■ فاطمه سرگزی

ریاضی! نامش هم آزار دهنده است. مثل سوهان روح است. روحم را می آزارد این آشنای قدیمی. از زمانی که یادم می آید این ریاضی بوده است، از همان اول خود را با من چپ انداخت . گویا تنفری درونش است، نمی دانم من با او چه کردم. خدا می داند این همه کینه چرا نسبت به من دارد . هیچ وقت ریاضی با من کنار نیامده است. حتی یک بار هم مرا به سمت 20نبرده است. این چه جانوری است؟ آخر چرا این همه کینه ریاضی جان؟ جان من بیا و مشکلت را با من بازگو کن . می دانی بخاطر تو همیشه شرمگینم . مگر10 هم نمره است؟ این ها تقصیر توست . بیا و با من دوست باش ! من نزدت می نشینم و تو را در آغوش می کشم. فقط شرطی دارد! تو هم مرا آغشته به علمت کن! تو چرا فقط نزد شاگردان زرنگی؟ کمی در مغز ما حکومت کن! بگذار از امتحان ریاضی نترسیم! بگذار یک بار هم که شده است 20را بگیریم. راستی! بد نیست مسئله های خودت را حل کنی! دیگر خجالت بکش بزرگ  شده ایی تا کی ما برایت حل کنیم ؟زشت است دیگر! امیدوارم با من کنار بیایی ریاضی عزیز!

پایه یازدهم