یادمانه کتاب محله سبزه مشهد گرگان
یادداشت |
■ محمد انصار
سالها پیش دربارهی محلهی سبزهمشهد، مطالبی را بدست آوردم. به ذهنم آمد که آنها را به چاپ برسانم. ابتدا مقالهای در هفتهنامه ی پژواک سخن نوشتم. سپس کارم را برای چاپ کتاب، به طور جدّی آغاز کردم. بخشی از مطالب، از طریق مصاحبه ی شفاهی گردآوری شد که کار دشواری بود و به سختی و با سرعت پایینی بدست آمد. زیرا از مصاحبه گرفتن خجالت میکشیدم. پس از چند ماه دیدم که چیز جدیدی به اطلاعات من، اضافه نمیشود. دل به دریا زدم و این اثر را در سال 1395 به انتشارات پیک ریحان دادم. مطالب را خودم تایپ کردم. برای طرح روی جلد به عکسی از محله نیاز داشتیم که آن را با گوشی موبایل گرفتم و سپس با فتوشاپ، کمی آن را تغییر دادیم.
اگرچه نویسنده ی کتاب اولی، نبودم اما هیجان زیادی برای چاپ این اثر داشتم . چند دلیل داشت: اول اینکه ، مبادا کسی قبل از من، کتابی در این باره به چاپ برساند و سوژه ی پژوهش مرا بسوزاند ، یا اینکه بمیرم و این کار روی زمین بماند و زحمت من هدر رود. دوم اینکه، این اثر، اولین کتابی بود که به معرفی محلات شهر میپرداخت. آغازگر هر کاری، همیشه نگران است. سوم اینکه ، کتابهای قبلی من ، هر دو علمی و و یژهی اهل فن بودند، اما این بار یک کتاب عمومی نوشتم. دربارهی موضوعاتی که مردم اطلاعاتی دارند، احتمال خطا، زیاد است. متأسفانه مردم هم با کوچکترین اشتباه، نویسنده را تحقیر میکنند!
این اثر زودتر از اینها می خواست به چاپ برسد. دو چیز دیگر مانع شد: نخست هزینهی سنگین چاپ و نشر، دوم کاهش رغبت مردم به خواندن کتاب. امروزه این دو چیز، بیشتر نویسندگان را با مشکل روبهرو کرده است. مشکل دوم با تبلیغات، اندکی رفع شد. اما مشکل اول، حل نشدنی است. دنبال حامی و پشتیبان گشتم، اما نشد. مجبور شدم که آن را با هزینهی شخصی چاپ کنم. اگر این اثر ، از چاپ مناسبی برخوردار نیست و یا اگر نمایه ندارد به خاطر کاهش هزینهی چاپ است.کتاب در ماه رمضان سال 1395 و روز تولدم ( 13 تیر) به چاپ رسید. خبر چاپ آن، از طریق خبرگزاری ها، مطبوعات و تلگرام پخش شد. برخی پیام تبریک ارسال کردند. برخی گفتند آن، اغلاط زیادی دارد، البته یک مورد آن را به من نگفتند. در شماره ی هفتم فصلنامه استارباد گزارشی از این اثر تازه منتشر شده، نوشتم. در شماره ی نهم آن، سید صاحب بنیکمالی از دوستان پژوهشگر ما، نقدی بر آن نوشت. چند ماه بعد آقای رحمتالله رجایی ( مدیر مرکز دانشنامه) درباره ی آن در نمایشگاه سراسری کتاب گرگان سخنرانی کرد. ضمناً آقای سیدحسین میرکاظمی ( داستان نویس) به طور خصوصی نکاتی را به من گفت. از همه ی کسانی که درباره ی این کتاب، نظر مثبت یا منفی دادند، سپاسگزاری میکنم. تعدادی از این کتاب را به کتابخانهها ی عمومی و دوستانم، هدیه دادم. برخی از دستگاههای دولتی و مردم خریداری کردند، لذا بخشی از هزینههای چاپ آن درآمد. اکنون چند سال است که از چاپ اول آن میگذرد، از این پس، ترس یا شرمی ندارم و به راحتی میتوانم دربارهی تاریخ گرگان با دیگران مصاحبه کنم. چون که خودم را با این کتاب، پژوهشگر معرفی میکنم. اگر جایی بخواهم نام یکی از کتابهایم را بگویم از کتاب محله سبزهمشهد نام میبرم. چون که عمومی است و برای دیگران جذاب است. این کتاب، به ویرایش ادبی و محتوایی نیاز دارد. البته ویرایش ادبی آن، بیشتر از ویرایش علمی است. این اثر را ویراستار، یکبار خوانده بود که به نظر من، خوب ویراستاری نکرد. ویرایش محتوایی آن دو گونه است:
اول مطالبی که نوشته نشدهاند. اینجانب دربارهی هر یک از اماکن محله ، متناسب با مدارک و اطلاعاتی که تا هنگام نگارش ، بدست آوردم، نوشتم. از این رو، اگر دربارهی برخی از جاها، مختصر نوشته شده و یا تصویری ارائه نشده، به دلیل کمبود اطلاعات و منابع است، نه چیز دیگر! از قدیم گفتهاند که همه چیز را، همگان دانند. یعنی هیچ کسی درباره ی یک موضوع، همه مطالب را نمیداند.
دوم مطالبی که درست نوشته نشدهاند. متأسفانه برخی از نویسندگان بعد از چاپ ، دیگر به کتابشان مراجعه نمیکنند. ولی اینجانب با گذشت زمان، به نکات جدیدی دست یافتم و آنها را یادداشت کردم. معتقدم که هر اثری در دوره ی خودش، نوشته شده است. طبیعی است که هر چه زمان بگذرد، اطلاعات انسان بالا میرود و نظرش نسبت به کارهایش عوض میشود. اگر خوب هم نوشته باشد باز هم به دنبال بهتر نوشتن است. همچنین واجب میدانم که تغییراتی دیگر در آن بدهم. مثلاً برخی از مطالب را حذف و یا اینکه آنها را در متن جابجا کنم.به هر حال قطعاً کتاب محله سبزه مشهد در چاپ دوم تغییرات زیادی خواهد داشت. اما آن چه زمانی انجام میشود؟ پاسخ این سئوال را تنها خدا میداند به یقین میتوانم بگویم که با این اوضاع گرانی کاغذ و کتاب، در آیندهی نزدیک نخواهد بود!
■ پژوهشگر