■ فائزه رسولی.
شعر و ادب |
پانزده ساله از نوکنده
آنقدر از یادها گم گشته ام
نیست مرا شوق دیدار کسی
گم گشته ام در پیله ام
نیست مرا یاد و پندار کسی
بی بال میجهم در این
پرتوی بی خورشید
نیست مرا حسرت بال
یا ز گیتی امید
پانزده ساله از نوکنده
آنقدر از یادها گم گشته ام
نیست مرا شوق دیدار کسی
گم گشته ام در پیله ام
نیست مرا یاد و پندار کسی
بی بال میجهم در این
پرتوی بی خورشید
نیست مرا حسرت بال
یا ز گیتی امید