خودمان را بیشتر بشناسیم


تحلیل |

 

دکتر نازنین حبیبی _تقریبا در تمام فرهنگ‌ها و مکاتب، خودشناسی یکی از ارکان مهم برای سعادت بشر در نظر گرفته شده است. خودشناسی در ادیان، مکاتب فلسفی، عرفان و حتی ادبیات نقشی کلیدی دارد و با بیان‌های مختلف اهمیت آن ذکر شده است. حتی در برخی مکاتب خودشناسی به عنوان هدف اصلی زندگی شمرده شده است. در دوران جدید نیز روان‌شناسی پرچمدار خودشناسی است و شناخت خود از مهم‌ترین مسایل در روان‌شناسی به شمار می‌رود. اما خودشناسی دقیقا یعنی چه؟ خودشناسی چطور ممکن است؟ مگر اصلا خود را می‌توان واقعا شناخت؟ برای شناخت خود چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟

در این با این مفهوم و پیچیدگی‌هایش بیشتر آشنا خواهیم شد.

خودشناسی یعنی چه؟

اگر بخواهیم نگاه فلسفی داشته باشیم، خودشناسی اصلا ممکن نیست، آن هم به دو دلیل: یک این‌که «خود» وجود ندارد و ما برای سهولت، مجموعه‌ای از خاطرات و تجارب در یک کالبد را خود می‌نامیم. از طرف دیگر اگر هم خود وجود داشته باشد، این خود کاملا کیفی و محدود به خود من است نه یک جسم ثابت یا گزاره منطقی. بنابراین اصلا نمی‌توان خود را شناخت.

اما همانطور که ذکر شد، ما از اوایل کودکی این خود را پیش فرض میگیریم و نمی‌توانیم خارج از این مفهوم زندگی کنیم. از همین جاست که روان‌شناسی هم می‌تواند حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشد. بنابراین منظور ما از خودشناسی منظوری کاملا روان‌شناختی است. با شنیدن این واژه شاید بعضی از ما به ذهنمان برسد که چه رنگی را دوست دارم؟ کدام غذا را ترجیح می‌دهم؟ چه خواننده‌ای مورد علاقه‌ام است؟ اما خودشناسی اگرچه می‌تواند چنین مسایلی را هم شامل شود، اما منحصر به شناخت سطحی از سلایق و علایق خودمان نیست. خودشناسی فرآیندی است که ما را از ویژگی‌های روانی و عاطفی، محدودیت‌ها، نقاط قوت، علایق و ترس‌ها، آرزوها و احساساتی که بر ما می‌گذرد آگاه می‌کند.

همانگونه که ذکر شد، خودشناسی یک فرآیند است و زمانی که فکر کنیم تمام شده است و محصول آن را در اختیار داریم، یعنی عملا خود را نشناخته ایم. بنابراین بیش از آنکه محصول خودشناسی برای ما مهم باشد، فرآیند آگاه بودن از آن‌چه بر ما می‌گذرد اهمیت دارد. ما باید بتوانیم تجربیات گذشته خود را بررسی کنیم و از آنچه در حال می‌گذرد آگاه باشیم. خودشناسی باید بتواند ما را با عمیق ترین نیازها، دردها و اضطراب‌هایمان مواجه کند.

تأثیرات خودشناسی

همانطور که گفتم خودشناسی چیزی نیست که از یک جا شروع شود و سپس تمام شود، بلکه فرآیندی است پویا. بنابراین تاثیرات آن نیز همگام با خود آن ادامه دارند و به مرور دیده می‌شوند. خودشناسی در تنظیم هدف نقش اساسی دارد. انسان وقتی خود را بهتر بشناسد، قطعا بهتر می‌تواند زندگی خود را تنظیم کند و اهدافی معین کند. از طرفی در روابط ما با دیگران نیز خودشناسی مهم است. انسان تنها زمانیکه خود را بشناسد و از احساسات و علایق خود به خوبی آگاه باشد می‌تواند واقعا دیگران را دوست داشته باشد و رابطه سالمی با آن‌ها داشته باشد. فرد زمانیکه نداند دقیقا چه می‌خواهد و چرا با افراد مختلف در ارتباط است، نمی‌تواند به صورت سالم با دیگران معاشرت کند. 

چگونه خود را بشناسیم؟

در مورد فرآیند خودشناسی و خودآگاه بودن نگاه‌های متعددی وجود دارد. بسیاری از این نگاه‌ها به تجربیات گذشته بیشتر توجه می‌کند و برخی از این رویکردها به لحظه حال و آنچه می‌گذرد بیشتر اهمیت می‌دهند. به صورت کلی، انجام این موارد می‌تواند به ما در شناخت خود کمک کند:

ویژگی‌های اخلاقی خود را بشناسیم: اگر یک نفر به شما گفت خسیس یا تنبل، احتمال دارد آن فرد اشتباه کند. اما اگر افراد زیادی به شما گفتند خسیس، یعنی احتمالا این ویژگی را دارید. ویژگی‌های رفتاری خود از نظر دیگران را فهرست کنید و سپس ویژگی‌هایی که به نظر خودتان دارید اما در رفتارتان کمتر معلوم بوده را به آن اضافه کنید. این فهرست می‌تواند نمایی کلی به شما بدهد تا خود را عمیق‌تر بررسی کنید.

قابلیت های فیزیکی خود را بررسی کنیم: نمی‌شود روان سالمی داشت اما به جسم اهمیتی نداد. شناخت ویژگی‌های بدنتان و نقاطی که فکر می‌کنید در بدن شما محدودیت برایتان ایجاد کرده، می‌تواند در خودشناسی موثر باشد. مثلا اینکه بدانید عضلات پایتان زیاد درد می‌گیرد و یا اضافه وزن دارید، یا در مقایسه با دیگران دست‌هایتان قدرت‌مندتر است.

علایق خود را بشناسیم: به چه چیزهایی علاقه داریم و از چه چیزهایی خوشمان نمی‌آید؟ در چه موقعیت‌هایی دوست داریم حاضر شویم و چه موقعیت‌هایی برایمان ناخوشایند است؟ این پرسش‌ها و بعد بررسی آن‌ها می‌تواند به ما در درک بیشتر از خودمان کمک کند. ممکن است این بررسی سخت باشد و نیاز به شجاعت داشته باشد، چراکه باید نظر خودتان را بنویسید نه دیگران.

آرزوهای خود را بشناسید: بدون هیچ سانسوری، آرزوها و خواسته‌های خود را روی کاغذ بنویسید. سعی کنید این کار را به صورت رها و آرام انجام دهید و مدام این را به خود یادآوری کنید که فقط خودتان این نوشته‌ها را می‌خوانید، پس سانسور معنی ندارد. آرزوهای شما می‌توانند زوایای پنهانی از واقعیت درون شما را نشان دهند.

انجام تمرین‌های ذهن آگاهی: 

تمرین‌های ذهن آگاهی سعی ندارد ذهن شما را به مزرعه و چمنزاری سرسبز ببرد، بلکه این تمرین ها بر تمرکز کامل روی اینجا و اکنون تأکید دارند. از آنچه در ذهن و بدنتان می‌گذرد مستقیما آگاه باشید و آن را مدنظر قرار دهید. از نفس کشیدن تا احساس تنش در برخی نواحی بدن.

( در شماره آینده به معرفی چند تمرین مهم می پردازیم.)

 

دکتر نازنین حبیبی دکترای تخصصی مشاوره