پیشگاه محکمه وجدان شرمسار باشید


یاددداشت اول |

 

استان گلستان سرزمینی برخوردار از منابع طبیعی است. فراهم بودن آب و هوای مساعد و برخورداری از مواهب خدادادی  حکایت از این دارد که در استان گلستان اقتصاد کشاورزی پر رونق است.

در واقع این انتظار بیجایی نیست اگر در سال های اخیر شاهد حساسیت و شکنندگی های اکولوژیکی، عدم وجود امکانات کافی در روستاها و خالی شدن آن ها از نیروی کار فعال، تقسیم زمین های کشاورزی به قطعات کوچک و عدم وجود آب مورد نیاز در مواقع لزوم نبودیم.

انتظار رونق کشاورزی و پرمحصولی در استانی که استان کشاورزی خوانده می شود انتظار بجایی است اگر تسهیلات مالی و اعتباری کافی در اختیار تولیدکنندگان قرار می گرفت. استان گلستان پر رونق و پر محصول می شد اگر دچار برخی سیاست های ناکارآمد مدیران بی تدبیر و بی دانش در زمینه کشاورزی نمی شد.

مردمان این سرزمین گرفتارسیاستگذاری های نادرست وبهره برداری های شتابزده و بدون توجه به اصول آمایش سرزمین، توان اکولوژیکی و استعداد ذاتی اراضی شدند که امروز می بینیم نتیجه ای جزتشدید روند تخریب اراضی و اتلاف سرمایه ها نداشت. لایحه الگوی کشت در سال ۸۸ به دولت رفت اما  به دلایل نامعلوم همچنان در دولت است و به مجلس راه نیافت و مدیران جهاد کشاورزی استان نیز در تمام این سالها به بهانه عدم تصویب این لایحه دست روی دست گذاشتند در حالی که می توانستند الگوی کشت محصولات کشاورزی را در استان تدوین و اجرایی کنند اگر این اتفاق می افتاد امروز شاهد هرج و مرج و سرگردانی کشاورزان نبودیم اگر الگوی کشتی وجود داشت و کشاورزان ملزم به رعایت آن می شدند  امروز سفره های آب زیرزمینی استان حاصلخیز و سرسبز گلستان به دلیل اشتهای سیری ناپذیر کشاورزان برای کشت برنج خالی نمی شد. از سوی دیگر توسعه بی رویه سطح زیرکشت و فراهم کردن امکان آن و عدم جلوگیری از این کار موجب شد درمناطقی از استان که  دسترسی به منابع آب طبیعی پایدار ممکن نبود برای اینکه آب به کشاورزان برای آبیاری محصولات کشت شده  برسانند چاه حفر کنند و یا اقداماتی از این دست که نتیجه اش، خشک شدن سرزمین  و خالی شدن سفره ها بود. اگر تدبیری وجود داشت و برنامه ای حساب شده می بود باید در نقاطی که استعداد کشت وجود نداشت، کشت را متوقف می کردند که نکردند.

البته اگر الگوی کشت برای استان برنامه ریزی می شد با توجه به تغییر اقلیم که در سال های اخیر با آن دست به گریبانیم، می بایست به طور مرتب و براساس شرایط  تغییر می کرد. متاسفانه مسوولان و مدیران کشاورزی استان بی نیاز از مشورت با کارشناسان و محققان راه خود را رفتند و جلسات و مراسم هایشان پرشد از آمارها و شعارهای پر زرق و برق که ما چنین و چنان کردیم اما دریغ که آنچه بود روزمرگی بود و آنچه داریم سرزمینی است که بخشی از آن بیابان شده و بخش هایی نیز تا بیابان شدن فاصله ی چندانی ندارد. امیدواریم کسانی که با بی تدبیری و ناآگاهی در این سالها منابع طبیعی استان را سهواَ و از روی بی برنامگی و به اشتباه هزینه کردند امروز با وجود نبود دادگاهی برای پاسخگویی به این غفلت نابخشودنی، لااقل در پیشگاه محکمه وجدان شرمسار باشند