نگاهی به جایگاه حاجی محمد شادکام
یادداشت |
رحمت الله رجایی
درگذشت حاجی محمد شادکام در تیرماه 1400، ضایعه ای اسفناک برای جامعه فرهنگی سرزمین گرگان بود و ما با فقدان ایشان چهره فعالی را از دست دادیم. مرحوم حاج محمد شادکام متولد 1329 و به قول خودش 1327 بود. ایشان اگرچه وکیل دادگستری بود ولی دل در گرو فرهنگ داشت و بیش از همه در حوزه زبان و تاریخ قزاق ها فعالیت می کرد.
من از آغاز فعالیت مطبوعاتی در سال 1377 با وی آشنا شدم و حداقل سه بار با ایشان گفتگو کردم. اولین مصاحبه در هفته نامه گلستان ایران به چاپ رسید. دومین مصاحبه برای بخش تاریخ شفاهی موسسه فرهنگی میرداماد انجام شد و سویمن آن گفتگوی من و ایشان بود که در دست من است. علاوه بر این ها ما بارها با هم صحبت کردیم. ایشان بارها به درخواست ما برای نوشتن مقاله پاسخ داد. فراموش نمی کنم در فاصله سال های 1384 تا 1388 که من سردبیر هفته نامه سلیم بودم بارها مطالبی از ایشان چاپ کردیم که عنوان برخی از آن ها عبارتند از: تعصبات قومی معلول کم توجهی به تنوع فرهنگی است. از گفتار مهرانگیز تا کردار قهرآمیز با چه پنداری، از قضاوت تا شهادت. مرحوم شادکام در این کشور زندگی کرد، در ان به دنیا آمد و دل در آن داشت. اصلاً هم تمایلی برای رفتن نداشت و این جا را وطن خود می دانست و به آن عشق می ورزید، این را بارها به من گفته بود.
مرحوم حاجی محمد شادکام، تحصیل کرده دانشکده حقوق دانشگاه تهران و فارغ التحصیل سال 1345 بود اما به سمت قضاوت نرفت. این امر ریشه در باورهای دینی ایشان داشت. خودش می گفت:
« من مسلمان سنی، پیرو امام حنفی هستم. ابوحنیفه بسیار با تقوا بود. وقتی لیفه از وی خواست شغل قاضی القضاتی وی را بپذیرد چون او خلافت وقت را تایید نمی کرد آن را نپذیرفت. به خلیفه گفت من اهلیت و شایستگی چنین مقامی را ندارم! خلیفه به او جواب داد، تو دروغ می گویی ما عالم تر از تو نداریم. ابو حنیفه هم گفت اگر دروغ می گویم که دلیل محکم تر از این برای عدم صلاحیت من نیست و ...»مرحوم شادکام برای کار و امرار معاش رو به وکالت آورد. دوران آموزش وکالت را در تهران گذراند اما زمانی برای وکالت به گرگان آمد که قضات انقلابی وکلا را نمی پذیرفتند و وکالت را پدیده غربی می دانستند! خودش خاطره جالبی از نحوه برخرود یکی از آن ها تعریف می کرد.بالاجبار وکالت را کنار گذاشت و به معلمی روی آورد. مدتی در بحبوهه آشوب های سال 58 و 59 معلم در بندرترکمن و سیجوال بود که از آنجا هم خاطراتی داشت. بعدها با بهتر شدن اوضاع به وکالت بازگشت و سال ها در این عرصه فعالیت و زندگی خود را می گذراند. اتفاقاً با وکالت هم چندان سازگار نبود از این رو خود را زود بازنشسته کرد.او در همه این سال ها، دلباخته فرهنگ، ادبیات و تاریخ بود و تمام تلاش خود را معطوف به روشن کردن تاریخ قزاق ها و معرفی چهره های فرهنگی ان ها کرد؛ چنانچه آبای شاعر برجسته قزاق ها را به ما معرفی کرد. علاوه بر ایشان در جزوه ای تاریخ قزاق ها را روایت کرد، در معرفی زبان قزاقی هم بسیار کوشید و در وبلاگ خودش هم همواره مطالبی پیرامون مسائل سیاسی و اجتماعی می نوشت.
مرحوم شادکام شخصی اهل مطالعه بود. چنانچه در سال های اخیر تاریخ تمدن ویل دورانت را خوانده بود و مطالبی هم درباره آن در وبلاگ خودش نوشت. درگذشت ایشان قطعاً ما را از شناخت تاریخ و فرهنگ قزاق ها محروم خواهد کرد که امیدوارم راه ایشان را دوستان جوان قزاق ادامه دهند.