ظرفیت حمل و نقل هوایی گلستان و فقدان برنامههای استراتژیک توسعه
یادداشت |
■ سیامک دُربیکی
ظرفیتهای پروازی گلستان طی سال های گذشته افزایش یافته و شاهد برقراری پروازهای جدید هستیم ولی همچنان جای خالی برنامه استراتژیک توسعه احساس می شود.
بیست و دوم مرداد ماه ۱۴۰۰ نخستین پرواز گرگان به شیراز انجام شد تا تعداد مقاصد پروازی داخلی فرودگاه بین المللی گرگان به رقم یازده برسد. گرچه بررسی بازه زمانی یکسال گذشته نشان میدهد که در عمل، همه این مسیرها به دلایل مختلف از جمله کمبود ناوگان پایدار نبوده است، لیکن این تعداد مسیر پروازی به تناسب جمعیت استان، فرودگاه گرگان را در بین فرودگاههای هم رده خود در کشور در رتبه اول قرار میدهد.اکنون شبکه پروازی فرودگاه گرگان، استان را به مناطق شرق و جنوب شرق، مرکز، جنوب و جنوب غرب کشور متصل کرده است. تهران، مشهد، زاهدان، زابل، چابهار، کیش، قشم، بندرعباس، عسلویه، اهواز و شیراز طی سال گذشته دارای مسیر پروازی با استان گلستان بودهاند. یک پرواز خارجی ماهیانه هم به مقصد آکتائو قزاقستان برقرار است.وجود این پروازها در شرایط کرونایی کشور و رکود گردشگری، قابل توجه و نشان از تلاشهای مؤثر مدیریت فرودگاه و وجود ظرفیت عمومی در استان است.
بنابراین، علی متانت مدیرکل فرودگاههای استان گلستان تاکنون توانسته است مأموریت خود در افزایش مسیرهای پروازی که در معارفهاش از سوی امیر مکری بر آن تاکید شد را در کنار تکمیل طرحهای توسعه فرودگاه مانند ترمینال و اپرون، پاویون، ساختمانهای حفاظتی و … فرودگاه گرگان انجام دهد.بهره برداری از ترمینال جدید که به پروازهای داخلی اختصاص یافته، ظرفیت فرودگاه بین المللی گرگان را افزایش داده است. ظرفیتی که به عنوان یک نقطه قوت مهم در توسعه استان کم برخوردار گلستان چنان که باید مورد توجه مسؤولان این استان قرار نگرفته است و به جز مقاطعی، توسعه فرودگاه از جهات مختلف (از جمله گسترش پروازها) بیشتر به تلاش مدیران کل ادوار فرودگاههای استان بستگی داشته و بنابراین فراز و نشیب بسیار هم داشته است. در حالی که وظیفه ذاتی مدیریت فرودگاه، بیشتر تأمین ایمنی، استانداردها و زیرساخت هاست.
برنامه ریزی برای برقراری و (به ویژه) پایداری پروازها، هم با نیازسنجی عمومی و مبتنی بر تقاضا صورت میگیرد و هم باید توسط مسؤولان استانی و شهرستانی مطابق برنامههای توسعهای منطقهای پیگیری و برای تحقق آن از محلهای مختلف هزینه شود. اتفاقی که در سه استان همجوار در فرودگاههای دشت ناز، بجنورد و شاهرود قابل مشاهده است که مورد آخری از همیاری مؤثر مردمی نیز برخوردار است.در حالیکه اگر مسؤولان استانی در گذشته و حال درک عمیقتری از نقش مهم حمل و نقل هوایی در برنامههای استراتژیک منطقه میداشتند، در توسعه فیزیکی فرودگاه و پایداری پروازها همت بیشتری به کار میبستند. روال طولانی تکمیل پاویون در دولت اول روحانی و عدم حمایت لازم در پایداری پروازها نمونههایی از این مدعاست. در حالی که استانداری میتوانست با بهره از ظرفیت دولتی با همراهی نهادهایی مانند شهرداری و شورای شهر، اتاق بازرگانی، سازمانهای نظام مهندسی ساختمان و کشاورزی، نهادهای مردمی و افراد فعال در زمینه توسعه منطقه گام مؤثری در توسعه بیشتر فرودگاه گرگان ایفا کند.شاید تنها مقطع کوتاهی که امید میرفت این درک و جدیت در مسؤولان استانی پدیدار شود و به شکل یک برنامه استراتژیک پیگیری شود در زمان حضور محمدحسن پاسوار مدیرعامل اسبق فرودگاههای کشور در سمت مشاور مناف هاشمی، استاندار وقت گلستان و همزمان با مأموریت رامین آذری، مدیرکل پرتلاش وقت فرودگاههای گلستان (و مدیرکل فعلی فرودگاههای آذربایجان شرقی) بود که البته دولت مناف هاشمی مستعجل بود و فرصت تحقق آن را نیافت.با این وجود، تلاش هوشمندانه آذری توانست نظر شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی را به ظرفیت حمل و نقل هوایی گلستان جلب کند و پروژههای زیرساختی و توسعه گرایی را برای ارتقای کلاس فرودگاههای استان کلید بزند که از آن جمله میتوان به تسریع در تهیه طرح جامع فرودگاهی و تکمیل عوامل فنی سطوح پروازی نظیر دستگاههای عملیات تقرب (به خصوص ILS)، افزایش ضریب ایمنی نشست و برخاست، افزایش طول مفید باند و.. اشاره کرد. آزادسازی اراضی فرودگاه نیز یکی از اقدامات مهم دیگر در این دوره بود.
فرودگاه گرگان در بین فرودگاههای هم رده خود در شمال کشور از مزیتهای نسبی برخوردار است که از آن جمله آنها میتوان به: عدم وجود موانع پروازی جدی، قابلیت توسعه فیزیکی، موقعیت ژئوپلتیکی نسبت به کشورهای C.I.S شرق خزر، فاصله اندک تا مرکز استان، همجواری با منطقه آزاد اینچه برون، کم بودن پدیدههای جوی مشکلزا، برخورداری از پشتیبانی فرودگاه عملیاتی کلاله در پدافند غیرعامل، فاصله کم با شهرهای شرق مازندران و شرق سمنان، کریدور پروازی پایدار با نیمه جنوبی کشور و ظرفیتهای سرمایه گذاری بخش خصوصی را نام برد. از میان مزیتهای یاد شده، موقعیت فرودگاه گرگان، میتواند نقشی کلیدی در آینده منطقه آزاد اینچه برون داشته باشد.با وجود این مزایا، متأسفانه از حمل و نقل هوایی (به مانند بسیاری از ظرفیتهای دیگر این استان) بهره مناسبی برای ایجاد ارزش افزوده در سایر بخشها برده نشده است. آخرین آمارهای سال جاری، از افت رتبه فرودگاه گرگان نسبت به عملکرد فرودگاههای مراکز استانهای شمالی حکایت میکند که نشان از عدم همراهی مناسب استان و برنامه ریزی جدی در بهره مندی از ظرفیت این فرودگاه است.
مقاصد جدید پروازی مطابق با برنامهای استراتژیک در بخش صنعت یا توریسم یا جلب سرمایه گذاری نیست و پروازها بیشتر بر اساس عرضه و تقاضای مردمی موجود برقرار میشود. استفاده اقتصادی استان از ظرفیت کارگو در بخش کشاورزی و سایر بخشها ناچیز است.
همچنین استان نتوانسته است سرمایه گذاری بخش خصوصی در فرودگاه را به عنوان یک برنامه مستمر پیگیری و حمایت کند؛ برنامهای که در استان مازندران شاهد آن بودیم و منجر به تأسیس ایرلاین فعالی شد که در توسعه پروازها در استان مذکور نقشی کلیدی ایفا کرده و رتبه آماری اش را ارتقا داده است.
فرودگاهی که نامش یادآور حادثه تلخ سقوط هواپیمای یاک ۴۰ است و هزینه معنوی زیادی برای تحقق این مطالبه قدیمی مردم منطقه پرداخت شده است. امید است با تدبیر و توجه بیشتر مسؤولان استانی و فعالان اقتصادی و اجتماعی به نقش مؤثر فرودگاه در توسعه، آرزوی سرنشینان پرواز ابدی یاک ۴۰ برای توسعه فرودگاه و گلستان محقق شود.
■ کارشناس ارشد مدیریت شهری