته. اگر میبینید زبانی مانند انگلیسی هر حرف و کلمه اش به صدها گونه، ببخشید، به صدها فونت مختلف نوشته میشود، دلیل اش وقتی ست که یک نفر یا گروه برای هرکدام از آن فونت ها گذاشته تا راه زیباتری باز کند برای نوشتار زبانشان و زیبایی بصری اش را هم تبلیغ کنند در دنیا و فخر بفروشند و با سیاست کنندش زبان بین المللی!!
پس راه حل ما هم حذف به مرور تک تک کلمات و حرف ها و درنهایت حذف زبان مان نیست. اگر از وضع روزش راضی نیستیم، زبان منتظر ما نشسته تا بسازیمش. میتوانیم راه های بهتر و جدیدتری برای زیبایی در نوشتارِ کاف و میم و نون و الف و ز و قاف پیدا کنیم. راه های جدیدتر و زیباتری در نوشتار کلمات و حتی گفتار پیدا کنیم. به اقتضای زمانه این را کسانی که امروزه در محیط های کامپیوتری و اینترنتی با زبان فارسی برخورد دارند مسئولیت و روشن بینی بیشتری از آنها انتظار میرود که فارسی مان را زیباتر کنند، حذفش نکنند.
مثالم را ببخشید اما زبان انگلیسی را عروس یازده ساله ای درنظر بگیرید که خوب بزک ش کردند تا بزرگتر و زیباتر از چیزی که واقعا هست نشانش دهند و خودش را هم پای گوشش گفتند که مدام لبخند تحویل مهمان ها بدهد. اما زبان فارسی را عروس بیست و چند ساله و جاافتاده ای در نظر بگیرید که چهره و اخلاق ذاتا زیبایی دارد،روز عروسی و با لباس عروسی ای که حتی به تن دارد اما کسی به او نرسیده، آرایشش نکردند و موهای ژولیده و چهره ی غمگین و آشفته ای دارد و پارچ آب هم که به اشتباهِ یکی از مهمانان روی سرش خالی شده و دیگر کسی نگاهش هم نمیکند. حالا اگر گول ظاهر را نخوریم، در شرایط یکسان و منصفانه حدس میزنید که کدام یک میتواند عروس بهتری باشد برای همسرش؟!
زبان فارسی قدر واقعی اش بسیار بسیار بالاتر از خیلی از زبان های دیگر دنیاست اما محجوب گوشه ای نشسته و چشم به همت من و شما دارد. زبان فارسی امانتی ست در دستان هر نسل، که زنده ست نبض دارد، امانتی که از جشن و جنگ و اشک و لبخند و خوشی و ناخوشی و گردنه های تاریخی ایران گذشته و به اینجا رسیده. بفهمیم ش. بهترش کنیم. به جای جای زندگیمان کلمه به کلمه اش را راه دهیم و ببینیم که چطور زیبایی هایش را نشان مان میدهد. چون این کلمات برای ماست. از جنس ماست. من و تو همانقدر درین خاک ریشه داریم که این کلمات. همانقدر تاریخ داریم که این کلمات.
خدا بیامرزد دهخدای زبان را، یادمان نرود که فارسی شکر است.
■ نویسنده