رویکرد حکمرانی آب باید تغییر کند


یاددداشت اول |

 

 

■  فاطمه سراوانی 

 

مساله آب در استان گلستان تبدیل به یک چالش بسیار جدی شده است.

شاید برای عده ای در خارج از استان  قابل باور نباشد که این روزها برخی شهرستان ها و روستاهای استان سرسبز گلستان با تانکر آبرسانی می شود.کمی بارش‌ها در سال جاری و خشکسالی بی سابقه، مساله آب را  به يكی از مسائل پرچالش استان تبدیل کرده است. بهره‌برداری بی‌رويه از منابع آبی استان، منابع آب زيرزمينی را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داده است. ضرورت دارد که مسوولان با آگاهی از عمق فاجعه ای که در حال وقوع است مساله کم آبی و بروز مناقشات احتمالی اجتماعی آن را که ناگزیر خواهد بود جدی بگیرند. عدم انطباق ميزان مصرف و برداشت آب با نرخ جايگزينی آن و مديريت نادرست  ميزان مصرف آب موجب شده  که سطح منابع آب‌های زيرزمينی در استان‌ به ‌شدت افت كرده و چاه‌های زيادی خشك شوند. آنچه مسلم است این است که رويكرد حاكم بر مديريت منابع آب در استان باید تغییر کند و مديريت آب بايد با ايجاد تعادل پايدار بين منابع و مصارف آب از مديريت عرضه‌محور به سمت كاهش مصرف برود. در واقع می توان گفت مشکل اصلی در منابع آب استان کمبود آب نیست بلکه مشکلات امروز ما ریشه در نحوه مدیریت و حکمرانی آب دارد. تاکنون ایجاد سازه‌های تامین آب و مولفه‌های فیزیکی و نگاه توسعه‌ای بیشتر ازمولفه های دیگر اهمیت داشت وهدف مدیران مربوطه  تامین و تحویل منابع آب جدید بود و حضور و مشارکت جوامع بهره‌بردار و تعامل با بهره برداران مورد توجه قرار نمی گرفت اما امروز آنچه بیش از همه اهمیت دارد تمرکز بر بهینه‌سازی مصرف است که مستلزم آموزش و توانمندسازی بهره‌برداران برای جلب مشارکت و همکاری آنها است.

تعامل با جامعه بهره‌بردار نیازمند رویکردی اجتماع‌محور و مبتنی بر علوم و رهیافت‌های اجتماعی است.

بنابراین آموزش، اطلاع‌رسانی و توانمندسازی بهره برداران  نیاز به دانش و تخصص‌ کارشناسان علوم اجتماعی دارد و از عهده متخصصان فنی بر نمی آید. کوتاه سخن اینکه  مدیریت منابع آب نیازمند تعامل و همکاری کارشناسان زبده علوم اجتماعی است تا  ساختارها و سیاست‌های مدیریت منابع آب در اجرای طرح‌ها و پروژه‌ها اصلاح شود.