مراقب کتابها ی ترجمه شده کودکان باشیم
گزارش |
در تقسیمبندی کلی کتابهای ترجمه، میتوان آنها را در دو گروه بازاری و ادبی از یکدیگر جدا کرد. کتابهای بازاری برای کودکان و نوجوانان میتواند آسیبزا باشد اما کتابهای ادبی، کودکان را با فرهنگ و ادب دیگر کشورها آشنا میکند. به گزارش ایرناپلاس، چند سالی است بر تعداد کتابهای ترجمه در بازار کتاب کودک و نوجوان افزوده میشود. کتابهایی با تصویرگری زیبا و ساختار جذاب برای مخاطب و بهویژه کودکان و نوجوانان که توسط ناشران مختلف به چاپ میرسد. وجود کتابهایی از کشورهای مختلفی که دارای ساختار اجتماعی و فرهنگی متفاوتی هستند، پیامدهای مختلفی بر کودکان و نوجوانان دارد. حال این پرسش مطرح میشود که در آثار ترجمه، جنبههای ادبی متن به خوبی منتقل میشود؟ با محمود برآبادی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و عضو هیات داوران « فهرست لاکپشت پرنده»، درباره تاثیر کتابهای ترجمه بر کودکان و نوجوانان گفت و گویی انجام دادیم که با هم می خوانیم.
■ فرهنگ کشورهای همسایه شباهتها و تفاوتهایی با فرهنگ ایران دارد، هرچه از ایران فاصله میگیریم، تفاوتهای فرهنگی بیشتر میشود، به همین دلیل زمانی که کتابی در حوزه کودک و نوجوان به زبان فارسی ترجمه میشود، آیا ممکن است برای مخاطبان آسیبزا باشد؟ترجمه کتابها از زبانهای دیگر مانند انگلیسی، آلمانی، فرانسه و ... به فارسی، در اصل هیچ ایرادی ندارد و حتی مفید هم هست زیرا در فرهنگ مشترک جهانی زندگی میکنیم و بینیاز از کشف فرهنگ دیگر کشورها نیستیم. همانطور که آنها هم ممکن است به فرهنگ فارسی کم و بیش نیاز داشتهباشند. این یک اصل است؛ اما اینکه چه نوع کتابهایی باید ترجمه شوند به چند عامل بستگی دارد. یکی از مسائل مربوط به سلیقه ناشر است؛ ناشر در ارتباط با کتابهایی که چاپ میکند، به دنبال آثاری از نویسندگانی است که میشناسد و میخواهد در حوزه تخصصی خود به فعالیت ادامه دهد. برای مثال اگر در حوزه محیط زیست کتاب منتشر کرده، در همین حوزه به فعالیتش ادامه خواهد داد. ناشران دیگر در حوزههای مختلف فعال هستند. در کل ناشران ترجیح میدهند کتابهایی را ترجمه و منتشر کنند که بازار داشته باشد. بازار را سلیقه مخاطب تعیین میکند. سلیقه مخاطب تحت تاثیر تبلیغات و خوراک فرهنگی است که رسانهها در اختیارش گذاشتهاند. رسانه ذائقه مخاطب را تربیت میکند و افراد به دنبال کتابهایی میروند که با ذائقه و سلیقهشان همخوانی داشته باشد. برای مثال وقتی مجموعه «هری پاتر» بسیار مورد توجه قرار میگیرد و فیلمهای خوبی از آن ساخته میشود، مخاطب نوجوان در ایران دنبال کتابی میرود که این نوع فضا را داشته باشد. ناشر، این خواسته را تشخیص میدهد، سپس ترجمه کتابهایی همانند مجموعه هری پاتر افزایش پیدا میکند. مترجم میتواند در انتخاب کتاب برای ترجمه موثر باشد. مترجمها در ایران معمولا به دو شکل کار میکنند؛ یکی ترجمه آثاری که از سوی ناشران به آنها سفارش داده میشود و دیگری کتابهایی که خود تشخیص میدهند که برای ترجمه مناسب است. نمیتوان کتابهای سفارش شده برای ترجمه از طرف ناشران را به طور کلی نفی کرد و توقع داشت مترجم هیچ کار سفارش شدهای را قبول نکند. در عین حال باید توجه داشت تا به توازنی میان سلیقه مترجم که معمولا فراتر از سلیقه مخاطب است و از طرف ناشر به مترجم سفارش داده میشود، رسید. مترجمها باید ضمن اینکه کارهایی را برای گذران زندگی انجام میدهند، خود نیز جویای آثار واجد شرایط از نظر ادبی و هنری باشند تا آنها را ترجمه کنند. کتابهایی که از نظر ادبی و هنری ارزشمندند، هیچ آسیبی به خوانندگان نوجوان نمیزنند. کتابهای تجاری و تبلیغاتی خطر آسیبرسانی به مخاطب کودک و نوجوان را دارند. این کتابها به دلیل تمایلات ناشران وارد بازار میشوند.
■ به نظر شما مترجمانی که در این سالها در حوزه کودک و نوجوان فعال هستند، چقدر در ترجمه موفق عمل کردند تا زبان فارسی و لحن کودکانه را رعایت کنند؟خوشبختانه در بخش بزرگسالان، بخش علمی و آموزشی - ناداستان یا NonFiction - و بخش کودک و نوجوان مترجمان خوب زیادی داریم. مترجمان زیادی وارد عرصه شدند و به دلیل رقابت شدید، مترجمان ضعیف کنار گذاشته شدند و توانستیم چندین مترجم حرفهای در حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم. این مترجمان علاوه بر اینکه مفهوم یک متن را به زبان فارسی منتقل میکنند به لحن نویسنده هم توجه دارند زیرا لحن نویسنده در ترجمه بسیار مهم و همتراز محتوای اثر تاثیرگذار است؛ در واقع ارتباط حسی و عاطفی با خواننده برقرار میکند. گاهی از کتابی لذت میبریم چون بسیار صمیمانه و خوب نوشته شده، این همان تاثیر لحن نویسنده است که کار را برای مترجم سخت میکند، اما مترجمانی داریم که میتوانند لحن نویسنده را از زبان اصلی به فارسی منتقل کنند. مانند رضی هیرمند، محبوبه نجفخانی، ریحانه جعفری، فرزاد فربد و ... افرادی توانستند در این حوزه موفق باشند، خیلی زیاد هستند. ممکن است ناشرانی هم باشند که به دلیل دستمزد پایین یک مترجم، کار را به او بسپارند، اما این مسائل توسط گروههایی که بر فعالیت مترجمان نظارت میکنند، مانند شورای کتاب کودک، لاکپشت پرنده و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بررسی میشود.
تاثیر حجم بالای کتابهای ترجمهای که وارد بازار میشود بر مولفان و تصویرگران ایرانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ این مساله وابسته به انتخابهایی است که مترجمان و ناشران برای کتابهایی که میخواهند ترجمه کنند، انجام میدهند. آثاری داریم که بر بازار کتاب تاثیر مثبت گذاشته و توانسته افقهای تازهای را از تجربه و فرهنگهای متفاوت در اختیار خوانندگان بگذارد. همچنین کتابهایی داشتیم که به آنها به اصطلاح کتابهای زرد یا بازاری گفته میشود؛ برای تولید این کتابها کاغذ مصرف شده، بازار را اشباع کردند و نکته مثبتی ندارند. هر دو سبک از این کتابها در بازار وجود دارند و نمیتوان مانع انتشار هیچکدام از آنها شد. اگر بخواهیم مانع انتشار کتابهای بازاری شویم، دچار رفتاری مانند ممیزی شدهایم. باید سلیقه مخاطب به تدریج افزایش یابد؛ منتقدان، داوران و افرادی که تاثیرگذارند در انتخاب کتاب باید کمک کنند تا سلیقه مخاطب در جامعه بالا رود و به سمت کتابهای پیشپا افتاده نروند. این مساله فقط در حوزه ادبیات کودک مطرح نیست، بلکه در حوزه بزرگسالان نیز با کتابهای عامهپسند زیادی مواجهایم که گاهی عرصه را برای کتابهای ادبی و هنری تنگ کردهاند.
کتابهایی که برای کودکان منتشر میشود، باید کاغذهای ضخیمتری داشتهباشند و گاهی کل صفحه رنگی است که باعث جذابیت برای کودکان میشود اما از طرفی این ساختار باعث افزایش قیمت کتاب میشود؛ این مساله را چگونه ارزیابی میکنید، آیا کتاب کودک باید تا این حد رنگی و گران باشد؟ این در واقع تناقضی است که در کار نشر وجود دارد و فعلا چارهای برای آن نیست. از سویی نیاز داریم که کتابها با کیفیت خوب - از نظر آمادهسازی و نه محتوا- منتشر شوند، برای اینکه سلیقه مخاطب نسبت به گذشته در زمینه آمادهسازی کتاب افزایش پیدا کرده است، اما وقتی سراغ این اقدامها میرویم، میبینیم که هزینه تمام شده کتاب بالا میرود و در نتیجه قیمت کتاب گران میشود. در حال حاضر اقدام خاصی نمیتوان انجام داد، مگر اینکه دولت در زمینه ورود کاغذ و سایر لوازم چاپ برنامهریزی کند. این تناقضی است که در گروه لاکپشت پرنده هم با آن مواجهایم. زیرا میبینیم کتابی با کیفیت فیزیکی بسیار خوب منتشر شده، اما قیمتش بسیار بالاتر از کتابهای مشابه است، نمیتوان راحت تصمیم گرفت که کتاب با کیفیت پایین برای حفظ قیمت کار شود. شاید در آینده شرایط نشر تغییر و تیراژ کتاب افزایش یابد. وقتی تیراژ کتاب افزایش پیدا کرد، طبیعی است که هزینهها سرشکن میشود و پایین میآید و به نفع مخاطب خواهد بود.
■ برخی از ناشران با اینکه ملزم نیستند، حق کپیرایت را برای انتشار کتابهای ترجمه شده، رعایت میکنند. با توجه به اینکه این کار ممکن است بر قیمت کتاب تاثیرگذار باشد، به نظر شما لازم است در حوزه کتابهای کودک و نوجوان کپیرایت رعایت شود؟
در کل باید به سمتی برویم که در کشور قانون کپیرایت را رعایت کنیم. البته در این شرایط کشور، نمیشود ناشران را ملزم به رعایت کپیرایت کرد زیرا با توجه به شرایط اقتصادی کشور و تحریمها، اگر ترجمه کتابها با رعایت کپیرایت همراه باشد، موجب افزایش قیمت کتاب خواهد شد. این مساله از موضوعهایی است که باید با آن کنار آمد تا برای آن چارهای پیدا شود. اما یادمان باشد در کل باید حق کپیرایت کتابها رعایت شود چون این روند تاثیر متقابل دارد. وقتی در ایران بدون رعایت کپیرایت کتاب را ترجمه و منتشر میکنیم، نباید انتظار داشته باشیم که دیگر کشورها در ترجمه آثار ایرانی، کپیرایت را رعایت کنند. در نتیجه کتابهای فارسی کمتر ترجمه میشوند، نویسندگان هم امکان جهانی شدن کمتری خواهند داشت.
■ کدام کتابها برای کودکان و نوجوانان مناسب هستند؟ به نظرم نام بردن از کتاب خاصی کار درستی نیست، میتوان به فهرست کتابهای لاکپشت پرنده توجه داشت که هر فصل منتشر میشود. فهرستهایی از هشت سال پیش تاکنون آنجاست. در این فهرست، کتابهای ترجمه و تالیف در حوزه کودک و نوجوان براساس موضوع دستهبندی شده است. معمولا فهرستهای گروههای داوری در لاکپشت پرنده، شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری و وزارت آموزش و پرورش تفاوتهایی با هم دارند، که طبیعی است؛ اما افرادی که میخواهند با استفاده از این فهرستها کتاب انتخاب کنند و در تهیه تعداد کتاب محدودیت دارند، میتوانند از اسامی مشترک این فهرستها، کتاب مورد نظر خود را انتخاب کنند.
«فهرست لاکپشت پرنده» مجموعهای از کتابهای ادبیات کودک و نوجوان است که با همکاری مشترک مؤسسه شهر کتاب و فصلنامه تخصصی پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان تهیه میشود.