حافظ بخوانیم
یادداشت |
■ آزاده حسینی
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
چرخ کبود یعنی آسمان آبی که منظور حافظ جهان هستی است. رنگ تعلق پذیرفتن هم یعنی دارای قابلیت وابستگی و دلبستگی. ولی آیا امکان دارد که زیر این آسمان آبی زندگی کنیم و تعلق خاطر به چیزی نداشته باشیم؟ می شود چشم از جاذبه های زندگی برداریم؟ و یا اصولا چه لزومی دارد که آزاد و رها از جاذبه های رنگانگ دنیا باشیم و نخواهیم به چیزی تعلق خاطر داشته باشیم؟ شما چه فکر می کنید؟ سقف تعلق خاطر ما تا کجاست و بر چه ستونی استوار است؟ حافظ هم می داند که دل کندن از رفاه و لذت دنیا کار آسانی نیست و شاید به همین دلیل است که می گوید غلام همت و اراده کسی هستم که به اشیا و دور ریختنی های دنیا دلبستگی ندارد. می شود سلیقه و رفتار خود را طوری پرورش دهیم که فراتر از اشیا و فلزاتی باشیم که جزو اموال ماست؟ کدام فلز تعریف درست تری از شخصیت ما ارائه می دهد؟